نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
داورپناه اهداف برگزاری نشستهای «هنرپژوهی» را کمک به توسعه مطالعات بینرشتهای هنر دانسته و گفت: مطالعات «میانرشتهای» و «بینرشتهای» هنر، متأسفانه در ادبیات پژوهشی ایران هنوز در ابتدای راه است و در این حوزهها هنوز ادبیات زیادی نداریم؛ این در حالی است که اکنون دیگر همه پژوهشها و مطالعات در حوزههای علوم انسانی و بهویژه هنر، به صورت «میانرشتهای» و «بینرشتهای» انجام میشود؛ دلیل اصلی آن هم این است که این نوع مطالعات بهتر میتواند به توصیف و تحلیل مسائل بپردازد؛ در واقع در این نوع مطالعات متغیرهای متعدد یک مسئله یا موضوع از ابعاد گوناگون مورد بررسی قرار میگیرد.
او با اشاره به حضور گروههای پژوهشی متعدد مانند اقتصاد، جامعهشناسی، الهیات، فلسفه، روانشناسی در پژوهشگاه علوم انسانی گفت: هدف ما در نشستهای هنرپژوهی نیز پرداختن به موضوعات و مسائل گوناگون هنر، با کمک گرفتن از چنین گروههایی بوده است و اینکه از دانش این گروهها برای پرداختن میانرشتهای به مسائل و موضوعات هنر استفاده کنیم.
به گفته داورپناه در این نشست که سومین نشست از سلسله نشستهای هنرپژوهی است، سعی شده تا با همکاری گروه علوم سیاسی پژوهشگاه به موضوع بازنمود «اسلامهراسی» در تولیدات سینمایی هالیوود پرداخته شود.
مدیر گروه «پژوهش هنر» در این باره گفت: هالیوود ثروتمندترین و قدرتمندترین قطب سینمایی در دنیاست بهنحوی که باید آن را امپراطوری مسلط صنعت سینما دانست. هالیوود در ۱۰ سال اخیر بهطور متوسط در هر سال چیزی در حدود ۷۰۰، ۸۰۰ فیلم در مقیاس تجاری و صنعتی تولید کرده است؛ فقط ۶ کمپانی فعال در هالیوود بیش از یک سوم گردش مالی صنعت سینما در جهان را به خود اختصاص داده و ایالات متحده آمریکا بهتنهایی با ۳۵۰۰ سینمای فعال جزو یکی از پرفروشترین گیشههای سینما در جهان است. حتی در سالهای اخیر با پیدایش شبکههای اجتماعی و تکنولوزیهای جدید تولید، توزیع و اکران فیلم، هالیوود نیز هنوز همچنان قدرت بلامنازع صنعت سینما و پیشرو است. اما سینمای هالیوود از بعد فرهنگی، همه فرهنگهای دنیا، حتی فرهنگ در کشورهای توسعه یافته، کشورهای اروپایی را به چالش کشیده است؛ در واقع همه کشورهای دنیا، کم و بیش، در مقابل هژمونی آمریکایی که در قالب تولیدات سینمای هالیوود تجلی و خودنمایی میکند، حساس هستند، در مواجهه با آن احتیاط میکنند و بعضاً آن را تهدیدی جدی در برابر خود تلقی میکنند.
هالیوود نهادی همدل با سیاستهای آمریکا
در این نشست سید رضا شاکری، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات اجتماعی، درباره کارکردهای هالیوود در اسلامهراسی و جامعه ایرانی گفت: هنر و سیاست از دیرباز میان متفکران مطرح بوده و دیدگاههای متفاوتی ارائه شده است و حتی در محیطهای رسانهای و آکادمیک نیز محل اندیشه بوده است. افلاطون اولین کسی بود که به رابطه هنر و سیاست پرداخت و به دنبال این بود که هنر چه استفادههایی را میتواند در تشکیل مدینه فاضله داشته باشد. افلاطون، اصالتاً به هنر نمیپرداخت و دنبال این بود که کارکردهای هنر را در خدمت مدینه فاضله قرار دهد حتی در کتاب جمهور هم به این موضوع پرداخته است.
شاکری با مطرح کردن این پرسش که چرا اسلامهراسی به یکی از مضوعات سینمای هالیوود تبدیل شد و از کی تولید شد و به هالیوود راه پیدا کرد و چرا پروژه کاری در هالیوود شد، گفت: از دهههای ۱۹۴۰ به بعد هالیوود در برخی از تولیدات هالیوود چهره بدی از اعراب ارائه شد. هالیوود به مثابه یک کارخانه ریسندگی و بافندگی است که سعی دارد تصویری ویژه از اعراب ارائه کند؛ برای مثال در عموم آثار تروریسم، خشونت، فرهنگ بدوی و سنتی اعراب، ضدیت با زن به اعراب ـ و البته مسلمانان ـ نسبت داده میشود. در طول این سالهای اخیر پرداختن به مسائلی از قبیل لانه جاسوسی و واقعه ۱۱ سپتامبر باعث شد تا مسئله اسلامهراسی به نوعی در هالیوود پررنگتر شود.
این عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی به تاریخچه نحوه به قدرت رسیدن هالیوود اشاره کرد و گفت: از دهه ۱۹۳۰ به بعد بود که عموم مردم آمریکا با هالیوود دوست شدند. در دهه ۴۰ پیشرفت فنی فیلم صورت گرفت و در کیفیت تصاویر و صدا تغییرات شگرفی رخ داد. در دهه ۵۰ در واقع بعد از جنگ، آمریکاییها به عنوان قهرمان جنگ معرفی میشدند؛ کشور پیروز و قدرتمندی که به سمت دوستی و همکاری با کشورهای دیگر گام بر میدارند. این توسعه فرهنگ آمریکا به بیرون در دهه ۱۹۵۰ سبب پیوند با فرهنگ اروپاییان شد. در همین دوران تلویزیون، به تهدیدی برای هالیوود شد اما با استفاده از قدرت خودش توانست در مقابل تلویزیون قدم علم کند و با تلاشی که داشت افکار عمومی را با خودش همراه کند. در دهه ۱۹۶۰، تغییرات اجتماعی در جامعه آمریکا اتفاق میافتد و از طرفی رخ دادن جنگ ویتنام باعث شد تا قدرت هالیوود به منصه ظهور برسد و سعی میکند تا برای تلویزیون کار کند. در دهه ۱۹۹۰ هم بازار هالیوود با تولید سی دی تغییر پیدا میکند و رویکرد تازهای به خود میگیرد؛ بنابراین میبینیم که فناوری جنبه مهمی در هالیوود است که مبتنی با جنبه اقتصاد و بازار است.
به اعتقاد شاکری پیوند ناگسستنی میان هالیوود و وزارت امور خارجه، پنتاگون و سازمان سیا برقرار است تا در جهت نیل به رسیدن اهداف امنیت آمریکا صنعت فیلمسازی این کشور گامهایی را بردارد.
او درباره این پیوند ناگسستنی گفت: پژوهشهای زیادی در مورد اسلامهراسی در دنیا انجام شده است و حتی با نشانهشناسی، تحلیلهای انتقادی متعددی هم در این زمینه انجام شده که به رهیافتهای قابل اعتنایی هم رسیدهایم. در این تحلیلها به این نتیجه رسیدیم که یک پیوند غیر رسمی و ناگسستنی میان هالیوود و وزارت امور خارجه، پنتاگون و سازمان سیا برقرار است تا در جهت نیل به رسیدن اهداف امنیت آمریکا صنعت فیلمسازی این کشور گامهایی را بردارد؛ در واقع نهادهای قدرت در آمریکا، یه شکل غیر مستقیم، ضمنی و غیر رسمی، حمایتهای زیادی از فیلمهایی با موضوع اسلامهراسی انجام میدهند. توجه داشته باشیم که هالیوود خودش یک دگری است و تمام سینماهای جهان ذیل آن تعریف میشود. هالیوود باید در تعارض با همه این سینماها دیده شود. با این دیدگاه، اروپا سعی کرده است تا با برگزاری جشنوارها و فعالیتهای مختلف در عرصه فیلمسازی در تقابل با این صنعت قد علم کند. در هالیوود همیشه آمریکا به عنوان قدرت برتر مطرح بوده است و توسط بخشنامه اعلام شده است که یک وجهه بسیار مثبتی را از جامعه آمریکا ارئه دهند. باید گفت که در مجموع هالیوود، نهادی در خدمت سیاست آمریکا است و این قدرت را از هنر میگیرد؛ هالیوود با سه عامل «بازار یا اقتصاد»، «هنر و زیباییشناسی»، و «فناوری» در مقابل دولت و دستگاه وزارت امور خارجه و دولت آمریکا خودش را حفظ کرده است.
در ادامه صحبتها داورپناه با اشاره به اهمیت خاورمیانه در طول ۵۰ سال اخیر و مورتوجه بودن این منطقه در میان هنرمندان گفت: خاورمیانه در طول نیم قرن اخیر همیشه داغترین نقطه جهان بوده است و از این جهت همیشه مورد توجه هنرمندان بوده است؛ در واقع در ۶۰ سال اخیر، وضعیت بحرانی و جنگی خاورمیانه و مسائل آن، سوژههای خوبی برای هنرمندان بوده است و هالیوود هم بهطور طبیعی به این موضوع توجه کرده است؛ بنابراین طبیعی است که یکی از آبشخورهای سینمای هالیوود موضوعات خاورمیانه باشد. آمریکا در خاورمیانه منافع متعددی دارد و طبیعی است که بر اساس دیدگاه واقعگرایانه خود را محق به حضور در این منطقه بداند ـ حتی با راهاندازی جنگ و حضور جبری در منطقه. این گونه است که توجه حاکمیت آمریکا به خاورمیانه و کشورهای مسلمان و توجه هالیوود به خاورمیانه و کشورهای مسلمانان در امتداد هم قرار میگیرد. به نظر میرسد که فرهنگ عمومی در آمریکا نیز از دیدگاه منافع ملی همراه و همگام با حاکمیت این کشور است همانگونه که فضای غالب یا تولیدات سینمایی غالب در هالیوود از نظر منافع ملی در همراهی با حاکمیت و فرهنگ عمومی این کشور قرار دارد ـ اگر چه سینمای مستقل و منتقدی نیز در خارج از سلطه هالیوود وجود دارد. در واقع هالیوود ابزار دیپلماسی عمومی (یا دیپلماسی هنری) آمریکا در بسط و توسعه هژمونی فرهنگی این کشور است.
این پژوهشگر و مدیر گروه «پژوهش هنر» در پایان با اشاره به سکوت ۷۰ ساله هالیوود درباره موضوع فلسطین گفت: نکته عجیب اینجاست که داغترین نقطه خاورمیانه و کشورهای اسلامی، یعنی فلسطین اشغالی، در طول این ۶۰ سال مورد توجه هالیوود قرار نگرفته است! سئوال جدی اینجاست که اگر هالیوود اهدافی انسانی، دموکراسیخواهانه و حقوق بشری را دنبال میکند چرا موضوع اشغال فلسطین، مبارزات فلسطینیها و رژیم صهیونیستی، آوارگی و این همه جنگ و کشتار غیر نظامیان، کودکان، زنان، نیروهای درمانی مورد توجه هالیوود نبوده است؟ چگونه است که مسئله فلسطین هرگز مورد توجه هالیوود نبوده است؟
ایکنا
گفتگوی جهانبانو با بانوان حاضر در مسیر مشایه
آشنایی با اولین موکب بین المللی زنانه
جملات کوتاه برای تشکر از بانوان خادم عراقی
چند توصیه برای مادران جهت در پیادهروی اربعین
به پاس ۱۰۰۰ روز خدمت
جریان مقاومت، جریانی است که باید همچنان خون تازه در آن دمیده شود
سختترین و سوزناکترین درد بشر، درد فراق است
مردم خوب میدانند چه کسی خدمتگزارشان است
یادبود بانوان آمل برای شهید رئیسی و شهدای خدمت