ترجمه اختصاصی؛

کار پس از بازنشستگی؛ کلید رضایت بیشتر از زندگی، اما با تفاوتی جنسیتی

کار پس از بازنشستگی با افزایش رضایت از زندگی مرتبط است، اما این رابطه به طور چشمگیری تحت تأثیر جنسیت و نوع اشتغال قرار می گیرد.

به گزارش پایگاه خبری فیز، مطالعات جدید نشان می‌دهند مردان در ادامه کار پس از سن قانونی بازنشستگی، حتی بدون نیاز مالی، به طور کلی سطح رضایت بالاتری را گزارش می‌کنند، در حالی که زنان عمدتاً تنها در مشاغل پردرآمد و دارای اعتبار اجتماعی این احساس رضایت را تجربه می‌نمایند. این تمایز نشان‌دهنده تأثیر عمیق نقش‌های سنتی جنسیتی است که در طول دهه‌ها شکل گرفته و کار را به عنوان بخش اصلی هویت مردان تعریف کرده است.

تحلیل داده‌های گسترده از هزاران فرد بازنشسته در یک بازه زمانی طولانی حاکی از آن است که تداوم فعالیت حرفه‌ای برای مردان، فارغ از نوع شغل، عاملی معنابخش و هویت‌ساز باقی می‌ماند. این امر نه تنها احساس هدفمندی را در آنان تقویت می‌کند، بلکه شبکه های اجتماعی و روابط حرفه‌ای را نیز حفظ می‌نماید.

در مقابل، زنان تنها زمانی که شغلشان از نظر درآمدی و موقعیت اجتماعی مزایای مشخص و قابل توجهی ارائه می‌دهد، تمایل به ادامه کار دارند. این احتمالاً به دلیل انتظارات اجتماعی تاریخی است که اشتغال زنان را در درجه دوم اهمیت قرار داده و نقش‌های خانوادگی را محور اصلی زندگی آنان تعریف کرده است.

نکته جالب توجه دیگر رابطه بین سلامت و اشتغال در سال‌های پس از بازنشستگی است. اگرچه به نظر می‌رسد افرادی که پس از بازنشستگی کار می‌کنند از سلامت بهتری برخوردارند، اما پژوهش‌ها نشان می‌دهند که این ارتباط ممکن است جهت معکوسی داشته باشد. در واقع، افرادی که از پیش از سلامت جسمی و روانی بهتری برخوردارند، تمایل و توانایی بیشتری برای ادامه کار دارند. بنابراین، سلامت بهتر ممکن است نه نتیجه، بلکه انگیزه‌ای برای تداوم فعالیت‌های شغلی باشد.

این یافته‌ها پیامدهای قابل توجهی برای افراد، سازمان‌ها و سیاست‌گذاران دارد. برای مردان، اشتغال در کارهای پاره‌وقت، مشاوره‌ای یا حتی داوطلبانه می‌تواند مسیر بهتری برای دوره بازنشستگی فراهم کند. برای زنان، دستیابی به موقعیت‌های شغلی با درآمد بالا و پرستیژ در طول سال‌های فعال کاری، نه تنها یک دستاورد حرفه‌ای، بلکه یک سرمایه‌گذاری برای رفاه آینده محسوب می‌شود.

از نگاه سازمانی، طراحی محیط‌های کاری و انعطاف‌پذیر که بتوانند از تجربه و پتانسیل جمعیت سالمند استفاده کنند، بسیار حائز اهمیت خواهد بود. در سطح کلان، سیاست‌گذاران نیز می‌توانند با بازتعریف چارچوب‌های بازنشستگی و تشویق الگوهای کاری تدریجی و انعطاف‌پذیر، به افزایش رضایت و سلامت سالمندان کمک نمایند.

این پژوهش بر این مفهوم تأکید می‌کند که بازنشستگی لزوماً به معنای توقف کامل نیست، بلکه می‌تواند فرصتی برای فعالیت‌های معنادار البته با تعریف‌های متفاوت برای گروه‌های مختلف باشد. درک این تفاوت‌ها کلید طراحی مسیرهایی است که رضایت از زندگی را در این مرحله حیاتی افزایش دهد.