تحلیل خبر؛

چرا جامعه به مردان اجازه پدری نمی‌دهد؟

بر اساس گزارش روزنامه گاردین، پدران نسل جدید در بریتانیا، درگیر تناقضی شده‌اند که پیش از این بیشتر بر دوش مادران بود: از یکسو، تمایل و نیاز به حضوری فعال و برابر در تربیت فرزند را احساس می‌کنند و از سوی دیگر، با ساختارهای کاری و فرهنگی ایستایی مواجه هستند که این نقش نوین را به رسمیت نمی‌شناسند. این دغدغه نه از سر ترندشدن، که برآمده از تحول عمیق‌تر در تعریف هویت مردانه و مفهوم خانوادگی است.

مردان امروز بیش از هر زمان دیگری، صرفا نان‌آوری را کافی نمی‌دانند و به دنبال معنای بیشتری در رابطه عاطفی با فرزندان خود هستند. این تحقیق نشان می‌دهد حدود ۷۵ درصد پدران جوان میل دارند مسئولیت‌های تربیت فرزند را به صورت عادلانه‌تری با همسرانشان تقسیم کنند، اما موانع متعددی راه آنان را سد کرده است.

موانع پیش روی پدران امروز

سیستم‌های کاری هنوز بر اساس الگوی سنتی طراحی شده‌اند. در بسیاری از سازمان‌ها، مردانی که برای مراقبت از فرزندشان مرخصی می‌گیرند یا ساعات کاری خود را کاهش می‌دهند، با قضاوت همکاران و مدیران مواجه می‌شوند. مسئله مرخصی پدری نیز به خودی خود یک مانع بزرگ است؛ در بسیاری از کشورها مدت این مرخصی کوتاه و دستمزد آن ناکافی است. این شرایط به پدران این پیام را می‌رساند که نقش اصلی آنان در خانواده، تأمین مالی است نه مشارکت در مراقبت از فرزند.

همچنین پدران با یکسری موانع فرهنگی و اجتماعی نیز رو به رو هستند. اگرچه انتظارات از پدران تغییر کرده، اما هنوز در بسیاری از جوامع، مادری به عنوان نقش محوری و ذاتی در تربیت کودک در نظر گرفته می‌شود. این نگرش نه تنها در محیط کار، که در درون خانواده‌ها، بین دوستان و در شبکه‌های اجتماعی نیز وجود دارد. پدرانی که می‌خواهند در کارهای روزمره فرزندداری مشارکت بیشتری داشته باشند، اغلب با برچسب‌های مختلفی مواجه می‌شوند.

پیامدهای این شرایط

نتایج این تقابل برای پدران کاملاً محسوس است. آنان امروز همان احساس کشمکش و استرسی را تجربه می‌کنند که مادران شاغل برای دهه‌ها از آن سخن گفته‌اند. این استرس خود را به شکل‌های مختلف نشان می‌دهد:

احساس گناه برای ناتوانی در تقسیم زمان بین کار و خانواده

خستگی مفرط ناشی از تلاش برای راضی نگه داشتن همه

کاهش رضایت از زندگی به دلیل ناتوانی در ایفای نقش مطلوب

این شرایط به وضوح نشان می‌دهد که مسئله اصلی، والدگری در دنیای مدرن است، نه صرفاً مادری یا پدری .حال برای حل این مشکل، نیاز به تغییرات بنیادین داریم: در سطح محیط کار شرکت‌ها و قانون‌گذاران باید سیاست‌هایی مانند مرخصی پدری با دستمزد کافی، ساعات کاری منعطف، و فرهنگ سازمانی غیرقضاوت‌گر را به طور جدی در دستور کار قرار دهند. شرکت‌های پیشرو در جهان نشان داده‌اند که این سیاست‌ها نه تنها به نفع کارکنان، که به سود سازمان نیز هست.

در سطح جامعه نیز نیاز به بازتعریف والدگری مردانه داریم. رسانه‌ها، فیلم‌ها، سریال‌ها و برنامه‌های فرهنگی باید نقش پدران به عنوان مراقبان فعال را عادی‌سازی کنند. آموزش و آگاه‌سازی جامعه درباره اهمیت مشارکت پدران در تربیت فرزند نیز امری ضروری است.

در سطح خانواده پدران و مادران نیز باید در بازتعریف نقش‌های سنتی پیشقدم شوند. گفت‌وگوی صادقانه بین زوجین درباره تقسیم مسئولیت‌ها می‌تواند زمینه‌ساز تغییرات بزرگ باشد.

وقتی پدران بتوانند بدون ترس از قضاوت، در تربیت فرزند مشارکت کامل داشته باشند، همه اعضای خانواده سود می‌برند: پدران به رابطه عمیق‌تری با فرزندانشان دست می‌یابند، مادران از فشار همه‌کاره بودن رها می‌شوند، و مهم‌تر از همه، کودکان در محیطی سالم‌تر و متعادل‌تر رشد می‌کنند.

حمایت از پدران امروز، تنها حمایت از یک گروه خاص نیست، بلکه سرمایه‌گذاری برای ساختن خانواده‌های قوی‌تر و جامعه‌ای عادلانه تر است. این تغییر اگرچه آرام و تدریجی در حال رخ دادن است، اما نیازمند عزم همگانی و تغییر نگرش در تمام سطوح جامعه می‌باشد.

فائزه آقامحمدی