نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
در نشستی که با عنوان « بررسی چالشهای فرهنگی در مسئله جمعیت و فرزندآوری» در دفتر خبرگزاری ایکنای همدان با حضور یک جامعهشناس و روانشناس خانواده و مادر چهار فرزند برگزار شد، مسائل مؤثر در کاهش جمعیت و چرایی عدم تمایل خانوادهها به فرزندآوری و همچنین مزایا و آسیبهای تکفرزندی و چندفرزندی مورد بررسی قرار گرفت که اولین شماره آن با عنوان «تفاوت رشد مهارتهای اجتماعی در خانوادههای تکفرزند و چندفرزند» تقدیم مخاطبان شد و در این شماره ادامه مباحث مطرح شده در این نشست از نظر میگذرد.
یک جامعهشناس در این نشست اظهار کرد: ایستارهای والدین در دهه ۷۰ و ۸۰ تعدد فرزند بود، اما با توجه به مسائل اقتصادی و سبک زندگی که ایجاد شد به سمت تک فرزندی و دو فرزندی رفته است. فرهنگ، فاکتورهای بسیاری دارد، اما ریشه اصلی افزایش جمعیت در اقتصاد است. سیاستهای کاهش جمعیت در اواخر دهه ۶۰ با توجه به رشد بیرویه جمعیت، سیاستی اصولی و درست بود. اما سیاستهای غلط اقتصادی اجازه نداد بمب دوم جمعیتی منفجر شود و این جامعه را به مرحلهای رساند که نهایتا سبب پایین آمدن منحنی جمعیت شد.
حمید خاورزمینی بیان کرد: کیفیت جمعیت بسیار مهمتر از کمیت است؛ در این خصوص پارامتر تحصیلات، سلامت، امکانات مناسب و …برای افزایش جمعیتی باکیفیت لازم مینماید. متأسفانه در سیاستگذاریهای جمعیتی کیفیت لحاظ نشده است و همیشه کمیت مبنا قرار گرفته است.
برای تشویق جوامع به فرزندآوری برخلاف آن چه که وجود دارد باید طبقه متوسط مبنا قرار گیرد چرا که سیاستهای تشویقی مالی اندک که برای تشویق قشر ضعیف جامعه انجام میگیرد در نهایت، حاشیهنشینی و فقر و مشکلات دیگر را برای کشور به وجود میآورد. در صورتی که در این سیاستها باید توجه داشت که طبقه متوسط جامعه اقناع شوند، چراکه در غیر این صورت تضاد طبقاتی ایجاد میشود.
جمعیت ما به سمت پیری پیش میرود و باید برای این موضوع نیز چارهای اندیشیده شود. در این خصوص باید گفت که برای رهایی از بحران جمعیت پیر نیازمند رسیدن به سطح جایگزینی جمعیت هستیم نه افزایش آن، چراکه با افزایش جمعیت نرخ جوانی در کشور افزایش مییابد؛ اما این مسئله مشکلات پیری جمعیت را کاهش نمیدهد. میانگین سن کاهش پیدا میکند؛ اما تعداد افراد سالخورده کاهش نمییابد و این پیری جمعیت بدون وجود سیاستهای کارآمد و مفید مشکلات فراوانی را در سطح جامعه رقم میزند.
خاورزمینی با بیان این که تبلیغات در زمینه افزایش جمعیت فرزندآوری باید به شیوه بسیار کاربردی و با کیفیت بالا انجام بگیرد، عنوان کرد: در این خصوص باید علاوه بر مشورت گرفتن و به کارگیری متخصصان جمعیت و صاحبنظران، دولتها نیز نقش حمایتی خود را ایفا کنند.
یکی از کشورهای پیشرفتهای که با در نظرگرفتن تشویقها و کمکهای مالی جامعه خویش را روزبهروز به سمت بالابردن کیفیت مسائل تربیتی میبرد، جامعه فرانسه است. در این کشور مشکل کاهش جمعیت با حمایت از زنان طبقه متوسط خانهدار انجام شد و کمکهزینه نگهداری فرزند به زنان شاغل مرتبا داده میشد؛ به طوری که این کمکهای حقوقی در اندازه یک استاد دانشگاه بود.
باید گفت نقش حمایتی دولتها در مسائل جمعیتی و تربیتی فقط در کمکهای مالی خلاصه نمیشود؛ بلکه حکومتها در نوع بینش جواع نیز تاثیرگذارند و جوامعی که نگاه فردگرایانه و لیبرالیستی را تبلیغ میکنند، نمیتوانند به خوبی فرزندآوری را تشویق کنند چرا که این کار مخالف آزادیهای فردی است.
خاورزمینی با اشاره به اینکه متاسفانه سیاستهای جمعیتی تاکنون بد اجرا شده است، بهگونهای که افرادی که موافق افزایش جمعیت هم هستند آن را به خطا میبرند، تصریح کرد: در کشورهای مختلفی که سیاستهای جمعیتی اجرا شده است به نظر میرسد که نتوانستند چندان موفق عمل کنند؛ بلکه فقط کشور خود را از حالت اورژانسی خارج کرده اند. چراکه این سیاستها متأثر از عوامل فراوانی است که دولتها به راحتی نمیتوانند متغیرهای آن را تغییر دهند.
وی با تاکید بر اینکه در راستای مسائل جمعیتی یکی از مصادیق مهم پنجره طلایی جمعیت است که به ۶۶ درصدی از جامعه که افراد بین ۱۵ تا ۶۵ سالگی باشند گفته میشود، افزود: وقتی پنجره طلایی جمعیت بسته شود بخش عمدهای از افراد جامعه به ۶۵ سالگی میرسند و این یعنی زمانی که جمعیت ۱۵ تا ۶۵ ساله از ۶۶ درصد کل جمعیت کمتر شود پنجره جمعیت بسته میشود و جامعه به سمت پیری میرود که این مسئلهای خطرناک برای کشورها و دولتهاست.
تعیین سیاستهای جمعیتی از وظایف حاکمیت است و این سیاستها باید با توجه به نیازهای جامعه و با نظر متخصصان امر به درستی وضع شود چرا که هر سیاستی که به صورت ناگهانی و بیبرنامه انجام شود نتیجه عکس میدهد. در سیاستگذاریها لازم است زمان مناسبی را برای اجرای آن نیز در نظر گرفت.
در تعیین سیاستهای جمعیتی باید به مسئله پیری جمعیت نیز توجه کرد. در پی پیر شدن جمعیت در یک کشور افرادی که میتوانستند در رونق اقتصادی تاثیرگذار باشند تبدیل به افرادی میشوند که بیماریهای ناشی از سن دارند و نیاز به مراقبت و حمایتهای اقتصادی از جمله صندوقهای بازنشستگی دارند؛ بنابراین باید تا زمانی که با تعیین سیاستهای درست از توان جمعیت در زمان کارآییشان بهره گرفت.
مشوقان طرح افزایش جمعیت باید سطح تخصصی بالایی داشته باشند تا بتوانند عامه مردم را مجاب کنند و در کنار آن لازم است الگودهی و سیاستگذاری مناسبی توسط دولت برای مردم انجام شود تا تصمیمات درست و بهجا برای کشور اتخاذ گردد.
یک روانشناس خانواده و از فعالان مسئله جمعیتی در همدان نیز در ادامه این نشست اظهار کرد: در کاهش جمعیت در جامعه ما ساختمانسازی و خانههای جدید و معماریهایی که دارند مشکلاتی را ایجاد کرده است که بیشتر این منازل به شکل آپارتمانهایی است که سرو صدا به راحتی انتقال پیدا میکند و موجب آزار همسایگان میشود.
مهدی وکیلی افزود: نکته دیگر آن که یک خوابه یا دو خوابه بودن این آپارتمانها نیز به والدین تعداد فرزندان را بهصورت ناخودآگاه القا میکند. منزلهای یک خوابه به والدین القا میکند که حق بچهدار شدن ندارند و منزلهای دوخوابه نیز به خانوادهها القا میکند که فقط یک فرزند داشته باشند که همین امر سبب میشود در خانههای آپارتمانی برای کنترل تحرک کودک و عدم آزار برای همسایگان با خوراکی، تلویزیون، کارتون و بازیهای بیتحرک آنها را مشغول میکنند که همین مسئله چالشی به اسم چاقی در اثر عدم تحرک را در کودکان ایجاد میکند.
علاوه بر نقش محیط، عمق پیوندهای خانوادگی در گذشته نیز از عواملی بود که انگیزه فرزندآآ آوری را تقویت میکرد بدان معنا که وسعت خانهها بیشتر بود و از آنجا که پدربزرگ و مادربزرگ مسئولیت پرورش بچه اول را داشتند هم احساس مفید بودن سالخوردگان بیش از کنون بود و هم به پدر و مادر در نگهداری و تربیت کودکان کمک میشد ولی امروزه متأسفانه خانواده گسترده به خانواده هستهای تبدیل شده است و همین محیط پیرامونی و نوع تفکر مردم سبب کاهش هر چه بیشتر فرزندآوری شده است.
این روانشناس خانواده با بیان اینکه عدم تلاش در بازسازی روابط عاطفی، یکی از مشخصهها و مشکلات تک فرزندان است، گفت: آنها معمولا تلاشی برای ترمیم روابط عاطفی ندارند و چون مدام از سوی والدین خود حمایت عاطفی شدند بازسازی روابط عاطفی را بلد نیستند در حالی که چند فرزندها مهارتهای همدلی و همدردی و… را بهصورت تجربی آموختهاند.
وکیلی با تاکید بر اینکه تک فرزندان از آنجا که معمولا بهصورت تنها بازی کردهاند، روحیه جمعی ندارند و در مشاغل گروهی موفق نیستند، افزود: همچنین خطر اعتیاد برای این فرزندان بیشتر است و این اعتیاد لزوماً بهصورت سنتی و مواد مخدر نیست و حتی در بازیهای کامپیوتری، کارتون و فعالیت در فضاهای مجازی و دیدن فیلمهای مستهجن نیز دیده میشود.
در کودکان تکفرزند معمولاً شاهد بلوغ زودرس هستیم، چراکه به جای ارتباط با همسنوسالان خود با بزرگسالان برخورد داشته و این موجب بلوغ زودرس میشود.
این فعال مسائل جمعیتی یکی دیگر از مشکلاتی که تکفرزندان دارند را عدم فهم مفهوم صبر و حوصله دانست و بیان کرد: در علم روانشناسی امروز به این مسئله تأکید ویژه میشود که کودک باید برخی از نیازهایش با تأخیر تأمین شود تا متوجه شود این دنیا، دنیای کموکاستیهاست و این طرحواره کاملاً منطبق با آموزههای دینی ماست و فقط در این صورت است که وی میتواند در آینده در مقابل برخی مشکلات و کمبودها مقاوم و مستحکم باقی بماند.
اصولا در چندفرزندیها بهدلیل نبودن توان مالی والدین برای تأمین همه نیازهای فرزندان و یا دلایل دیگر، کموکاستی در زندگی وجود دارد؛ اما در مجموع حسرت و آرزو داشتن لزوماً نکته منفیای نیست بلکه زمینه تلاش و دستیابی است و یکی از هنرهای انسان که توان حل مسئله است در چندفرزندها بیشتر از تکفرزندها تجلی مییابد.
البته ذکر این نکته ضروری است که نباید توجه به نیازهای اساسی ناکام بماند و باید به ویژه در کودکان زیر دو سال ، سریعا رفع شود؛ اما نیازهای ثانویه با تأخیر و برخی از نیازهای غیر ضروری بهتر است در برخی موارد تأمین نشود.
با توجه به اینکه در خانوادههای چندفرزندی به فرزندان، مسئولیتهای مختلف از جمله نگهداری فرزند بعدی یا کمک به والدین محول میشود، آنها افراد باعرضهتری هستند، سعی میکنند مسائل خود را خودشان حل کنند و مهارت حل مسئله دارند. در صورتی که عدم مسئولیتپذیری در کودکان تکفرزندی دیده میشود.
تکفرزندان بعد از فوت پدر و مادر احساس تنهایی و انزوا میکنند، مهارت دوستیابی آنها هم اکثراً ضعیف است، چراکه بیشتر مهارت ارتباط با اشیا را دارد نه افراد، این افراد چون حامی عاطفی بعد از پدر و مادر خود نداشتند افراد تنهایی هستند.
وی با بیان اینکه کودکان تکفرزند حس حسادت قوی دارند چون احساس میکنند پدر و مادر برای توجه و محبت به آنها آفریده شدهاند، تصریح کرد: از اینرو در محیطهای دیگر از جمله محیطهای تحصیلی یا محیط کار دچار درگیری و چالش میشوند.همچنین مهارت حمایتگری ندارند چون یاد نگرفتند از کسی حمایت کنند و احساس تنهایی و افسردگی در این افراد بیشتردیده میشود.
در مجموع مهارتهای اجتماعی در میان جمع و در تقابل و ارتباط با سایر افراد، رشد پیدا میکند نه در کودکان تکفرزند. آنچه که در رفتار کودکان چندفرزندی میبینیم به نظر بازی یا دعواست در صورتی که تمام اینها بر خلاف ذهنیت ما تمرین مهارتهای اجتماعی و یادگیری است، حتی برخی از خرابکاریهای آنها تلاش برای یادگیری است.
یک مادر همدانی صاحب چهار فرزند ۱۸ ساله، ۱۳ ساله، ۸ ساله و ۴ ساله که در این نشست حضور داشت، به ایکنا گفت: بهعنوان یک مادر از زاویه دید خود و براساس تجریه بیان میکنم که در زمینه فرزندآوری آن چیزی که میبینیم بیشتر مسائل فرهنگی است تا مسائل اقتصادی.
زهرا نظری ادامه داد: در گذشته که مردم از نظر اقتصادی وضعیت پایینتری نسبت به حالا داشتند، این مسئله را مانعی برای داشتن فرزند نمیدانستند؛ اما امروز بسیاری از خانوادههای متمکن و متمول را میبینیم که تمایلی به آوردن فرزند ندارند.
اینکه متولدان دهه ۶۰ در دهه ۸۰ که سن ازدواج آنها بود ازدواج نکردند به نظرمیآید به دلیل بالا رفتن سطح توقعات بوده است نه مسائل اقتصادی، این افراد اگر در دهههای قبل بودند حتماً ازدواج میکردند، همانطور که در حال حاضر ازدواج نکردن برخی از جوانان به خاطر مسئله مالی و نداشتن شغل نیست، بلکه عدم تمایل به ازدواج و به تعبیر خودشان انداختن خود در دردسر زندگی مشترک، مانع از تشکیل زندگی مشترک شده است.
این مادر همدانی با بیان این که تغییر فرهنگ در مسئله فرزندآوری بهصورت قطرهچکانی و آرام امکانپذیر است، اظهار کرد: همانطور که بعد از چند دهه شعار «ایست دو بچه کافیست» بهصورت یک فرهنگ و پذیرش درونی در خانوادههای ما جا افتاد، امروز هم شعارهای «با یک گل بهار نمیشه» و … و سایر اقدامات فرهنگی میتواند فرهنگ فرزندآوری را بیشتر رواج دهد. هرچند شعار اول باب میل خانوادهها بود، چراکه به ظاهر برای والدین بهویژه مادران رفاه بیشتر و دردسر کمتری به همراه داشت.
نظری ادامه داد: البته بهعنوان یک مادر چهار فرزند باید بگویم مادران بدانند چهار فرزند همان زحمتی را دارد که یک مادر دو یا تکفرزندی دارد، چراکه توقع تکفرزندان و یا دو فرزند چند برابر فرزندان بالای چهار نفر است. اگر مادران این موضوع را متوجه شوند تربیت فرزند خود را در تکفرزند بودن آن و آسیبهای ناشی از آن محدود نمیکنند. این فرهنگ باید ایجاد شود که فرزند من در صورتی در آینده پشتوانه دارد که خواهر و برادرانی داشته باشد.
در خانواده ما پسرم بهعنوان فرزند اول از ۱۶ سالگی به تنهایی به تهران برای ادامه تحصیل میرود و در این زمینه کاملاً مستقل شده تمام امور مربوط به خود را خودش انجام میدهد در صورتی همین موارد را شاید یک تک فرزند به ندرت قبول کند که انجام دهد.
این مادر همدانی با تاکید بر اینکه خلاقیت در فرزندان بالا بسیار زیاد است و این موضوع به عینه در بین فرزندان من دیده میشود، اعتماد به نفس در کودکان چند فرزندی سازنده است، چراکه از وسایل به درد نخور و دور ریز با خلاقیت خود چیزهایی را خلق میکنند.
تولد در خانواده ما یک اتفاق معمولی است، اما در خانوادههای تکفرزندی این تولدها آنقدر خاص است که فرزند با خود خیال میکند از بقیه همنوعانش بالاتر است و به عبارتی برای خود کسی است.
وی با بیان اینکه اکثر چندفرزندان روحیه رهبری و مدیریتی دارند، اضافه کرد: دختر و پسران من بیشتر در جمع مدرسه و دوستان خود نقش رهبری و هدایتکننده دارند. حس رقابت و حسادت در کودکان من دیده میشود و با یکدیگر رقابت دارند و بهطور کلی حس حسادت در چند فرزندی وجود دارد، اما اگر مدیریت والدین باشد این حس بعد از کمی بزرگتر شدن و عاقل شدن فرزند به حس حمایت تبدیل میشود. بهویژه فرزندان بزرگتر نسبت به کوچکتر خیلی حس حمایتی بیشتری با گذشت زمان پیدا میکنند.
ایکنا
گفتگوی جهانبانو با بانوان حاضر در مسیر مشایه
آشنایی با اولین موکب بین المللی زنانه
جملات کوتاه برای تشکر از بانوان خادم عراقی
چند توصیه برای مادران جهت در پیادهروی اربعین
به پاس ۱۰۰۰ روز خدمت
جریان مقاومت، جریانی است که باید همچنان خون تازه در آن دمیده شود
سختترین و سوزناکترین درد بشر، درد فراق است
مردم خوب میدانند چه کسی خدمتگزارشان است
یادبود بانوان آمل برای شهید رئیسی و شهدای خدمت