چالش‌های زنانه معلولیت

در بین افراد دچار معلولیت‌، زنان با مشکلات و تبعیض‌های بیشتری مواجه هستند.

بی‌توجهی، خطر و تبعیض، سه کلیدواژه‌ مهم در زندگی افراد دچار معلولیت است. این سه معضل مبتلا به افراد معلول در سراسر جهان است. وضعیت نامناسب افراد دچار معلولیت، اعتراض این گروه نسبت به نادیده‌گرفتن حقوق‌ آن‌ها و لزوم حمایت گسترده از آنها، سرانجام به تصویب کنوانسیونی موسوم به کنوانسیون افراد دچار معلولیت از سوی مجمع عمومی سازمان ملل در سال ۲۰۰۶ منجر شد. کنوانسیونی که هدف آن حمایت از کرامت و حقوق افراد معلول بوده و کشورهای عضو آن موظف به حمایت از حقوق این گروه از جوامع هستند.

همچنین این کشورها می‌بایست اطمینان یابند که این قشر از جامعه در برابری کامل با افراد فاقد معلولیت زندگی می‌کنند. در بین افراد دچار معلولیت‌، زنان با تبعیض‌ها و مشکلات بیشتری مواجه هستند. براساس پژوهش‌های انجام شده، زنان دچار معلولیت‌ به‌ دلیل زن‌بودن و داشتن معلولیت، مورد تبعیض دوچندان قرار می‌گیرند و در برابر انواع بی‌عدالتی و خشونت، آسیب‌پذیرتر از دیگران هستند. آنها اغلب به محیط زندگی خود محدود می‌شوند و دقیقا به همین دلیل هم مهارت‌های لازم برای شناخت شرایط خطرناک و مقابله با آن را نمی‌آموزند. همین موضوع آنها را در معرض انواع خشونت‌ها، به‌خصوص خشونت‌های خانگی قرار می‌دهد.

از طرفی به دلیل کثرت موانع، این گروه کمتر می‌توانند از روش‌های قانونی برای مراقبت از خودت و دسترسی به عدالت بهره‌مند شوند. این قشر از زنان حتی اگر در خانه هم مورد خشونت واقع نشوند، به دلایل مختلف با مشکلات بیشتری در مقایسه با مردان دچار معلولیت‌ مواجه می‌شوند؛ به شکلی که گاهی قادر به استفاده از ابتدایی‌ترین حقوق خود هم نیستند. در این گزارش با دو نفر از زنان معلول و فعال در عرصه حقوق معلولان به گفت‌وگو پرداختیم.

رؤیاپردازی غیرممکن است

رامک حیدری، مدیرعامل انجمن دیستروفی در مورد تبعیض نسبت به زنان معلول بیان می‌کند که در این حوزه تبعیض بین افراد معلول و افراد فاقد معلولیت به دلیل اصلاح نشدن قوانین و عدم فرهنگ‌سازی است و متاسفانه این تبعیض همیشه وجود داشته و دارد‌.»

او ادامه می‌دهد: «در چنین شرایطی چطور می‌توانیم به یک دختر جوان دچار معلولیت این موضوع را بگوییم که تو در آینده می‌توانی یک فرد موفق به‌عنوان مثال، یک پزشک یا یک هنرمند بشوی. با وجود این مشکلات، احساس خوشبختی در زنان معلول به سختی قابل تصور است. به عبارت دیگر، این گروه از زنان نمی‌توانند در مورد موفقیت و خوشبختی خود رؤیاپردازی کنند، چراکه آنها اغلب اوقات در مسائل اولیه زندگی خود باقی در می‌مانند.»

مشکلات زنان معلول در جامعه توان‌زده

مدیرعامل انجمن دیستروفی جامعه ایران را جامعه‌ای «توان‌زده» می‌داند و معتقد است: «در اغلب کشورهای دنیا تأکید می‌کنند که فرد معلول‌ ناتوان نیست، بلکه با دیگران تفاوت دارد. با این وجود در کشورهای توان‌زده نگاهی معکوس وجود دارد؛ یعنی فرد دچار معلولیت به‌عنوان فردی دارای معضل جسمی که نباید استعدادهایش را با این معضل سنجید، تلقی نمی‌شود. به‌عنوان مثال، در جامعه توان‌زده در مصاحبه‌های شغلی ‌به فرد معلول گفته می‌شود که تو توانایی انجام کار نداری. با شنیدن این جمله فرد هر اندازه هم بااستعداد باشد، به تدریج دچار انزوا شده و توانمندی او کاهش پیدا می‌کند.

در واقع، جامعه توان‌زده با فرد دچار معلولیت با تبعیض رفتار می‌کند. در جامعه توان‌زده ما نیز قوانین به سمت حل این مشکلات حرکت نکرده‌اند.»

او از تأثیر جامعه مردسالار بر زندگی زنان دچار معلولیت هم می‌گوید: «جامعه ما از یک طرف مردسالار است و در امر ازدواج، این مردان هستند که زنان را به‌عنوان همسر انتخاب می‌کنند و از طرفی توان‌زده است؛ یعنی توانمند و بااستعداد بودن را در معلول‌نبودن می‌بیند. در چنین جامعه‌ای یک زن جوان‌ که باید برای ازدواج انتخاب شود، شرایطش بسیار دشوار است؛ چراکه حتی اگر پسر هم ازدواج با یک دختر معلول را بپذیرد، خانواده‌ها با این موضوع مخالفت می‌کنند و او را به ازدواج با دختران فاقد معلولیت تشویق می‌کنند. از طرف دیگر اگر خانواده این ازدواج را قبول کند، زنان دچار معلولیت در آینده برای انجام امور منزل و فرزندآوری با مشکل مواجه می‌شوند؛ چراکه در بین برخی از خانواده‌ها، مردان به زنان در امور خانه کمک نمی‌کنند و آن را صرفا وظیفه زن می‌دانند، درحالی‌که زن دچار معلولیت به احتمال زیاد برای انجام امور منزل به کمک همسر خود نیاز دارد.»

حیدری به معضل اشتغال در بین زنان دچار معلولیت اشاره می‌کند: «امروز دختران از تحصیلات بالایی برخوردارند و در جامعه‌ ما آمار دخترانی که به تحصیل علاقه دارند، از پسران پیشی گرفته است. از طرفی برخی از دختران دچار معلولیت نیز برای فرار از افسردگی تحصیلات خود را ادامه می‌دهند. این در حالی است که دختران فاقد معلولیت هم علی‌رغم تحصیلات بالاتر در سمت‌های پایین‌تری قرار می‌گیرند. در مورد دختران دچار معلولیت دارای تحصیل بالا اما همان مسئولیت پایین‌تر هم وجود ندارد و فرصت اشتغال برای آن‌ها مهیا نیست. از طرف دیگر اغلب ساختمان‌ها معمولا مناسب افراد معلول نیست که این موضوع هم مانع دیگری بر سر راه اشتغال این افراد است. به همین دلیل هم در بسیاری از موارد شاهد هستیم که زنان دچار معلولیت را به دلیل شرایط جسمی در مصاحبه‌های شغلی نمی‌پذیرند.»

به گفته او افراد معلول و به‌خصوص زنان دچار معلولیت در خانواده‌ها نیز با مشکلات ویژه‌ای مواجه هستند: «در بسیاری از موارد مشاهده شده است که خانواده فرزند معلول خود و به‌خصوص دختر را از دیگران پنهان می‌کند. این موضوع البته بیشتر در خانواده‌هایی اتفاق می‌افتد که دارای فقر فرهنگی هستند، با این حال این موارد کم نیستند. به‌عنوان مثال وقتی برای دختر فاقد معلولیت خانواده خواستگار می‌آید، بسیاری از این خانواده‌ها فرزند معلول خود را پنهان می‌کنند، مبادا خانواده طرف مقابل پشیمان شود. در چنین خانواده‌هایی به فرزند دچار معلولیت و به‌خصوص دختر معلول اجازه تردد، حضور در جمع‌های خانوادگی و رفتن به مدرسه را نمی‌دهند. در واقع این فرد در خانه تنها می‌ماند. ما این دست اتفاقات را بسیار دیده‌ایم.»

 قوانین حوزه معلولیت ضمانت اجرایی ندارند

مدیرعامل انجمن دیستروفی از خطراتی هم می‌گوید که زنان دچار معلولیت را بیش از مردان تهدید می‌کند: «به دلیل مشکلات روحی که دختران معلول با آن مواجه می‌شوند، گاهی مورد سوءاستفاده قرار می‌گیرند. به‌عنوان مثال افرادی را مشاهده کرده‌ایم که یک پسر به دختر دچار معلولیت وعده ازدواج داده بود و با همین وعده اموال دختر را ربوده و از او کلاهبرداری کرده بود. تنها دلیل وقوع این اتفاقات آن است که دختران دچار معلولیت در بسیاری از موارد اعتمادبه‌نفس کافی ندارند. زمانی که آنها مشاهده می‌کنند از جامعه و خانواده طرد شده‌اند، به افرادی اعتماد می‌کنند که به دروغ به آن‌ها ابراز علاقه می‌کنند.»

وی تأکید می‌کند باید قوانین کشور درخصوص معلولیت اصلاح شود: «همه قوانین ما باید به مقابله با «توان‌زدگی» بپردازند. قوانین باید ضمانت اجرائی داشته باشند، درحالی‌که هیچ کدام از قوانین حوزه معلولان ضمانت اجرا ندارند. از طرف دیگر باید در این حوزه فرهنگ‌سازی انجام شود. اگر این اقدامات صورت گیرد، زنان دچار معلولیت می‌توانند در جامعه با امنیت بیشتری زندگی کنند. این امنیت، امنیت در روابط اجتماعی، امنیت در روابط خصوصی و امنیت شغلی را شامل می‌شود.»

شرق