تحلیل خبر

پوشش من، امنیت من است

سعدی علیه‌الرحمه در وصف سیرت پادشاهان می‌گوید: «تا مرد سخن نگفته باشد، عیب و هنرش نهفته باشد». کلامی مختصر اما مفید در شناخت باطن مردان سیاست که چند مرده حلاجند. بیتی که وصف الحال جناب الیاس حضرتی، رئیس شورای اطلاع‌رسانی دولت است که در اظهار نظری محیرالعقول گفته: «بی‌حجابی اونجوری وحشتناک نشده و معمولی دارند با هم زندگی می‌کنند، آقای پزشکیان با پشتیبانی رهبری! توانست برای سبک زندگی خانم‌ها آرامش کامل و امنیت ایجاد کند».

هر انسانی که ذره‌ای با جریان‌های سیاسی کشور آشنا باشد، می‌داند که ادعای ایشان حول وضعیت بی‌حجابی بیشتر سیاسی است تا علمی و تجربی. چراکه امروز وضعیت پوشش از مرز کشف حجاب سر عبور کرده و به آستانه‌ی برهنگی و تن‌نمایی رسیده است. اینکه از نظر جناب حضرتی وحشتناک چه تعریفی دارد را باید از خودشان پرسید.

ادعای دیگر ایشان مبنی بر نسبت بین بی‌حجابی و ایجاد آرامش کامل و امنیت برای زنان، به قدری بی پایه و اساس است که هیچ پژوهش و یافته‌ی علمی نه تنها آن را تأیید نمی‌کند بل‌که مقالات و پژوهش‌های بسیاری در رد این ادعا وجود دارد. پژوهش‌هایی که توسط دانشمندان غربی صورت گرفته که ره چند ده ساله ترویج بی‌عفتی و بدپوششی را پیموده‌اند و امروز به انتهای مسیری رسیده‌اند که ما در ابتدای آن قرار گرفته‌ایم.

به عنوان مثال ایپسوس که یکی از بزرگترین مؤسسات پژوهش و نظرسنجی در جهان است، در سال‌های ۲۰۱۸، ۲۰۱۹ و ۲۰۲۲ سه نظرسنجی همگانی را در ۳۰ کشور از قاره‌های مختلف جهان انجام داد که هدف از این نظرسنجی‌ها شناخت مهمترین و جدی‌ترین چالش و دغدغه‌ی زنان بود. نتیجه‌ای که هر سه سال، از این نظرسنجی‌ها حاصل شد، یک چیز بود: «آزار و اذیت و خشونت جنسی». به عبارتی آنچه به عنوان مهم‌ترین و پیچیده‌ترین مسئله‌ی زنان در سطح جهان شناخته شد، خبر از کاهش امنیت اجتماعی آنها می‌داد.

همچنین آژانس حقوق بنیادین اتحادیه اروپا در سال ۲۰۲۱ گزارشی را منتشر کرد که از یک واقعیت تلخ پرده برمی‌داشت: «زنان در اروپا با خشونت و آزار و اذیت گسترده مواجه‌اند. ۸۳ درصد زنان جوان اروپایی برای در امان ماندن از آزار و اذیت‌های جنسی رفت و آمد و ملاقات‌هایشان را محدود کرده‌ و ترس بیرون رفتن از خانه! دارند.» البته فارغ از نتایج پژوهش‌های غربی، عواقب حاصل از رهاشدگی وضعیت حجاب و عفاف در کشور در حال خودنمایی است.

کلیپی اخیرا توسط دختری جوان و بی‌حجاب در ایران وایرال شد که گواه این مطلب است. دختری که از نگاه‌های معنادار و پیشنهادهای بی‌شرمانه در محیط کاری و اجتماعی در رنج است اما شوربختانه به جای آنکه این ناامنی را معلول نوع پوشش خود بداند آن را به «جنگیدن برای زن‌بودن» تعبیر می‌کند.

 او نمی‌داند سبک پوشش هر فرد در عین بی‌زبانی حرف می‌زند و مانند رسانه پیام مشخصی را به جامعه منتقل می‌کند؛ حتی پیامی بر خلاف نیت شخص. نظریه‌ی شئ‌انگاری زنان وجه نظری این اتفاق را به خوبی بیان می‌کند. نظریه‌ای که کمتر از بیست سال پیش توسط فردریکسون و رابرتز مطرح شده و از فرهنگی می‌گوید که در آن، بدن زن هدف نگاه، ارزیابی و کالاشدگی قرار می‌گیرد و ارتباط مستقیم با نوع پوشش و لباس زن دارد.

به عبارتی کشف حجاب نقطه‌ی شروع ورود زنان به وادی شئ شدگی است؛ به گونه‌ای که آنان را تبدیل به شئ و کالایی برای مصرف می‌کند.

 در نتیجه‌ی چنین وضعیتی بود که در نهایت  power dressing یا «قدرت لباس» در غرب به عنوان راهکاری برای زنان مطرح شد تا با تأکید بر قدرت لباس اما با پوششی کاملا مردانه در محیط‌های اجتماعی به رسمیت شناخته شوند.

پوششی که جذابیت‌های جنسی بدن زنان در محیط اجتماع را کاهش دهد تا به واسطه‌ی آن اقتدار خودشان را به رخ اطرافیان بکشند و از آزارهای محیط کاری در امان بمانند. اما این راهکار، پایانی بر رنج‌های زنان در غرب نبود بل‌که زنانگی را بیشتر به محاق برد و جامعه را به سمت فراجنسیت شدن هدایت کرد.

مریم اردویی