پزشکی که کارش منصرف کردن مادران از سقط جنین بود/به من می آید که قاتل باشم؟

به گزارش جهان بانو، در شهرستانها و شهرهای بزرگ با افراد و گروههای مختلفی برخورد می کنیم که با عشق و احساس مسئولیت قصد صحبت با پدر و مادرهایی را دارند که خواهان فرزندشان نیستند و اگر بتوانند کودکشان را پیش از تولد از بین می برند. رسانه جنس اول به سراغ یکی از این افراد رفته است که در طول ۲۵ سال گذشته در لباس پزشک زنان با افراد بسیاری صحبت کرده و از سقط شدن و نابودی کودکان زیادی جلوگیری کرده است. گفتگوی زیر متن مصاحبه این رسانه با خانم دکتر امیرابادی است:

کسی به من چیزی یاد نداد که چه بگویم!

به واسطه شغلم از دوره پزشکی عمومی به مراجعانی بر می خوردم که قصد داشتند تا کودک خود را از بین ببرند. به صورت چهره به چهره با آنها صحبت می کردم و به جز یکی دو نفر که از وضعیت آنها اطلاعی ندارم، همه موارد از سقط منصرف شدند. دلها نرم است، تنها کمی اطمینان، زمان، حوصله و ایمان به گفته های یک فرد دلسوز را می طلبد. من در رابطه با منصرف کردن افراد از این اقدام آموزش خاصی ندیده ام و کسی هم به من در این باره دستورالعمل خاصی نداده است که در این موارد چه بگویم و چه کار کنم. تنها به این موضوع باور داشتم که این کار گناه بزرگی است؛ باور داشتم که نجات جان یک انسان مانند نجات جان همه انسانهاست و رزق و روزی دست خداوند است.

با همان تراول قضیه حل شد!

بسیاری از مواردی را که برای سقط مراجعه کرده بودند، به یاد می آورم. یکی از آن افراد خانمی بود در شهرستان برازجان که حتی پول یک سونوگرافی را هم نداشت. برخی از پزشکان متخصص در شهرستان ها به مراجعه کنندگان خود برای سونوگرافی های مکرر درخواست می دهند یا در مواردی بیمار فکر می کند که لازم است حتما سونوگرافی را انجام بدهد. حقیقتا باید برای این مساله یک فکر جدی کرد. دفعات مراجعه به سونوگرافی و هزینه های تحمیل شده برای بسیاری از خانواده ها، هزینه گزاف و قابل توجهی محسوب می شود.

همانطور که گفتم یکی از مراجعانم یک خانم در شهرستان برازجان بود که حتی از پرداخت هزینه سونوگرافی هم ناتوان بود. بنده همان جا ۵۰ هزار تومان به او دادم و با تراول پنجاه هزار تومانی مساله ی سقط ایشان حل شد. من به این خانم گفتم اگر پسر باشد بنده در پیدا کردن شغلش به شما کمک می کنم و اگر دختر باشد در تهیه جهیزیه‌اش مشارکت می کنم. شما فکر کنید که این بچه، بچه ی من است. سپس با همکارم تماس گرفتم و رادیولوژی ایشان رایگان شد و توانست سونوگرافی هایش را در طول حاملگی بدون پرداخت هزینه انجام بدهد. بعدها به من پیام داد فرزندش سالم متولد شده و از بنده تشکر کرد که به جز سقط راه های دیگری را به او پیشنهاد کردم.

موارد خارج از چارچوب ازدواج واقعا انرژی میخواهد

در کشور ما بیشتر مواردی که قصد از بین بردن فرزندشان را دارند، خانواده‌ های شرعی و قانونی هستند که اغلب گرفتار مشکلات مالی اند یا تک فرزند هستند و تصور می‌کنند تنها فرزندشان زندگی بهتری خواهد داشت. گاهی هم از حرف و حدیث های آشنایان و خانواده هایشان می ترسند و یا اینکه مشکلات مالی را خیلی بزرگ می بینند و فکر می‌کنند وقتی چند فرزند دارند چطور با وجود یک بچه دیگر آینده آنها را تامین کنند.

این موارد که در چهارچوب خانواده قرار دارند را به راحتی می توان حل کرد، بسیار راحت می توان به آنها کمک کرد و آنها هم در بیشتر موارد می پذیرند که سقط نکنند. اما در مواردی که بچه خارج از چهارچوب خانواده به وجود آمده است، واقعا منصرف کردن مادر از چنین کاری انرژی زیادی می طلبد. اگر شما بخواهید کمک کنید خدا راه های بسیاری را به شما نشان می دهد. من در مساله سقط به وضوح دیده ام که در رحمت الهی باز است و کمک می‌کند که این بچه ها از بین نروند؛ بمانند، شکوفا شوند و زندگی کنند. من این را با تمام وجود مشاهده کرده ام.

اگر خودت یک دامن بدوزی…

یکی از مشکلات ما این است که امروزه دختران کارهای دخترانه انجام نمی‌دهد. اگر خودت یک غذا درست کنی یا یک لباس بدوزی، چقدر آن را بیشتر دوست داری؛ دوست داری همه از حاصل تلاش و زحمتت تعریف کنند. منتظری تا ببینی شب پدر و برادرت در مورد حاصل زحمات و تلاشت چه می گویند. خداوند خالق ماست و مثل همان آشپز غذاست. حس می کنم خداوند نسبت به جنین داخل رحم مادر خیلی علاقه و غیرت دارد و حس می کنم خدا همه جوره ایستاده تا از آن محافظت کند. بنده هر وقت که خواستم به کسی کمک کنم دیده ام که می‌شود.

می‌توانی بال بال زدن یک ماهی را ببینی؟

وقتی مادرها برای سقط به من مراجعه می‌کنند، می‌گویم به من می‌آید که قاتل باشم؟ چطور می خواهی یک کودک را از بین ببری؟ کار دیگری که می کنم می‎گویم یک ماهی را از تنگ بیرون بیندازیم؛ اگر توانستی بال بال زدن آن را ببینی، من هم بچه را از بین می برم. جنین در رحم مادر دقیقا مانند ماهی در تنگ آب هست.

مشکلات مضاعف کلانشهرها

در شهرستان ها مبارزه با سقط بسیار راحت تر بود، چرا که در آنها افراد کمتر به قرص های سقط جنین دسترسی داشتند و بیمار خیلی طول می‌کشید تا بخواهد اقدام به سقط کند. متاسفانه در تهران ماجرا فرق می کند. در تهران دسترسی به داروهای سقط جنین بسیار راحت و آسان است. کسی که بخواهد اقدام به سقط جنین کند، اگر در شهرستان باشد باید به شهر بزرگتر مراجعه کند چرا که دارو به راحتی پیدا نمی شود. اگر خانم در دوران عقد باردار شده باشد، آسان تر به مرحله عروسی و زندگی مشترک می رسند. ولی مواردی که منصرف نشدند، همه در تهران اتفاق افتاده است. بنده به خاطر ندارم که در شهرستان موردی برای سقط به من مراجعه کرده باشد و سقط اتفاق افتاده باشد.