گفتگوی اختصاصی؛

پرستاری یعنی وکیل مدافعِ زندگی‌بودن

به مناسبت روز میلاد حضرت زینب (س)، نماد صبر و ایثار، و روز پرستار، پای گفت‌وگو با یکی از پرستاران جوان و پرتلاش کشور نشستیم؛ خانم سمیرا اکبری، کارشناس ارشد پرستاری داخلی‌–‌جراحی از دانشگاه شهید بهشتی.او از سال ۱۳۹۸ به‌صورت رسمی کارش را آغاز کرده، اما عشق به پرستاری از کودکی در دلش ریشه دارد. در این گفت‌وگوی صمیمی، از علاقه و انگیزه‌اش برای انتخاب پرستاری، چالش‌های زنان در این حرفه، تجربه‌های تلخ و شیرینش، و معنای واقعی «در خط مقدم انسانیت بودن» می‌گوید.

روایتی از سمیرا اکبری؛ بانویی که پرستاری را عبادت می‌داند

از کودکی دلم می‌خواست مثل پرستارهای مهربونی باشم که برام نقاشی می‌کشیدم

سمیرا اکبری خودش را این‌گونه معرفی می‌کند: من سمیرا اکبری هستم، کارشناس ارشد پرستاری داخلی‌_جراحی از دانشگاه شهید بهشتی. از سال ۹۸ رسماً وارد محیط کار پرستاری شدم، اما قبل‌تر هم تجربه کار دانشجویی داشتم. اگر از طرح حساب کنیم، حدود شش ساله که پرستارم.

وقتی از او می‌پرسیم چرا پرستاری را انتخاب کرد، با لحنی پر از احساس می‌گوید: من از بچگی عاشق کارهای شهودی بودم؛ تشریح، آزمایش، کشف کردن. یادمه وقتی توی دبیرستان درس زیست می‌خوندیم، من از تشریح کلیه و قلب ذوق می‌کردم.

یه تجربه خاص هم داشتم: بچگی مدتی بستری بودم و پرستارها اون‌قدر برام عزیز بودن که براشون نقاشی می‌کشیدم. از همون موقع با خودم گفتم کاش یه روز مثل اونا بشم. بعدها فهمیدم اون چیزی که من دنبالش بودم، فقط در پرستاری پیدا میشه؛ رابطه‌ی انسانی و صمیمی با بیمار.

پرستار موفق، وکیل مدافع بیمارش است

به نظرم پرستار موفق کسیه که بتونه وکیل مدافع بیمارش باشه. برای این کار سه چیز لازمه: علم کافی، جسارت برای دفاع از حق بیمار، و توانایی ایجاد اعتماد بین خودش و بیمار.
و برای رسیدن به همه این‌ها، باید خیلی صبور بود. صبر، رمز پایداری یه پرستاره.

بزرگ‌ترین چالش زنان پرستار، تضاد بین کار و نقش خانوادگی است

سمیرا با نگاهی جدی‌تر ادامه می‌دهد: واقعاً چالش‌ها زیاده، مخصوصاً برای خانم‌ها. ما شیفت‌های طولانی داریم… بعضی وقت‌ها ۱۴ یا حتی ۲۴ ساعت و این یعنی مادری که بچه‌اش شب مامانش رو نمی‌بینه یا زنی که نمی‌تونه برای زندگی خانوادگیش برنامه‌ریزی کنه.

خیلی از همکارام گفتن اگه ساعت کاری کمتر بود، زودتر مادر می‌شدن یا تعداد بچه‌هاشون بیشتر می‌شد.
متأسفانه هنوز اجرای قانون «انطباق پزشکی» که سال ۱۳۷۸ تصویب شده، کامل محقق نشده، با اینکه تلاش‌هایی برای اجرای اون انجام میشه.

برخلاف تصور بعضی‌ها، محیط‌های درمانی سالم و اخلاقی‌اند

گاهی ناراحت میشم از تصوری که بعضی‌ها دارن که محیط‌های درمان ناسالم‌ان. من فقط در بیمارستان دولتی کار کردم و همیشه محیطی امن و اخلاقی دیدم. البته هیچ‌جا بی‌نقص نیست، ولی واقعاً پرستارهای ما آدم‌های متعهد و پاک‌نیتی هستن. در نهایت، خودِ آدم تعیین‌کننده‌ست که چطور مرزها و حرمت‌ها رو نگه داره.

دعاهای بیمارا، معجزه می‌کنن

کار ما پر از غم و فشار روحیه، ولی اون لحظه‌ای که می‌بینی بیمار با لبخند از بیمارستان میره بیرون، همه خستگی‌ت در میره. دعاهایی که از دل اون آدم‌ها درمیاد، معجزه می‌کنه. من بارها اثرش رو توی زندگی خودم دیدم.
دوران کرونا یکی از سخت‌ترین روزای عمرم بود، ولی سخنان رهبر انقلاب درباره‌ی پرستارا بهم روحیه داد.
وقتی گفتن پرستار با ناامیدی مردم می‌جنگه، حس کردم شغلم فقط کار نیست؛ عبادته، مبارزه‌ست.

سخت‌ترین بخش کار: دیدن رنج انسان‌هاست

سخت‌ترین قسمت پرستاری اینه که هر روز با رنج و مرگ و درد مواجهی.
باید همیشه محکم بمونی، حتی وقتی خودت خسته‌ای. پرستار مدام داره حمایت می‌کنه، ولی خودش کمتر حمایت میشه…شاید سخت‌ترین چیز همین دیده نشدنه.

پرستاری یعنی خدمت به خدا

برای مردم یه شوخی دارم: به خدا از سِرُم، هوا وارد بدنتون نمیشه!
اما جدی‌تر بخوام بگم: پرستاری از اون شغل‌هاست که دوست داری مشتری نداشته باشی، چون یعنی مردم سالم‌ان و دردی ندارن. برای همکارام همیشه می‌گم: بدونید طرف حسابتون فقط خداست.
هیچ نظام یا سازمانی نمی‌تونه پاداش واقعی کار شما رو بده. اگه این رو بفهمی، ادامه‌دادن آسون‌تر میشه.

پرستاری یعنی گذاشتن خودت کنار، برای نجات یک نفر

در پایان، وقتی از او می‌پرسیم اگر بخواهد تصویری از پرستاری در ذهنش تعریف کند، چه می‌گوید، سکوتی کوتاه و بعد آرام می‌گوید: یه تصویر همیشه تو ذهنمه از دوران کرونا؛ مریضی که اطرافیانش از ترس بیماری کنارش نبودن، ولی پرستارها بدون ترس رفتن بالا سرش تا احیاش کنن.

اونجا هیچ‌کس به خودش فکر نمی‌کرد، فقط به «زنده موندن» یه انسان.
برای من، پرستاری یعنی همین: گذاشتن خودت کنار، برای نجات دیگری.

پرستاری برای سمیرا اکبری فقط یک شغل نیست، یک شیوه‌ی زیستن است…
زیستنی در مرز میان درد و امید، میان علم و عشق.
او در تمام این سال‌ها یاد گرفته که «صبور بودن» نه ضعف است، بلکه قوی‌ترین شکل انسان بودن است.

از سرکار خانم سمیرا اکبری به خاطر وقتی که در اختیار جهان‌بانو گذاشتند صمیمانه سپاسگزاریم.

گفتگو: مهتا صانعی