وضعیت سقف شیشه‌ای زنان در اسلام‌پژوهی

در سال‌های اخیر، حضور زنان در رشته‌های مطالعات اسلامی به طور قابل‌توجهی رشد کرده و این حوزه دیگر به شکل انحصاری مردانه محسوب نمی‌شود.

 بااین‌حال، آیا واقعاً می‌توان گفت که این حوزه از تبعیض جنسیتی رهایی‌یافته است؟ آیا چالش‌های عمیق و پیچیده نابرابری جنسیتی هنوز در این فضا وجود دارد؟ آیا «زن بودن» در دنیای مطالعات اسلامی به مانعی برای جدی گرفته‌شدن، خوانده‌شدن، ارجاع‌ندادن و استخدام‌نشدن تبدیل شده است؟

چالش‌های زنان در اسلام‌پژوهی

کشیا علی، استاد مطالعات دین و اسلامی در دانشگاه بوستون، در کتاب خود با عنوان «مسئله زن در مطالعات اسلامی (۲۰۲۴)» به بررسی عمیق چالش‌ها و نابرابری‌های جنسیتی در این حوزه پرداخته است. این کتاب در پنج فصل مختلف به موضوعات مرتبط با زنان، جنسیت و مطالعات اسلامی می‌پردازد و مشکلات موجود برای زنان در محیط‌های دانشگاهی و پژوهشی را مورد بررسی قرار می‌دهد، چالش‌هایی که در فضای دانشگاهی ایران نیز معنادار و مهم هستند.

فصل ۱: جنسیت و مطالعات اسلامی

در این فصل، نویسنده به تاریخچه و وضعیت کنونی نابرابری جنسیتی در مطالعات اسلامی اشاره می‌کند. کشیا علی تأکید دارد که با وجود پیشرفت‌های مثبت در مشارکت زنان، به ویژه زنان مسلمان، نابرابری‌های جنسیتی همچنان در این حوزه به چشم می‌خورند. او به تأثیر جنسیت  در قالب عامل کلیدی در موفقیت‌های علمی اشاره کرده و بیان می‌دارد که پژوهش‌های مرتبط به زنان و جنسیت غالباً در حاشیه قرار می‌گیرند. همچنین، او به تأثیر ایدئولوژی‌های نژادپرستانه و تبعیض‌های جنسیتی بر مشارکت زنان، به‌ویژه زنان رنگین‌پوست، در تولید آثار علمی اشاره می‌کند و به بررسی زندگی حرفه‌ای آنه‌ماری شیمِل، پیشگام مطالعات اسلامی، می‌پردازد.

فصل ۲: ارجاع‌دهی در مطالعات اسلامی

این فصل به سیاست‌های ارجاع‌دهی و استناد در آثار علمی اختصاص دارد و نابرابری جنسیتی در استناد به آثار زنان را تحلیل می‌کند. علی نشان می‌دهد که در بسیاری از پژوهش‌ها، آثار زنان چه به عنوان نویسنده و چه ویراستار نادیده گرفته می‌شود و مشارکت آن‌ها نسبت به مردان کمتر مورد توجه قرار می‌گیرد. او بر این نکته تأکید می‌کند که بی‌توجهی به آثار زنان به کاهش کیفیت و جامعیت دانش تولید شده در این زمینه منجر می‌شود.

فصل ۳: بازنمایی زنان در مطالعات اسلامی

این فصل به نحوه بازنمایی زنان مسلمان و پژوهشگران در رسانه‌ها و مجامع عمومی می‌پردازد. کشیا علی به چالش‌های خاص این حوزه اشاره کرده و نشان می‌دهد که نقدهای جنسیت‌زده و اسلام‌هراسانه بر پژوهشگران زن تأثیرات منفی جدی دارد. وی با ذکر نمونه‌هایی از تجربیات پژوهشگران، دلیل اینکه این موضوعات به عرصه‌ای خطرناک برای زنان تبدیل شده است را روشن می‌سازد.

فصل ۴: تدریس در مطالعات اسلامی

در فصل چهارم، این استاد به مسئله تدریس در حوزه مطالعات اسلامی و مشکلات آموزشی پرداخته است. وی بیان می‌کند که موضوعات مرتبط با زنان و جنسیت در برنامه‌های درسی غالباً به حاشیه رانده می‌شوند و بیشتر به صورت جانبی تدریس می‌شوند. او با بررسی طرح درس‌های مقدماتی و کتب مرجع نشان می‌دهد که نویسندگان بیشتر منابع درسی مردان هستند و آثار زنان در این منابع در اقلیت قرار دارند. بر اساس تحقیقی که بر روی ۱۰۵ طرح درس مقدماتی انجام شده، موضوعات مرتبط با الهیات اسلامی و جریان‌های فکری بیشتر مورد توجه قرار گرفته و مسائل زنان و جنسیت تنها در کمتر از ۴۰ درصد از این طرح درس‌ها گنجانده شده است.

فصل ۵: نتیجه‌گیری و راهکارها

در پایان، نویسنده راهکارهایی برای مقابله با نابرابری‌های جنسیتی در مطالعات اسلامی ارائه می‌دهد. او تأکید می‌کند که تغییرات لازم تنها با تلاش‌های فردی حاصل نمی‌شود و نیاز به تغییرات ساختاری و جمعی در دانشگاه‌ها و مجامع علمی دارد. علی بر اهمیت آگاهی‌بخشی درباره نابرابری‌های موجود تأکید کرده و پیشنهاد می‌کند که پژوهشگران به طور فعال به دنبال تغییرات وسیع‌تری در رویه‌های پژوهشی و آموزشی باشند.

به نقل از کانال تلگرامی کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران.

ایبنا