نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
خواهر شهیده مقیمی، همسر شهید ساداتی درباره جزئیات آن حادثه تلخ میگوید: شب عید غدیر بود. من در خانه خودمان بودم و خواهرم با همسرش و بچهها آمده بودند منزل پدرم. چون شب قبل حادثهای در محل زندگیشان اتفاق افتاده بود، برای احتیاط به خانه پدرم آمدند تا از محل زندگی و محل کار شهید ساداتی دور شوند.
او ادامه میدهد: روز عید، همه برای ناهار به خانه مادرشوهر خواهرم رفتیم؛ مثل سالهای گذشته، همه آنجا بودیم. عصر من به خانه خودم برگشتم و آبجی با بچهها برگشتند خانه پدرم. همسرش هم به محل کارش رفته بود و قرار بود بعد از تمام شدن کارش به آنها بپیوندد. شام عید غدیر را دور هم خوردند.
خواهر شهید با صدایی بغضآلود میگوید: دقیقاً ساعت ۱۱:۵۵ شب این اتفاق رخ داد؛ از چند همسایه پرسیدم، گفتند صدای انفجار را در همین ساعت شنیدهاند. لحظه انفجار همه در خانه بیدار بودهاند. من آخرین بار حوالی ساعت ۱۰ با مادرم صحبت کردم. معمولاً خواهرم و فرزندانش برای خوابیدن به طبقات بالا میرفتند، اما آن شب همه در طبقه اول بودند… یعنی هنوز بیدار بودند که این اتفاق افتاد.
تصاویر منتشرشده از محل شهادت ویرانی گسترده را نشان میدهد؛ صحنههایی که تنها با واژه «فاجعه» قابل توصیفاند. این حمله، بار دیگر عمق بیرحمی اسرائیل را در حمله به مردم بیدفاع نشان میدهد.
پایگاه خبری رکنا
گفتگوی جهانبانو با بانوان حاضر در مسیر مشایه
آشنایی با اولین موکب بین المللی زنانه
جملات کوتاه برای تشکر از بانوان خادم عراقی
چند توصیه برای مادران جهت در پیادهروی اربعین
به پاس ۱۰۰۰ روز خدمت
جریان مقاومت، جریانی است که باید همچنان خون تازه در آن دمیده شود
سختترین و سوزناکترین درد بشر، درد فراق است
مردم خوب میدانند چه کسی خدمتگزارشان است
یادبود بانوان آمل برای شهید رئیسی و شهدای خدمت