نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی جهانبانو، نشست تخصصی روایتی زنانه از اربعین، به همت انجمن سواد رسانه طلاب و با همکاری دفترتبلیغات و همچنین پایگاه تحلیلی و تخصصی عصرزنان برگزار شد. در این نشست مهمانان با موضوع کلی زن، اربعین و رسانه به ارائهی مطالب خودشان پرداختند.
آنچه به سمع و نظر مخاطبان گرامی میرسد گزارش گفتگوی کامل نشست تخصصی روایتی زنانه از اربعین است.
*در ابتدای نشست خانم الهه سادات شفیعی مدیر مجموعهی رسانهای آسو، ضمن تقدیر و تشکر از مدعوین گرامی و اساتید ارجمند با موضوع انتقال روایتهای صحیح زنانه از اربعین صحبت خود را شروع کردند و گفتند:
در ابتدا یک عرض مختصری راجع به بحث روایتگری زنانه در اربعین دارم و نکتهای که بارها و بارها توجه من را به خودش جلب کرده و شاید اینجا بهترین موقفی باشد که بخواهیم راجع به آن صحبت کنیم که همان موضوع تبیین الگوی زن سوم در مسیر و مشایه است.
مسئلهای که فقط میخواهیم آن را ایرانیزه تعریف کنیم در صورتی که واقعاً بانوان عراقیِ شیعه که در مسیر موکبها میبینیم، بانوانی که در عین پاسداری و تعهد نسبت به خانواده و در عین اینکه در چهارچوب و در لوای خانواده زندگی دارند، اما خودشان و حتی بچهها و آقایان را هم در این مسیر متحد میکنند.
به عبارتی اگر خانمها نباشد عملاً میبینید که کاری از دست آقایان بر نمیآید. از این جهت که پشتوانهی عملیاتی تمام موکبها بانوان هستند. دوستانی که مشایه رفتهاند و از نزدیک این موضوع را دیدهاند بهتر درک میکنند. در حین اینکه خانواده را رتق و فتق میکنند و تمام انسجام و هویت خانواده با مادری که مدیریت میکند بروز و ظهور پیدا میکند. اما میبینیم که علاوه بر اینها یک کنش اجتماعیِ جدی در یک ساحت بین المللی را هم انجام میدهند.
رصد این موضوعات مهم است و میتواند یک الگو برای بانوان ما باشد. باید نقش و تأثیر بانوان عراقی را در احیاء این حرکت و قوام دادن به مسیر اربعین را بهتر و بیشتر ببینیم. تمام سعی ما این است که روایت سوم از زن مسلمان شیعه را با زبانی تخصصیتر و برای علاقمند و دنبال کنندهی مسائل زنان داشته باشیم.
با این رویکرد پیش نرویم که ما مدام منتظر روایتی باشیم که بخواهیم در مقابل آن روایت جبههگیری کنیم و بعد از مطرح شدن یک روایت، کنش یا واکنشی نسبت به آن داشته باشیم. نه، بانوان ما بایداول از همه خودشان، یک روایت صحیح و منسجم نسبت به مسائل زنان داشته باشند و احیا کنندهی روایتهای صحیح باشند.
*مهمان دوم نشست در این گفتگو، دکتر معصومه طباطبایی پژوهشگر زن و خانواده با موضوع کارکردهای تربیتی پیادهروی اربعین با محوریت زنان و خانواده که با توجه به بِعد فرهنگهای سازی اربعین با این موضوع بیان داشتند:
در باب تأثیر زیارت اربعین و جایگاه تربیتی این زیارت و این رستاخیز بزرگ در خانواده و تأثیر آن در فرزندان و بانوان و نقشآفرینی بانوان در این فضا، مستحضر هستید که زیارت و خانواده دو مفهوم اجتماعی هستند که هر کدام براساس یک موقعیت خاص و با توجه به نیازهایی خلق شدهاند و مبانی خاص خودشان را دارند.
این دو مؤلفه و مفهوم اجتماعی در کنار هم یک اثرات مستقیم و غیر مستقیمی بر هم دارند که توجه به آن برای کسانی که دغدغهی تربیت و دغدغهی تعالی فرهنگی و اعتقادی را دارند حائز اهمیت است. زیارت، یکی از ریشهدارترین و اصیلترین باورهای اعتقادی ما مسلمانان و شیعیان است که در موقعیتهای مختلف و برای ارتباط بهتر با حضرات معصومین از آن بهره میگیریم.
از طرف دیگر تمام فضاهای اعتقادی ما با احساسات گره خورده است. برای اینکه بتوانیم در شرایطی که در بستر فضایی به ظاهر سخت و طاقتفرسا برای برخی از خانوادهها و برخی از اعضای خانواده در ردههای سنی مختلف است، چطور میتوانیم استفاده کنیم تا به یک نتیجهی مطلوبی بعد از پایان این سفر معنوی برسیم؟ باید گفت که، وقتی به مسئلهی زیارت و به ریز موضوع آن یعنی بحث زیارت اربعین نگاه میکنیم، میبینیم که زیارت اربعین یکی از ریشهدارترین سنتهای دینی ما است که به لطف خدا در سالهای اخیر رنگ و بوی خانوادگی پیدا کرده است.
اثرات مستقیمی را در کسانی که تجربهی زیست خانوادگی در فضای اربعین را داشتهاند می بینیم که به این مطلب اذعان دارند که اثرات مستقیم یا غیر مستقیم این فضا در زندگی آنها کاملاً مشهود است. نکتهای که باید به آن توجه داشته باشیم این است که در شرایطی که هجمههای مختلف فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی در حال ضربه به بستر خانواده است که بر هیچ کدام از ما هم پوشیده نیست.
از نظر همه پژوهشگران و از نظر همه نظریهپردازان، بستر خانواده یکی از مهمترین بسترها برای اثرگذاری و اثرگستری است.
وقتی ما میتوانیم درست اقدام کنیم و از موقعیتها و اقتضائات زمانی و مکانی بهره بگیریم که بتوانیم از فضای مورد بحث و فضای مورد نظر در جای خودش و در موقعیت خاص خودش با یک نگاه دقیقتر بهره بگیریم.، با یک نگاه اجمالی به زیارت اربعین و آن ارتباطی که فضای زیارت اربعین با بستر خانواده دارد میبینیم که این دو، اثرات دقیقی روی هم دارند. یعنی هم زیارت اربعین بر خانواده اثر دارد و هم حضور خانوادگی بر آن تعالی اهدافی که در زیارت اربعین است اثر دارد.
وقتی یک نگاه روانشناسانه نسبت به مسئله داشته باشیم، میبینیم که خانوادههایی که در فضای زیارت اربعین قرار میگیرند، از آن لحظهای که کولههایشان را در خانه میبندند و تصمیم میگیرند که زیارت اربعین را شروع کنند، دیگر آن آسایش، آرامش و امکاناتی که بچهها در فضای خانه و خانواده در روزهای عادی دارند را کنار هم ندارند. بچههایی که خیلی با دهههای مختف متفاوت هستند، در موقعیتی که امکانات و شرایط بسیار کمتر و سختتر از فضای خانه و خانواده است و اقتضائات خاص خودش را دارد، قرار میگیرند.
در این حال میبینیم خانوادهای که این تصمیم را میگیرد، چندین تکنیک تربیتی را در کنار هم دارد:
مهارت همدلی را با بچههایشان تمرین میکنند. در فضاهایی که بچهها به والدینشان کمک میکنند. اینکه کولههایشان را میآورند و وسایل شخصی خودشان را مدیریت میکنند. اینکه برای استفاده از سرویسهای بهداشتی یا حمام و یا برای تهیه غذا در نوبت میایستند. یا اگر کسی از اعضای خانواده و اعضای گروه مریض میشوند و یا کسالتی دارند، بچهها هم همراه خانواده و اعضای گروه همدلی و همراهی میکنند.
مهارت بعدی که در بستر واقعه اربعین و در فضای خانواده اتفاق میافتد، این است که خانواده ایثار و از خودگذشتگی را تمرین میکنند. اینکه اگر قرار است در موکبی استراحت کنند باید از حداقل فضا بهره بگیرند. اینطور نیست که راحت استراحت کنند و امکانات خاصی که میخواهند را داشته باشند. یا در بحث تهیهی غذا و تهیهی نوشیدنیها و موقعیتهای مختلف دیگری که برای اعضا پیش میآید، بچهها و خانواده تبعیت از گروه را تمرین میکنند.
مهمترین مسئلهای که ما با آن مواجه هستیم، این است که بستر پیادهروی اربعین بستر بسیار مهمی برای خانوادههایی است که در طول سال به دلایل مختلف امکان گفتگوی مفید و مؤثر را در کنار هم را ندارند. این فضا یک فضای بسیار مهمی است که انسجام خانواده در آن اتفاق بیفتد. همافزایی، همدلی و همراهی مهمترین مولفههای فضای پیادهروی اربعین است.
در این فضا ارتباط والدین با فرزندان، والدین با همدیگر اتفاق میافتد و خانوادهها در مورد مسائل مختلف با هم گفتگو میکنند و در موقعیتهای مختلف تصمیمهای به موقعی میگیرند. همه اینها برای بچهها درسی است که یاد بگیرند در موقعیتهایی به اقتضای شرایط، ممکن است که مطلوب آنها نباشد.
نکتهی بعدی که شاید بتوانیم از آن در تعامل خانواده و زیارت اربعین بهره بگیریم، بحث مسائل اقتصادی است. خانواده در فرآیند زیارت و پیاده روی اربعین یاد میگیرند که چطور مسائل مالی خود را مدیریت کنند. چطور قنائت کنند، چطور از مصرفگرایی پرهیز کنند. پدر و مادرهایی که هوشیار باشند می توانند از همه این بزنگاهها برای نکات تربیتیِ بچههایشان استفاده کنند.
مطلب بعدی در مورد تعامل اجتماعی است که در این فضا دارد اتفاق میافتد. چه تعامل اجتماعی از نگاه ملی، یعنی قومیتهای مختلفی از مردم ایران که در این فضا با حضور خانوادهها نقشآفرینی میکنند و چه در فضای بینالمللی. یعنی ملیتهای مختلفی که از کشورهای مختلف در این فضا هستند، با خانواده و با فرهنگهای مختلفی حضور دارند و از این فضا بهره میگیرند. این فضا فرصت مناسبی است که عزت اجتماعی، عزت ملی و هویت دینی را برای بچههایمان مرور کنیم. یعنی زمینه مناسبی برای توجه به این است که بستر زیارت اربعین علاوه بر آن فضای فردی و فضای خانوادگی، یک فضای اجتماعی را هم برای ما مهیا میکند.
اگر با یک نگاه متعالی و معنوی و با یک رویکرد خانوادگی نگاه کنیم، میبینیم که در فرآیند شروع مسیر زیارت، از تصمیم گرفته تا تحقق و پایان این سفر، یک سیر معنوی اتفاق میافتد. یعنی هدفگذاری که اعضای خانواده برای حضور در پیادهروی اربعین دارند را انجام میدهند.
نکتهی دیگری که باید به آن توجه داشته باشیم این است که خیلی از این اتفاقات زیبا و خیلی از ساحت هایی که خدمت شما عرض کردم، در بسترهای مختلف مسائل دینی و باورهای دینی و اعتقادی ما اتفاق می افتد. مثل ماه مبارک رمضان، شبهای قدر، موقعیت های مختلف مثل روز عرفه و بالاخص زیارت اربعین. اما ویژگی خاصی که این فضا دارد این است که اعضای خانواده در کنار هم و با تعامل، این مسیر را با تمام کندهشدن از داشتهها، ویژگیها و آن آرامشی که دارند، انتخاب میکنند. در ماه رمضان شاید شما سختی های روزه داری را تحمل کنید، اما وقتی در فضای خانواده باشید زمان خواب شما به موقع است، امکانات در دسترس است و سفره افطار براساس اقتضائات خانواده است. اما فضای اربعین و زیارت اربعین یک مهاجرت و یک کندهشدن از تعلقات است.
با تمام برکاتی که در آموزههای دینی ما برای مهاجرت لحاظ شده میتوانیم از تمام آن باورها و از تمام آن برکات استفاده کنیم تا بتوانیم از فضای اربعین بیشترین استفاده را ببریم.
نکتهی کلیدی و اساسی این است که ما این جرقهها و این اتفاقات خوب را در فضای اربعین رقم میزنیم. طبق آماری که ما داریم تعداد زیادی از سه و نیم تا چهار و نیم میلیون نفری که در این سفر معنوی حضور دارند، با خانواده هستند. اما اینکه این فضای معنوی و آن حالت روحانی که در اعضای خانواده ایجاد شده تداوم داشته باشد و در طول سال اعضای خانواده این فضا را قوام ببخشند، وظیفهای است که والدین به عهده دارند.
*نشست تخصصی روایتی زنانه از اربعین در ادامهی گفتگو در خدمت دکتر مرضیه میناییپور، پژوهشگر و فعال فرهنگی بود. ایشان با موضوع تبیین الگوی سون زن در پیادهروی اربعین طرح بحث داشتند:
بنده در مبحث موکبداری اربعین با زائران بینالمللی بسیار زیاد برخورد داریم و کار میکنیم. اما موضوع کلیدی و حساس در ماجرای اربعین، دیده شدن و جریانسازی این حرکت است. با توجه به این، ما سالها آسیبشناسایی پیادهروی اربعین، بزرگترین فستیوال و گردهمایی انسانی در دنیا، آن هم فستیوال مذهبی را پیشروداریم.
با توجه به جشنوارهها و گردهمایهای بزرگی که در دنیا ایجاد میشود، تا الان بزرگترین گردهماییها منوط به گردهماییهای ورزشی، مثل المپیک و جام جهانی است.
اما مهمترین ویژگی این است که اربعین یک گردهمایی و یک فستیوال مذهبی است. سال گذشته عتبهی عباسیه و حسینیه، بالای بیست و چهار میلیون نفر جمعیت را برای حضور در اربعین برآورد کرده بودند. این یک نشانه و یک حرکت جهانی است که دارد رقم می خورد.
با توجه به مباحثی که سالها روی آن کار شده است و میخواهیم آن را به الگوی زن سوم مسلمان در رابطه با بحث اربعین پیوند بزنیم، نگاه ما به آن جریان و به آن هویت، اربعینی است. یعنی نگاه ویژهای که در بسیاری از مواقع از آن غافل هستیم.
بنده در جایی با حاج آقا حسین یکتا صحبت میکردیم، ایشان گفتند که ما سالها میگفتیم که: «زن را چه به اربعین». خدا رحمت کند خانم فرزانه پزشکیان را که میگفتند ایشان وقتی ده سال قبل، زمانی که خانمها به اربعین نمیآمدند، در قضیه راهپیمایی اربعین و حضور زنانه، فعالیت مستمر مردانه داشتند.
اما در واقع این ماجرای اربعین را نه تنها باید بگوییم زنان و اربعین، بلکه اصلاً حرکت اربعین در ابتدا و شروع یک حرکت زنانه است و در استمرار هم یک حرکت زنانه است.
حرکت حضرت زینب و کاروان اسرای کربلا که همه غالباً خانم و زن و بچه هستند. از آن طرف هم دارد یک واقعهای رقم میخورد که شروع این حرکت توسط زنان روستایی عراقی کلید میخورد. زنان روستایی عراقی اربعین را راه میاندازند و بعد مردان پیروی میکنند.
اگر به تاریخ برویم، انگار زنان بنی اسد امروز زنان روستایی عراق شده اند. چطور است که همیشه در برنامههای اربعین میگفتند که چرا خبرهای بزرگترین فستیوال جهانی به هیچ جا نمیرسد و دنیا از آن بیخبر است؟
گاهی وقتی به دوستان مسلمانمان در کشورهای دیگر میگفتیم، آنها اظهار بیاطلاعی میکردند و میگفتند که تا الان در موردش چیزی نشنیدهایم. بزرگترین، پرجمعیت ترین و طولانی ترین پیاده روی. ترین هایی که در گینس ثبت می شود، الان این ترینها در هیچ جایی ثبت نشده نشده است.
با توجه به اینکه میگفتیم بایکوت خبری است و نمیگذارند خبر اربعین به جایی برسد و پوشش داده نمیشود. اما همین جا در گوشی یک چیزی بگویم. از ماجرای هفتم اکتبر متوجه شدم که بایکوت خبری و کمکاری از خودمان بود.
ماجرای غزه نشان داد که اگر بخواهیم، بایکوت خبری هم میتواند شکسته شود و خبرها مخابره شود. لذا نشان دادن خبر و رویداد اربعین در ماجرای به این بزرگی و در صحنهی بینالملل جای خودش را دارد.
فکر نکنید ماجرای اربعین فقط منوط به عراق، ایران و کشورهای مسلمان است. ما نمونههای بسیار زیادی را در همین ماجرای اربعین دیدیم. من فقط یک نمونه را می گویم. آن فردی که حضور دارد می تواند جریانساز باشد و نخبه نباشد. یک خانمی بود که هر سال از آلمان به اربعین میآمد. مسلمان شده بود. ایشان نه استاد دانشگاه است، نه پژوهشگر است، نه طلبه است و نه دانشجو است. آرایشگر است. همان قشری که ما خیلی آنها را غیر نخبه میدانیم. ایشان بعد از اینکه مسلمان شد، یک آرایشگاه ویژهی زنان در آلمان افتتاح کرد. چون در آلمان آرایشگاه ها مختلط است.
این خودش یک جریان است. ما همیشه وقتی میخواهیم یک کار بین المللی کنیم، فقط میگوییم از کدام دانشگاه است. ایشان وقتی اربعین را شناخت و مسلمان شد این کار را کرد. الان خودش میگوید برای آمدن به آرایشگاه زنانهی مسلمان در آلمان، زنان مسیحی نوبت میگیرند. ببینید که چقدر می تواند حتی در بین عوام جریانساز باشد.
کارخیلی سختی نیست که بگوییم ما حالا باید چه کاری انجام بدهیم! و چطور اسلام را معرفی کنیم. نه خیلی راحت است. خودتان باشید.
اربعین و مشایه نشان از این دارد که یک جریان و یک حرکتی دارد اتفاق میافتد. چه کسی میتواند این را حرکت مخابره کند؟ میگویم الگوی سوم زن مسلمان را زنان دانشگاهی رقم نمیزنند. زنان روستایی عراق اربعین را ایجاد کردهاند که امروز منِ طلبه، استاد دانشگاه و تمام کسانی که میخواهیم در این مسیر حرکت کنیم، داریم از آنها خط میگیریم.
الگوی سوم زن مسلمان یعنی اینکه به موقع خودش را به همان جایی که باید، برساند. بیان داشته باشد، حرکت داشته باشد و جریان ایجاد کند.
زن الگوی سوم باید پیوندی ایجاد کند. امروز رسانه اربعین، قویترین رسانه دنیا است. اگر بگوییم که هنوز بایکوت است، دیگر یعنی کمکاری از خودمان است. بخصوص وقتی ماجرای غزه را دیدهایم. شعار کربلا و شعار اربعین در امسال، فی طریق القدس است. باید این شعار بسیار ویژه باشد.
امسال باید تک تک قدم هایمان را نذر آزاد سازی قدس کنیم. با این شعار جلو برویم که همهی این اتفاقات بیفتد که یک قدم به ظهور نزدیکتر شویم. الگوی سوم زن مسلمان می تواند این حرکت را ایجاد کند.
یک ویژگی را در ماجرای الگوی سوم به شما بگویم. چرا رهبر انقلاب الگوی سوم را مطرح کردند؟ چون قبلاً دو زن در دنیا به تصویر کشیده شده بودند. یک زن غربی و یکی زن شرقی. غرب و شرق به معنای ایدئولوژی است نه به معنای جغرافیا. زن غربی مختار است، مستقل است، آزاد و رها است، اما مقدس و محترم نیست. کسی به خودِ زن غربی احترام نمیگذارد. از آنطرف و در جبههی شرق زنی داریم که مستقل نیست، رها نیست، آزاد نیست، اما محترم و مقدس است. حتی الهههای باستانی را از این زنان میسازند. هر دو در یک چالش و یک ویژگی خاصی قرار دارند.
اما در این داستان و در این جنگ بین این دو جبهه یعنی زن غربی و زن شرقی، یک نماد و یک الگویی به عنوان الگوی سوم زن مسلمان مطرح می شود.
الگویی که در آن، زن هم محترم است، هم مقدس است، هم آزاد است، هم مختار است. زنی است که به نسبت خودش فعالیت میکند و وابسته به دیگران نیست. همین باید در اربعین به منصهی ظهور برسد. تا حدودی این موضوع اتفاق میافتد. قبلاً شاید زنان فقط زائر بودند. الان نه تنها نشان دادند که زنان میتوانند کمک موکب هم باشند، بلکه نشان دادند که میتوانند خودشان هم موکبدار باشند.
ما در موکب خودمان که صفر تا صد آن بانوان هستند نشان دادیم که هم میشود زن بود و هم مدیریت ها را داشت. اربعین هم فقط منوط به پایان بیستم صفر نیست که تمام شود و برود. تازه بعد از بیستم صفر باید فعالیتها و جریان سازیها انجام بشود.
*حسن ختام نشست تخصصی روایتی زنانه از اربعین با روای مستند از خانه تا مشایه، پژوهشگر فرهنگ و تمدن اسلامی، دکتر فاطمه نعمتی، با موضوع تجربه نقش زنان در سفر پیادهروی اربعین به ارائهی بحث پرداختند:
بعضی از حرفها را در اکران مستند از خانه تا مشایه گفتیم. میخواهم بحث جدیدی را بازگو کنم. ابتدا بگویم که در حوزهی بحث اربعین این مسئله خیلی مغفول مانده است. راجع به آن خوب فکر نکردیم، کار علمی نکردیم و هنوز کارمان ضعیف است. آن هم مقداری به حوزهی روانشناسی بر میگردد.
در موضوعات مختلفی که ما بررسی میکنیم، وقتی واژهی هویت و خود وسط میآید، حوزه بین رشتهای جامعهشناسی و روانشناسی معنا پیدا میکند. در حوزه جامعه عمومی که ما داریم زندگی روزمره خودمان را میگذرانیم، یکی از بزرگترین مشکلات ما این است که در حوزهی نقشپذیری و چیزی که میخواهیم به عنوان مسیر انتخاب کنیم، همواره با یکسری نقشهای کلیشهای روبرو هستیم که انتخاب آن حال ما را در زندگی خوب نمیکند. این یک زبان ساده است. همهی ما مجبور هستیم که مسیر تحصیل و داشتن شغل را پیش برویم. آن زمانی هم که خسته میشویم و در خانه مینشینیم، مدام به این فکر میکنیم که چرا نشد من این مسیر را بروم، چرا آن شخص توانست و من نتوانستم. چه میشود که آدمها میآیند یک زمان نسبتاً طولانی را در سفر پیادهروی اربعین سپری میکنند، اما حالشان خوب است و درگیر آن نقش کلیشهای جامعه نیستند؟!
به نظرم این خیلی مسئلهی مهمی است. در مسئلهی روانشناسی، یکی از مشکلات ما در جامعهی مدرن، کندهشدن علم از ساحت معرفتی است.
ساحت معرفت، ما را به خداوند متعال متصل میکند. اربعین مصداق بارز اتصال دوبارهی ساحت انسانی و ساحت عرفانی است. در آنجا است که بحث خود و هویت معنی جدیدی پیدا می کند. نقشهایی که شما در اربعین می پذیرید، حتی همین خادم موکببودن، حال شما را خوب میکند.
اگر شما در زندگی عادی یک استاد دانشگاه یا یک مدیر باشید، بلند کردن یک جعبهی وسایل کار زشتی برای شما محسوب میشود و همه به شما میگویند که این کار را نکن. یا اگر مدرک شما فوق لیسانس باشد و بخواهید دکتری بخوانید، همه میگویند دیگر باید شأن او را رعایت کنیم. اما در اربعین این اتفاق نمیافتد. در اربعین شما هر فعالیتی را برای اثبات خودتان به چه کسی انجام میدهید؟ به آدمها؟ نه به ساحت قدسی و به اهل بیت. میخواهید نشان بدهید که من در اینجا دیگر به خاطر تو ایستاده ام. به خاطر ایستادنِ متصل به اهل بیت، و همین گمشدهی روزمرهی همهی ما است که به نظرم در اربعین به آن کم پرداختهایم.
در واقعهی اربعین این اتفاق میافتد و جایگاه ما به عنوان نقشی که داریم را در حالت عادی ایفا میکنیم. حواست باشد که تو در اینجا آن شأن اجتماعی که داری نیستی. تو در زیارت اربعین آدمی هستی که داری برای اهل بیت خودت را به زحمت میاندازی. اگر از این لذت بردی، در زندگی روزمرهی خودت هم صاحب لذت میشوی. اگر از این لذت نبردی، در زندگی روزمرهی خودت هم به جایی نخواهی رسید.
نکتهی بعدی که بد نیست در اینجا یک اشاره کوتاهی داشته باشم این است که ما زنها در روایت کردن خودمان به شدت ضعیف عمل میکنیم. توقع ما از جامعه این است که ما را فهم کند، ولی به نظرم اینکه ما چقدر به آن فهم کمک میکنیم یک معلول بزرگی است و نمیتوانیم آن ضعف را انکار کنیم.
در نمایشگاه کتاب یک نشستی با همین موضوع داشتیم. یک بزرگواری یک سوالی پرسید که به نظرم سوال خوبی بود. پرسیدند: «وقتی زنها چیزی را روایت میکنند، دقیقاً قرار است چه باب جدیدی را برای ما باز کنند؟».
مسیر کسب معرفت برای زنان و مردان یکی است. اسلام برای همهی ما یک مسیر را مشخص کرده است. ولی فهم اینکه بانوان چگونه به آن مسیر میرسند و آن مسیر را طی میکنند، گمشدهی جامعهی امروز ما است. در درک اینکه چه میشود که زن ایرانی الگوی غربی را انتخاب میکند؟ چه میشود که زن ایرانی الگوی بد حجابی را انتخاب میکند؟ چه میشود که زن ایرانی دور ازدواج کردن و بچهدار شدن را خط میکشد؟
مسیر پیاده روی اربعین و جریان تولید محتوا به شدت به ما کمک میکند که ما زن مسلمان را بشناسیم و چون میتوانیم زن مسلمان را بشناسیم، میتوانیم آسیبشناسی کنیم که در جامعهی امروز، ما با چه مشکلی مواجه هستیم. امیدوارم که این نشست ها ادامه پیدا کند و حوزههای جدیدی راجع به بحث اربعین گفته شود.
در این نشست دکتر محمد رضا کدخدایی به دلیل کاری که برایشان پیش آمد، حضور نداشتند.
*مجری برنامه خانم مهتا صانعی با چند بیت شعر از فضای پیادهروی اربعین، نشست تخصصی روایت زنانه از اربعین را به پایان رساندند:
زدم به راه و کرده ام هوای تو
به شوق و شور و جذبه و صفای تو
به تشنگی قسم، قسم به خستگی
زلال تر ندیدم از هوای تو
پیاده از پیادگان جلو زدن
به یک اشاره کشف ماجرای تو
کناره ای گرفته است و می دود
میانه دارد روضة الصفای تو
گرفته چادر نسیم بوی خون
هوای گریه کرده ام برای تو
قسم به رنگ تیره، رنگ روسری
گره زدم به تکیه ی عزای تو
قسم به زخم پشت پای عاشقان
که ناله می کنند در قفای تو
قسم به موکبی که کاسه بشکند
به پایِ ساقی گره گشای تو
دوباره می رسم نفس نفس زنان
به اولین مناره در منای تو
نثار تو اگر دلم اسیر شد
اگر سرم بلند شد فدای تو
پیاده ام به راه زخم و درد و غم
قدم قدم، قدم قدم، قدم قدم
شاعر: مهتا صانعی
گزارشگر: مهتا صانعی
گفتگوی جهانبانو با بانوان حاضر در مسیر مشایه
آشنایی با اولین موکب بین المللی زنانه
جملات کوتاه برای تشکر از بانوان خادم عراقی
چند توصیه برای مادران جهت در پیادهروی اربعین
به پاس ۱۰۰۰ روز خدمت
جریان مقاومت، جریانی است که باید همچنان خون تازه در آن دمیده شود
سختترین و سوزناکترین درد بشر، درد فراق است
مردم خوب میدانند چه کسی خدمتگزارشان است
یادبود بانوان آمل برای شهید رئیسی و شهدای خدمت