نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
روز ۱۲ بهمن سال ۱۳۵۷، خاطرهای فراموشنشدنی برای کادر درمانی بیمارستانی بود که بعدها به نام امام خمینی (ره) نامگذاری شد. این دیدار، شوق و انگیزه کادر درمان برای مشارکت در پیروزی انقلاب را دوچندان کرد.
عزتالملوک کاووسی
پس از سخنرانی امام در بهشتزهرا (س)، هلیکوپتر حامل ایشان در بیمارستانی که در آن زمان به نام رضا پهلوی شناخته میشد، فرود آمد. ازدحام جمعیت مانع از حرکت امام (ره) با خودرو شده بود و گروهی که مسئول استقبال از امام بودند تصمیم گرفتند تا رهبر انقلاب را با خودرو به محل اسکان موقت منتقل کنند. محوطه این بیمارستان برای فرود هلیکوپتر در نظر گرفته شد. دیدار ناگهانی با امام (ره) در روز ۱۲ بهمن، انگیزه کادر درمان را برای کمک به پیروزی انقلاب افزایش داد. یکی از این دانشجویان پزشکی، «عزتالملوک کاووسی» بود که در سال ۱۳۳۷ متولد و در سال ۱۳۵۶ وارد دانشگاه شده بود و در بیمارستان امام خمینی (ره) دوره آموزشی خود را میگذرانید.
دکتر مسعود میر شریفی که چند ساعت قبل از شهادت عزتالملوک کاووسی او را دیده بود، در خاطراتش از آن روزها میگوید: «درگیریهای زیادی در حوالی خیابان دماوند رخداده بود. خبر رسید که در اثر حمله گارد شاهنشاهی، تعدادی از مردم مجروح شدهاند. آخرین تصویری که از شهید کاووسی در ذهنم دارم، ساعت ۹ شب و قبل از شهادت اوست که در حال کمک به مجروحانی بود که با آمبولانس به بیمارستان منتقل شده بودند. به یاد دارم که پزشکان خود را به خیابان دماوند میرساندند تا مراحل انتقال و درمان مجروحان را سریعتر انجام دهند. عزتالملوک کاووسی، دانشجوی پزشکی، در تاریخ ۲۲ بهمن سال ۱۳۵۷ و در حین امدادرسانی به نوجوانی که مجروح شده بود، به ضرب گلوله شهید شد.»
پیکر نخستین شهید زن دانشجو کجا دفن شد؟
اما چگونه این دانشجو در بیمارستان به خاک سپرده شد؟ ماجرا ازاینقرار بود که گروهی از دوستانش با کسب اجازه از پدر شهید کاووسی، تصمیم میگیرند تا او را در بیمارستان دفن کنند. پیکر او را به بهانه انتقال به شهرستان از سردخانه بهشتزهرا (س) تحویل میگیرند و در مقابل ساختمان مرکز تصویربرداری کنونی که قبلاً زمین فرود هلیکوپتر بود، دفن میکنند. بر روی سنگ مزار او حک شده است که این شهید با مجوز امام خمینی (ره) در بیمارستان دفن شد.
دکتر مرضیه وحید دستجردی، از دوستان شهید کاووسی، در بخشی از خاطراتش میگوید: «کاووسی چند روز قبل از شهادتش بهشدت درگیر کمکرسانی به مردم بود. در یکی از بیمارستانهای تهران او را خسته و رنجور دیدم و پرسیدم: چه میکنی؟ گفت: مجروحان بسیار زیادی بودند. پرسیدم: تا صبح بیدار بودی؟ جوابی نداد. گفتم: کار مجروحان چه شد؟ گفت: همه را پانسمان کردم. گفتم: بعد از آن کجا بودی و چه کردی؟ جوابی نداد. به نظر میرسید که بعد از آن به آشپزخانه بیمارستان رفته و ظرفها را میشوید و زمین را تمیز میکند…»
زندگینامه شهیده «عزتالملوک کاووسی» با عنوان «طبیبان قدسی» از سوی انتشارات سازمان بسیج جامعه پزشکی منتشر شده و جعفر گلشن روغنی و افسانه لک، زندگینامه این شهید و خاطرات پزشکان از کاووسی را گردآوری کردهاند.
در بخشی از این کتاب آمده است که عزتالملوک کاووسی، عاشق خدمت به محرومان بود و به دورافتادهترین و محرومترین محلههای تهران میرفت. کودکان پرورشگاه، مردم محروم جنوب شهر، زاغهنشینان و چادرنشینهای حلبیآباد و کارگران کورهپزخانههای جنوب شهر این پزشک وظیفهشناس را بهخوبی میشناختند.
همشهری
گفتگوی جهانبانو با بانوان حاضر در مسیر مشایه
آشنایی با اولین موکب بین المللی زنانه
جملات کوتاه برای تشکر از بانوان خادم عراقی
چند توصیه برای مادران جهت در پیادهروی اربعین
به پاس ۱۰۰۰ روز خدمت
جریان مقاومت، جریانی است که باید همچنان خون تازه در آن دمیده شود
سختترین و سوزناکترین درد بشر، درد فراق است
مردم خوب میدانند چه کسی خدمتگزارشان است
یادبود بانوان آمل برای شهید رئیسی و شهدای خدمت