تحلیل خبر؛

موفقیت زنان کارآفرین در همدلی و همراهی همسر است!

زنان اساسا به دنبال حفظ و اعتلای روابط خانوادگی‌شان هستند لذا دست کشیدن آنان از کارآفرینی که برای متولد شدن و بالغ شدن آن بسیار زحمت کشیدند تعجبی ندارد.

خبر اصلی:

«به گزارش خبرگزاری phys؛  بر اساس یک گزارش جهانی ، تعهدات خانوادگی، موانع بزرگی را برای زنان کارآفرین نسبت به همتایان مرد آنها ایجاد کرده است. در این نظرسنجی که در ۴۹ کشور انجام شد، ۱۸ درصد از زنان کارآفرینی که کسب و کار خود را ترک کردند، به دلایل شخصی و خانوادگی این کار را انجام دادند، دریافتیم که زنان کارآفرین اغلب احساس می‌کنند اگر می‌خواهند زندگی خانگی پایداری داشته باشند، چاره‌ای جز تعطیل کردن کسب‌وکار خود ندارند.»

تحلیل خبر:

زنان اساسا به دنبال حفظ و اعتلای روابط خانوادگی‌شان هستند لذا دست کشیدن آنان از کارآفرینی که برای متولد شدن و بالغ شدن آن بسیار زحمت کشیدند تعجبی ندارد. آنان از کارآفرینی که خود متولد نمودند نیز برای بقای خانواده می‌گذرند. این شاید در ابتدای امر عجیب بیاید خصوصا که ادبیات فربه شده‌ی آسیب شناسی طلاق و افزایش آن با متهم انگاری «اشتغال زنان» بسیار رواج یافته و غلبه بر اإهان و انگاره‌های ذهنی پیدا نموده است!

از جمله آسیب‌هایی که در روابط خانوادگی و زوجیت وجود دارد خودخواهی یکی از طرفین یا هردو طرف برای به اصطلاح محکم کوبیدن میخ خود و اوامر خود در زندگی مشترک است غافل از آن که زندگی مشترک محل جدال‌های بی‌رحمانه نیست بلکه آشیان امن و همدلانه است.

این همدلی و یا جدال تاثیرش صرفا در چهار دیواری خانه و خانواده نمی‌ماند بلکه در زندگی حرفه‌ای اشتغال و روابط اجتماعی افراد نیز منعکس می‌شود. عدم همراهی مرد در مقام همسر با زن می‌تواند او را در کار حرفه‌ای که دنبال می‌کند کوچک نماید و فرصت‌ها، دستاوردها و برنامه‌اش را نیست و نابود کند.

طبیعی است که همدلی و همراهی عاطفی و فکری و همچنین همراهی با زنان در امورات منزل سبب می‌شود تا زنان کمتر دچار به هم ریختگی فکری، برنامه‌ای و شغلی شده و بتوانند روند رشد و شکوفایی خود را دنبال کنند. ازدواج یک دستاورد برای زنان و مردان است و این مهم است که این دستاورد در نزد آنان چگونه تصویر می‌شود؟

بقای زندگی مشترک تا حد بسیاری در گرو آن است که ازدواج سبب آرامش افراد برای حصول پیشرفت و صمیمت گردد. زمانی که این دستاورد حاصل نمی‌شود و انسان به جای حس آرامش، حس ناامنی، عقب‌گرد و بی انصافی دریافت می‌کند طبیعتا از خودگذشتگی را هم که لحاظ کند از یک نقطه‌ای احساس درک نشدن پیدا می‌کند و نسبت به زندگی متاهلی گام به گام سرد می‌شود. این سردی نه ناشی از بی‌مهری که ناشی از افسردگی به دلیل عدم حصول دستاورد مثبت مورد انتظار در ازدواج است.

صغری عاشوری