نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
با پایان آژیرها و فروکش کردن صدای انفجارها، سکوتی تازه از جنس تنفس و تداوم زندگی در شهرها جاری شد. زنانی که در دل خرابهها قدم میزنند، دیگر شکستنی نیستند؛ آنها با وجود زخمهای عمیق جنگ، نیرویی درونی ساختهاند که امید را زنده نگه میدارد و به زندگی معنا میبخشد. لیلا، زن لرستانی با چهار کودک، هر صبح کوچه را با صدای جارو بیدار میکند. چادرش نشانهای از پیوستگی و مقاومت است. او میگوید: «تو جنگ، فقط مردها نمیجنگن. زنها هم باید بجنگن؛ ولی جنگشون نه با اسلحه، بلکه با ترسهاشونه، با تنهاییهاشون، با بچههایی که سوال دارن و جوابی براش نیست.»
بازگشت به روتین؛ اما با نگاهی تازه
زنان در دل سختترین روزهای جنگ، نقشهایی فراتر از کلیشههای سنتی ایفا کردند. آنها راننده، پرستار، معلم، روانشناس و ستونهای بیصدای جامعه شدند. امروز نیز، در روزهای بازسازی، این زنان بار دیگر در حال احیای خانهها، روزمرگیها و روح کودکان هستند. زهره، مربی مهدکودک در قم، با برپایی کلاس نقاشی در حیاط خانهاش برای کودکانی که هنوز سایه جنگ بر چهره دارند، میگوید: «وقتی بچهها میخندن، یعنی امید هنوز زنده است. من نمیخوام اونها فقط زنده بمونن؛ میخوام زندگی کنن، رشد کنن و دوباره بخندن.»
صدای زن، صدای صلح و بازسازی
در شهرهای مختلف، حلقههای کوچک زنانه شکل گرفتهاند؛ جمعهایی برای گفتوگو، همدلی و حمایت. مینا، زنی اصفهانی که همسرش در روزهای ابتدایی جنگ مجروح شده، حالا به زنانی که آسیب دیدهاند، مشاوره میدهد؛ نه از روی تخصص، بلکه از دل تجربه. میگوید: «ما میفهمیم چی تو دل همدیگهست. حتی اگه نتونیم حرف بزنیم، چشمهامون درد همو میخونه.» این شبکههای پنهان، نیرویی بزرگ در دل جامعه هستند که زنان را دوباره سر پا نگه میدارند.
زن، قلب تپنده بازسازی اجتماعی
جنگ، تعریف سنتی از زن بودن را تغییر داد. دیگر زن فقط مادر یا همسر نیست، بلکه بازیگر نقشهای تازه در اقتصاد، آموزش و مدیریت اجتماع است. نرگس، زن تبریزی ۴۳ ساله، با نانپزی زندگی خود را بازتعریف کرده و میگوید: «تا قبل از جنگ، بلد نبودم نون درست کنم. حالا اما نون میفروشم و خرج مدرسه دخترمو درمیارم.» روانشناسان اجتماعی مانند جودیت هرمان و بتی هافمن نیز معتقدند بازسازی روانی بدون شبکههای حمایتی که زنان میسازند، ممکن نیست و این زنانند که جامعه را از نو میسازند.
زنهایی که زنده ماندند، زندگی را نجات دادند
در کوچهها و خانههایی که هنوز چراغی روشن است، زنانی حضور دارند که با دستانی خسته اما پرامید، زندگی را از نو طراحی میکنند. آنها نگذاشتند تپش زندگی متوقف شود؛ تپشی که در سکوت، پشت درهای بسته و در دل خرابهها ادامه دارد و جامعه را زنده نگه داشته است.
خبرگزاری فارس
گفتگوی جهانبانو با بانوان حاضر در مسیر مشایه
آشنایی با اولین موکب بین المللی زنانه
جملات کوتاه برای تشکر از بانوان خادم عراقی
چند توصیه برای مادران جهت در پیادهروی اربعین
به پاس ۱۰۰۰ روز خدمت
جریان مقاومت، جریانی است که باید همچنان خون تازه در آن دمیده شود
سختترین و سوزناکترین درد بشر، درد فراق است
مردم خوب میدانند چه کسی خدمتگزارشان است
یادبود بانوان آمل برای شهید رئیسی و شهدای خدمت