گفتگوی پایگاه خبری تحلیلی جهان‌بانو با تهیه کننده و کارگردان نمایش عروس غزه؛

من معتقدم که حضور خانم‌ها در هر عرصه‌ای می‌تواند مهم باشد، از سیاست تا هنر

واقعیت این است که حضور خانم‌ها به عنوان تهیه کننده یک دلگرمی است. به این دلیل که خانم‌ها ریزبین هستند و این حساسیت به منِ کارگردان برای بهتر شدن کارم کمک می کند.

روز آخر نمایش عروس غزه و همکاری بیش از پیش زینب عبدالرضا تهیه کننده و کمال مقدم کارگردان بیشتر از قبل به چشم می خورد. گفتگوی جهان بانو با خانم عبدالرضا که به پایان رسید، سلام و احوالپرسی ما با کارگردان نمایش شروع شد.

به دلیل همکاری آقای مقدم با خانم عبدالرضا خواستیم که گفتگویی با کارگردان نمایش داشته باشیم که در مسیر خوبی قرار گرفت. مقدم، رسانه‌ی بانوان را مستلزم تقویت بیشتری دانست.   

بخش دوم گفتگوی جهان بانو را با کارگردان نمایش عروس غزه بخوانید:

* آقای مقدم با توجه به اینکه تهیه کننده‌‌‌ی نمایش بانو هستند و حضور بانوان در عرصه‌های رسانه می‌تواند تقویت کننده‌ی حرکت و مسیر بانوان باشد، ارزیابی شما از این حضور چیست؟

واقعیت این است که حضور یک خانم به عنوان تهیه کننده یک دلگرمی است. به این دلیل که خانم‌ها ریزبین‌تر هستند و این حساسیت به منِ کارگردان برای بهتر شدن کارم کمک می‌کند. البته که خانم عبدالرضا از اول با ما همراه هستند. در این سه ماهی که در حال تمرین هستیم و این ده شبی که امشب شب آخری است که داریم روی صحنه می رویم. واقعیت این است که خیلی خوب است. به این دلیل که ریز‌بین هستند و جزئیات را خیلی می‌بینند. آقایان خیلی جزئی‌نگر نیستند.

با آقای کمال مقدم از پایگاه خبری تحلیلی جهان‌بانو صحبت کردم تا حوزه‌ی کاری جهان‌بانو را برایشان بیشتر تشریح کنم و سوالات خودم را هدفمند جلو ببرم.

* از آنجایی که ما از پایگاه خبری تحلیلی جهان‌بانو هستیم و مسائلی که در مورد آن کار می‌کنیم به حوزه‌ی بانوان مربوط است. شما به عنوان یک کارگردان تا چه میزان روایت‌گری رسانه‌ی بانوان را نیاز می‌بینید؟

من معتقدم که حضور خانم‌ها در هر عرصه‌ای می‌تواند خیلی مهم باشد، از سیاست گرفته تا هنر. به این دلیل که حساسیت‌های بیشتری دارند. نگاه زیباتری دارند. جزئی نگرتر و ریز بین‌تر هستند. به همین خاطر در عرصه‌ای که وارد می‌شوند موفق هستند. البته از نظر من موفقیت تعریف خودش را دارد. اینکه یک آدمی خودش فکر کند موفق است یا اینکه دیگران بگویند، خیلی فرق می‌کند. به نظرم اگر آدمی خودش خودش را موفق بداند مهم است و همین تعریف موفقیت است. حضور خانم‌ها در همه‌ی عرصه‌ها به نظرم یک چیز الزامی است. چون حضور خانم‌ها و آقایان در کنار هم می‌تواند هر کاری را کامل کند.

*  آسیب‌شناسی حوزه‌ی کاری بانوان را از زبان آقای کمال مقدم بشنویم.

حضور بانوان در رسانه‌ای که دیده می‌شود و فعال است آسیب‌هایی هم دارد. من مدام دارم ریزبین بودن و حساس بودن خانم‌ها را تکرار می‌کنم. کمی سخت می شود. و زودتر اذیت می‌شوند. اما واقعاً من این را احساس کرده ام. لطافتی که بانوان دارند در کار با آن‌ها ملموس است.

نمونه‌ی آن خانم بوالحسنی از مدیران دفتر خودمان هستند که تولید هنری دارد . آنقدر ایشان فعال هستند که من اصلاً نمی‌توانم بیان کنم. به اصطلاح سینمایی وقتی یک گروه از همه چیز خسته می‌شود و می‌نشیند، ایشان است که مادرانه و خواهرانه همه را راه می‌اندازد. همه را به یک تکاپو می‌اندازد.

اینکه در فیلم‌ها و در نمایش‌ها، خانم‌ها به خاطر نوع بازی و نوع نقش‌هایی که بازی ‌مثل گرمی یک خانه یا مثل یک مادر در آن نمایش یا آن فیلم ایجاد می‌کنند.

نگاه کمال مقدم از حضور بانوان در عرصه‌های اجتماعی کمک‌کننده‌ی فعالیت حوزه‌ی «زن و رسانه» است و تداوم این فعالیت ها به سیاست های کشورها، رویکرد رسانه‌ها و پشتکار فعالان رسانه‌ای جهت می‌دهد.

* گفتگو با آقای کمال مقدم در عرصه‌ی هنر و رسانه‌ی بانوان برای خودم خیلی شنیدنی بود، اما دوست داشتم درباره‌ی نمایش عروس غزه هم صحبت‌هایی داشته باشیم. از ایشان خواستم عروس غزه را برایمان تعریف کنند.

نمایش عروس غزه روایت‌گر دارد. اخبار روز دنیا است. چیزی است که دور از واقعیت نیست و یک واقعیت است. یک بخش عاشورایی و کربلایی داریم که مربوط به تاریخ قدیم است و همه این را می‌دانند. نقطه‌ی قوت کار ترکیبی از عاشورا و غزه است و وجه تشابه اتفاقات را نشان می‌دهد.

درست است که عاشورا برای خیلی سال قبل است و وقایع غزه در حال حاضر است اما فرقی نمی‌کند. ما در غزه دیدیم که آب نیست. همان اتفاقی که در کربلا و عاشورا می افتد. به بچه ها رحم نمی‌کنند و زیر بمباران کشته می‌شوند. به حضرت علی اصغر می‌رسیم. چیزی که در نمایش ما است. اینکه دنبال آب می‌روند.

اینکه کاراکتر اصلی ما انقدر تنها می‌شود و به خاطر عشقی که دارد، می‌خواهد به غزه برود و بجنگد. مثل تنهایی امام حسین (ع) که فقط ۷۲ نفر از یارانش ماندند و بقیه همه در شب از هر طرفی رفتند. شاید تاریخ دارد به یک شکل دیگر تکرار می‌شود. شاید در واقع دارد به شکل امروزی تکرار می‌شود، ولی قصه همان قصه است.

* در ادامه‌ی صحبت، کمال مقدم اشاره‌های مهمی به بینش آدمی درباره‌ی موضوعات روز دنیا داشت. در حین صحبت به یاد ترانه‌های مقاومت افتادم که: هان! ای خفتگان خواب گران ـ پنبه از گوشهایتان برگیرید، و پلکهای سنگین خواب برگرفته‌تان را از هم بگشایید و لختی خیره بر ما بنگرید. که چه سان استخوان به زیر رنج و حرمان خود می‌سازیم و لب از لب نمی‌جنبانیم، مگر آن دم که جانمان به لب برسد.

شاید این حرف از طرف من، چون فیلم‌ساز هستم و بیشتر از اینکه نمایش کار کرده باشم، فیلم کارگردانی کرده‌ام. اما دلم می‌خواهد چیزی را بگویم. من در نمایش خودم دو گروهی را نشان دادم که مخالف و موافق هستم. ما باید یک جاهایی فقط نگاه کنیم و ببینیم اتفاقاتی که دارد برای مردم می‌افتد چه شکلی است.

یک وقت‌هایی است که ما به عنوان یک انسان، نه به عنوان یک هنرمند یا کارگردان، باید باشیم. ما چطور می توانیم بایستیم و ببینیم این همه انسان و کودک کشته می‌شوند و کنشگری نداشته باشیم.  بعضی‌ها موضعی دارند که این موضع اشتباه است.

من درباره مدافعین حرم فیلم ساخته‌ام. فیلم‌های «خانه‌نشین، عاد، در این خانه چه خبر است، سرنوشت سارا، آرزوی اسب چوبی، میجان و …» همه فیلم من هستند. من بالای بیست تا فیلم ساخته‌ام. بالای هفت تا تئاتر پر فروش ساخته‌ام اما موضع من در دفاع از مظلوم مشخص است.

منِ هنرمند حتی اگر با سیاست کاری هم نداشته باشم و بیایم سیاست را از هنرم جدا کنم آیا می‌توانم بایستیم و ببینیم مثلا اتفاقات غزه در کشور خودمان بیفتد؟ ما باید موضع بگیریم.

من درباره‌ی مدافعین حرم فیلم ساخته‌ام. دلم می‌خواهد اینها گفته شود. یکسری به من گفتند: «تو که این را ساختی و این را ساختی، چرا آمدی این را هم ساختی؟». یک سوال. من به شما صد میلیون تومان می‌دهم، شما بروید آن وسط. مگر نمی‌گویید پول می‌گیرند؟ ببینم جرأت می‌کنید بروید. تویی که اینطور جرات می‌کنی بروی؟ نمی‌روی، حاضر هستی که این اتفاق را تجربه کنی؟ حاضر نیستی. فقط از دور است.

 وقتی اینجا می‌نشینی می‌توانی حرف بزنی. اینجا خبری نیست. اگر قرار باشد یک داعش نامی دوباره شکل بگیرد و بیاید، آیا جرأت می‌کنی اسلحه را دستت بگیری و جلوی او بایستی؟

من با اعتقادم این کارها را انجام می دهم. من اعتقاد دارم که دارد یک اتفاقی می افتد و من هم مسئول هستم که نشان بدهم. همه دارند می بینند. همه خبر را می بینند. همه اخبار را می بینند و همه می دانند چه خبر است. ولی انگار یکسری ها خودشان خودشان را به آن راه زده اند.

ولی من در نمایش و یا در فیلمم انگار به آدم ها نزدیک‌تر می‌شوم. شاید روایتی که من می خواهم بگویم را خوب گوش کنی و روی تو تأثیر بگذارد. از اینجا بیرون رفتی، اندازه یک پول آب به آن آدم‌ها کمک کردی.

وظیفه‌ی من این است که که انسانیت را به دیگران یاد بدهم و هر کدام از ما سلاحی داریم که باید با آن سلاح آموزش دهنده باشیم.

پایگاه خبری تحلیلی جهان‌بانو انتقال دهنده‌ی مفاهیم انسانیت و اخبار صحیح است. از اینکه کارگردانان کشور ما در مسیری باشند و قدم های خودشان را متقن بردارند، استقبال خواهد کرد.


تشکر می‌کنیم که از ظرفیت‌های بانوان در مسیر کاری خودتان استفاده می‌کنید. 

گزارشگر: مهتا صانعی