مساجد مدرن، مساجد تک جنسیتی

در فرهنگ ارزشی، سیاسی و دینی ما توقعات بسیاری متوجه مادران است. آن ها به عنوان عامل اصلی تربیت نسل شناخته می‌شوند. با این وجود زنان چگونه باید این بار تربیتی-فرهنگی را به دوش بکشند وقتی که حتی در اماکن عبادی نیازهای طبیعی آنان در نظر گرفته نشده است؟ به گزارش جهان بانو، زن به […]

در فرهنگ ارزشی، سیاسی و دینی ما توقعات بسیاری متوجه مادران است. آن ها به عنوان عامل اصلی تربیت نسل شناخته می‌شوند. با این وجود زنان چگونه باید این بار تربیتی-فرهنگی را به دوش بکشند وقتی که حتی در اماکن عبادی نیازهای طبیعی آنان در نظر گرفته نشده است؟

به گزارش جهان بانو، زن به سمت مسجد در حرکت بود. مسجد در همان نزدیکی بود، چرا که چراغ‌های سبز مسجد در ابتدای خیابان راه را به نمازگزاران نشان می دادند. وقتی که زن وارد حیاط مسجد شد، چند مرد کنار حوض در حال وضو گرفتن بودند. دخترش از او جدا شد و بلند گفت: «مامان، میرم وضو بگیرم …» با نگاهش چادر سفید گل گلی دخترک را دنبال کرد تا اینکه در راه پله سرویس بهداشتی زنانه دیگر آن را ندید. وارد آستانه‌ی ورودی سالن شد و همانجا منتظر دختر بچه ماند. پیرزنی روی پله‌ها نشسته بود تا کمی استراحت کند. پیرزن یک بطری آب همراه خود داشت و همانجا کنار جاکفشی مشغول وضو گرفتن شد. یکدیگر را شناختند و سلام و احوال پرسی کردند. پیرزن گفت: «چه خبر از این طرفا؟» زن گفت: «دخترم دیروز نه ساله شد، دوست داشت بیاد مسجد». پیرزن همانطور که وضو می‌گرفت گفت: «نمی تونستم از پله‌های وضوخونه پایین برم؛ از طرفی هم دوست داشتم شب میلاد مسجد باشم. کاش توهم با دخترت می‌رفتی، ممکنه لباسشو خیس کنه». دختر بچه از راه رسید با چادر خیس. مادرش کمی ناراحت شد و گفت: «برو بالا برای خودمون و حاج خانم جا بگیر». زن دست پیرزن را گرفت و از پله ها بالا رفتند. در قسمت زنانه دنبال دخترش گشت و او را دید که در حال قد بلندی کردن برای تماشای طبقه پایین مسجد است.

عبادتگاه‌های تقریبا تک جنسیتی

در مذهب تشیع بجز مسجد اماکن دیگری نیز وجود دارند که برای اقامه‌ی نماز یا انجام مناسک عبادی مورد استفاده قرار می‌گیرند. مسجد بارزترین مکان برای انجام مناسک عبادی است؛ با این وجود تفکیک جنسیتی گریز ناپذیر در این اماکن موجب بروز بی‌عدالتی‌هایی شده است که نهایتا محیط‌های عبادی را تبدیل به یک فضای مردانه می‌کند. این در حالی است که بانوان بیشتر از مناسک مذهبی استقبال می کنند. اما متولیان، روحانیت، معماران و حتی مسئولین اداره‌ی مساجد به نیاز‌های زنان به خصوص مادران در موارد بسیاری بی توجه بوده‌اند. این مشکلات در بخش های مختلف مساجد از معماری گرفته تا امکانات آنها به وضوح قابل مشاهده است.

بالانشینی پر دردسر زنان

ممکن است در نگاه اول افراد اینگونه تصور کنند که استفاده از مساجد چندان شمولیت ندارد و به طور کلی موضوعی نیست که اغلب افراد درگیر آن باشند؛ اما همین موضوع نیز به دلیل اشکالات مدیریتی و ساختاری مساجد در طول سال‌های متمادی است. این مساله سبب شد که در این گزارش گفت و گویی پیرامون اشکالات فرهنگی و معماری مساجد که زمینه طرد زنان را فراهم می‌کند، داشته باشیم. از این رو گفت و گویی با دکتر صالحه خدادادی، دکتری مطالعات زنان، در رابطه با این موضوع انجام شد. این گفتگو با مشکلات مبتلا به زنان در مساجد شروع شد و در انتها مسائلی که چندان به آنها پرداخته نمی شود نیز مورد بررسی قرار گرفت. دکتر خدادادی صحبت‌های خود را از اجبار به نشستن زنان در طبقه بالای مساجد شروع کرد و گفت: «زمانی که هنوز کودک بودم، به این مساله توجه نداشتم که اگر بخواهم تعداد زیادی پله را بالا بروم، ممکن است برایم سخت باشد. با این وجود بعدها که تجربه اطرافیانم را در رابطه با این موضوع مشاهده کردم؛ متوجه شدم در معماری بسیاری از مساجد این نکته در نظر گرفته نشده است. این موضوع تا اندازه ای نمود دارد که بیشتر خانم‌ها به خصوص پس از ورود به دوره میانسالی، گرفتار بیماری‌های استخوانی و موارد مشابه می‌شوند.»
وی به ساختن مساجد دو طبقه که در آنها بانوان معمولا به طبقه بالا هدایت می‌شوند، اشاره کرد و افزود: «بعضی مواقع دیده ام که خانم‌های پا به سن گذاشته از پله‌ها به صورت نشسته بالا می‌روند. چرا به جای این که مساجد عمودی گسترش پیدا کنند، توسعه‌ی مساجد به صورت افقی صورت نگیرد؟ در واقع به جای این که بانوان مجبور باشند از پله‌ها بالا بروند و در طبقات بالاتر به انجام مناسک عبادی بپردازند، در همان طبقه همکف و هم جوار آقایان قرار بگیرند. بر اساس نظر اکثر فقها، خانم‌ها هنگام نماز باید پشت سر آقایان قرار بگیرند، اما آیا این پشت سر قرار گرفتن به این معناست که امراض جسمانی بانوان بیشتر شود یا از نظر روانی تحت فشار‌ قرار بگیرند، در حالی که فرزندشان در آغوششان است و وسایل مربوط به نماز و فرزندشان را به همراه دارند، تا آنجا که عطای مسجد رفتن را به لقایش ببخشند و در خانه نماز بخوانند؟»

پیشفرض عدم حضور کودکان در مساجد

همچنین در مورد تفاوت‌های مربوط به معماری به نکات دیگری مانند دسترسی به سرویس‌های بهداشتی نیز اشاره شد. تفاوت‌هایی مثل اینکه مردان می توانند در محیط بهداشتی تر، در فضای باز و هم سطح با سالن مسجد وضو بگیرند، در حالی که خانم ها در موارد بسیاری باید با طی کردن پله‌های زیاد در محیط بسته‌ی زیر زمین وضو بگیرند و از فضای حیاط نیز بهره‌ای ندارند. اما نکته قابل توجه در رابطه با این موضوع این است که زنی که به مسجد مراجعه می‌کند اگر مادر باشد طبق آنچه که جامعه از مادران انتظار دارد، مسئولیت فرزندان همواره با مادران است و مکان های مذهبی نیز از این قاعده مستثنی نیست. یعنی خانم ها همراه با کودکانشان به مسجد می‌آیند، با این وجود مثلا در سرویس‌های بهداشتی جایی برای استفاده مستقل کودک بدون اینکه از مادرش کمک بخواهد یا جایی برای تعویض پوشک نوزاد در نظر گرفته نشده است. از طرف دیگر انگیزه‌ای برای بر طرف کردن این مشکلات وجود ندارد، چون مسائلی هستند که مخفی مانده‌اند و تنها مادران از آنها مطلع هستند. دکتر خدادادی با اشاره به این نوع مشکلات بر لزوم اصلاح معماری فرهنگی تاکید کرد و گفت: «ما در فرهنگ تربیتی مان به افراد آموزش نداده‌ایم که حداقل در فضای بیرون از منزل، مردان در مراقبت از فرزندانشان مشارکت بیشتری داشته باشند؛ بچه‌ها را بغل کنند یا این پدر باشد که کودک را به سرویس بهداشتی می‌برد. چرا در فضای مسجد کودکان خردسال بیشتر با پدر‌ها نباشند؟ این پیشنهاد با موضوعاتی مانند معماری ارتباط ندارد و به فرهنگ ما مربوط است که متاسفانه ایرادات آن به مراتب بیشتر از مسائل مرتبط با معماری است.»

دکتر خدادادی تصریح کرد: «مسئله‌ی بعدی در ارتباط با مادرانی است که به همراه فرزند کوچکشان به مسجد می‌آیند. پیشنهاد بنده این است که در کلیه مراکزی که مادران با فرزندان کوچک خود به آنجا می‌روند، بتوانند فرزندانشان را به مهد کودک آن مکان بسپارند. اولین مخالفتی که ممکن است تولیت مساجد در رابطه با این موضوع داشته باشد، این است که چنین کاری هزینه‌ی بسیار زیادی را به مسجد تحمیل می کند. در رابطه با این موضوع باید گفت که مساجد بودجه قابل توجهی دریافت می‌کنند و کمک‌های مردمی هم وجود دارد. با این وجود هنگام تخصیص منابع مالی به گونه‌ای از آنها استفاده می‌کنند که مقتضیات زنانه به فراموشی سپرده می‌شود. اگر بچه‌ها با پدران‌شان در مساجد حضور پیدا کنند، مردان و از جمله امام جماعت و افراد دیگری که در مسجد مسئولیتی دارند، زودتر متوجه مشکلات شده و در صدد رفع آنها بر می‌آیند. ما عینی گرا هستیم و زمانی که مشکل مشاهده نمی شود و مردان تنها صدای آن را می‌شنوند، این مساله موجب آزار و اذیت شنونده هم می‌شود. هنگامی که چنین شرایطی وجود دارد، برخی از شنوندگان ترجیح می‌دهند که خانم‌ها در مساجد حضور پیدا نکنند، بنابراین فضای مساجد بیشتر به سمت مردانه شدن می‌رود. به این دلیل است که ما اعتقاد داریم بازنگری در معماری فرهنگی امری اساسی است.»

چند پیشنهاد برای پذیرش مادران و کودکان در مساجد

برای بهبود فضای مساجد با هدف حضور تمامی اعضای یک خانواده پیشنهادات مختلفی مطرح می شود. با این وجود در وهله‌ی اول اگر به ایامی که مراسمات مذهبی در مساجد برگزار می‌شوند نگاهی بیندازیم، بهتر است به جز مادر، پدر نیز در مراقبت از فرزندان نقش داشته باشد. چنان چه این کار صورت پذیرد، حل بسیاری از مشکلات موجود در رابطه با بانوان آسان تر خواهد شد. صالحه خدادادی در رابطه با این موضوع خاطر نشان کرد: «اگر بخواهم یک لیست از پیشنهاداتم تهیه کنم، معماری فرهنگی را سر لیست این پیشنهادات قرار می‌دهم. بر اساس این ایده پدران باید یاد بگیرند که با فرزندان کوچک شان بیشتر ارتباط برقرار کنند و در بازه‌های زمانی مختلف، هنگام گردش و هنگام عبادت فارغ از اینکه فرزندشان دختر باشد یا پسر با او فاصله‌ی فیزیکی نداشته باشند. دست کودکشان را بگیرند و به قسمت مردانه ببرند. به این ترتیب خانم ها هم این فراغت را پیدا می کنند که حداقل هنگام عبادت، از مشغله‌های مادرانگی فاصله گرفته و می توانند با خاطری آسوده به انجام مناسک عبادی خود بپردازند. مسلما این کار جدای از این که به رابطه عاطفی میان آن زن و مرد به عنوان پدر و مادر آن فرزند استحکام بیشتری می‌بخشد و محبت بین آن‌ها را بیشتر می‌کند، در بهبود رابطه‌ی پدر و فرزندی هم تاثیر بسزائی دارد. این که من تغییر دادن معماری فرهنگی را به عنوان اولین مسئله مطرح کردم، به دلیل فوایدی است که برای آن برشمردیم. وقتی یک مرد فرزندش را به سرویس بهداشتی ببرد و متوجه مشکلات موجود در این زمینه شود، این مسئله را سریع‌تر به تولیت مسجد انتقال می‌دهد.»

وی در رابطه با این موضوع به خاطره‌ خود از مراجعه خانواده‌های مسیحی به کلیسا اشاره کرد و گفت: «به یاد می آورم در سفری که به یکی از کشور‌های غربی داشتم، می‌خواستم ببینم آن‌ها چگونه مراسم مذهبی خود را برگزار می کنند. کشیش برای این که بچه‌های خردسال را برای آمدن به کلیسا تشویق کند و اشتیاق آن‌ها را برای دوباره آمدن به کلیسا برانگیزد، به همه‌ی آن‌ها هدیه‌هایی را اهدا می کرد و این در حالی بود که بچه‌ها اغلب با پدرشان برای هدیه گرفتن رفته بودند. یعنی پدر‌ها به صورتی مضاعف احساس مسئولیت می‌کردند که من هم فرزند دارم. در صورتی که در کشور ما در مدارس جلسات اولیا و مربیان برگزار می شود و فارغ از جنسیت فرزند، این مادر‌ها هستند که در جلسات شرکت می‌کنند و فرهنگ ما نیز همواره انتظار دارد که مادر در کنار فرزند حضور داشته باشد.»

در کنار اصلاح فرهنگ نگهداری از کودک پیشنهاداتی برای امکانات مساجد نیز مطرح گردید مانند اینکه در وهله‌ی اول باید به مادران دارای فرزند نوزاد توجه شود و در گام بعد یک فضای بازی برای کودکان بزرگ‌تر اختصاص داده شود. دکتر خدادادی در این خصوص تشریح کرد: «در مباحث قبلی به ایجاد مهد کودک برای گروه‌های سنی مختلف اشاره شد. من می‌خواهم در ارتباط با این مسئله که در مسجد فضایی برای مسائل مربوط به بچه مانند تعویض پوشک در نظر گرفته شود نیز صحبت کنم، چیزی شبیه به اتاق مادر و کودک در بعضی ایستگاه‌های مترو. به هر حال کودک در ایام محرم و صفر یا شب های قدر، چهار یا پنج ساعت در مسجد حضور خواهد داشت و به احتمال قوی به تعویض پوشک نیاز پیدا می‌کند. به جای این که مادر بخواهد برای تعویض کودکش به خانه برود و دوباره به مسجد بازگردد و به این ترتیب از آمدن به مسجد پشیمان شود، فضایی در سرویس بهداشتی یا فضای داخلی مساجد با تهویه‌ی مناسب در نظر گرفته شود تا این مادران کمتر با مشکلات این چنینی دست و پنجه نرم کنند. بنابراین ایجاد مهد کودک در مساجد از نظر اهمیت در مرتبه سوم قرار می‌گیرد و اختصاص دادن فضایی برای شیر دادن و خواباندن کودک اهمیت بیشتری دارند. یک زن همیشه نمی‌تواند در حالت نشسته کودک شیرخوار خود را تغذیه کند و لازم است که گاهی دراز بکشد. آیا ما در مساجدمان مکانی را برای خانم‌هایی که نیاز به دراز کشیدن کنار فرزندشان دارند، در نظر گرفته ایم؟»

قسمت زنانه و چالش تقسیم مسجد و نمازخانه

در رابطه با مساله زنان و مسجد نمی توان به موضوع قاعدگی بی توجه بود، چرا که از یک سو نادیده گرفتن آن سبب می‌شود اگر مسجدی ساخته شود، هیچ جایی اعم از حسینیه و مهدیه برای بانوان حائض که تمایل به استفاده از برنامه‌های مناسبتی را دارند در نظر گرفته نشود. از طرف دیگر نیز اگر به این موضوع نگاه درستی صورت نگیرد، دیگر بانوان از امکان نماز خواندن در مساجد محروم می‌شوند و قسمت زنانه بجای اینکه بخشی از مسجد باشد تنها یک نمازخانه می‌شود. خدادادی در رابطه با این مشکل به منظره‌ی ناخوشایند نشستن بانوان در راه پله یا خیابان در روزهای ماه محرم و صفر و نیز در شب های قدر اشاره کرد و افزود: « بسیاری از خانم‌ها به خصوص مادران دارای فرزند خردسال، اگر بخواهند در مراسمات عزاداری شرکت کنند و از فضای مساجد استفاده کنند، مجبورند به علت معذوریت‌های شرعی و یا کمبود فضا در راه پله‌ها بنشینند. با توجه به چرخش ماه‌های قمری در طول سال، بعضی از این زمان‌ها در بازه‌ی زمانی زمستان بسیار سرد یا تابستان بسیار گرم قرار می‌گیرند و متاسفانه باید گفت که سیستم گرمایشی و سرمایشی نیز در همه فضای مساجد توزیع نشده است.»

وی یکی از مساجد تاریخی و نسبتا مشهور تهران را مثالی برای نادیده گرفتن بانوان دانست و اضافه کرد: « ملزومات فقهی در برخی مساجد رعایت شده و در بعضی قسمت‌ها صیغه‌ی مسجد خوانده شده است. اما اگر بخواهیم مثال نقض بیاوریم می توانیم از مسجد الجواد (ع) نام ببریم که با همه‌ی شهرتی که داشته و دارد، برای همه فضای مسجد صیغه خوانده شده و می توان گفت که این مسجد یک مسجد کاملا مردانه است. مسجد الجواد از قدمت زیادی برخوردار است، شهید مطهری پیش از انقلاب در آن سخنرانی می کردند و در کل از نظر تاریخی مسجد خاصی است. با این وجود هیچ فضایی برای زنان در نظر نگرفته‌اند و تنها جایی که زنان می‌توانند در آن نماز بخوانند، نمازخانه مسجد است.»

در حال حاضر در برخی مساجد یا یک قسمت بسیار کوچک و محدود به نمازخانه اختصاص داده می‌شود یا اینکه به یک باره تمام بخش زنانه تبدیل به حسینیه می شود. دکتر خدادادی پس از اشاره به عدم تقسیم درست قسمت زنانه مسجد به بعد فیزیولوژیکی این مساله نیز اشاره کرد و افزود: « به این دلیل که متولیان مساجد مرد هستند و نسبت به خصایص و عادات زنانه بی اطلاع هستند، متوجه نیستند که باید در آن قسمت فرش ضخیم تری قرار دهند، نه یک موکت نازک. چرا که وقتی یک خانم در آن مکان می‌نشیند، به دلیل سرمایی که جذب بدن وی شده است، وقتی به منزل بر می‌گردد کمر درد بیشتری خواهد داشت. مردان بر اساس نیاز‌های بیولوژیک خودشان و بدون این که از ویژگی‌های زنانه اطلاع داشته باشند، به تزئین فضا می‌پردازند و امکانات متفاوتی را در آن محیط قرار می‌دهند. این مساله سبب می‌شود که بانوان و به ویژه کودکان، خاطره‌ی چندان خوشایندی از مراکز عبادی نداشته باشند.»

تقسیم نابرابر زیبایی در مساجد

ایرانیان به هنر معماری از گذشته های دور اهمیت بسیاری می دادند و هنگامی که اقدام به تاسیس بنا‌های مذهبی می‌نمودند، از تمام ظرافت و سلیقه خود استفاده می‌کردند. با این وجود متاسفانه هر چه به دوره معاصر نزدیکتر می شویم این موضوع را مشاهده می کنیم که ظرافت کمتری در ساخت مساجد به کار گرفته می‌شود. به عنوان مثال در امر مسجد سازی ما دیگر شاهد ساخت بنایی همچون مسجد شیخ لطف الله نیستیم. در مورد موضوع تفاوت های بخش های زنانه و مردانه مساجد از نظر زیبایی شناسی باید گفت که تفاوت فاحشی بین این دو وجود دارد. در سال‌های گذشته در بسیاری از مساجد که با فاصله گرفتن از المان‌های سنتی به سبک معماری مدرن ساخته شده‌اند، بخش زنانه یک حالت ضمیمه‌ای دارد و ظواهر آن تناسبی با سایر قسمت‌های مسجد ندارد. هنگامی که این نوع معماری را با معماری سنتی مقایسه می کنیم، به نوعی شاهد یک پسرفت هستیم. چنین اتفاقی نتایج آشکار و پنهانی را به دنبال خواهد داشت. وقتی که در معماری یک مسجد تازه تاسیس توجه لازم به بخش زنانه صورت نمی‌گیرد، متاسفانه به این معناست که پیش فرض متوالیان امر بر نیامدن زنان به مسجد بوده است. از طرف دیگر به این مساله نیز باید توجه کرد که مسجد تنها عبادتگاه افراد بالغ نیست. دختران نوجوان و حتی دختربچه‌های تازه به سن تکلیف رسیده که همواره کنجکاو دیدن بخش مردانه هستند، درحاشیه بودن خود را درک می‌کنند. بنابراین همانقدر که ظرافت‌های معماری در خدمت حالات عبادی قرار می گیرد، فقدان آن نیز می‌تواند موجب شود که دختران جوان دیگر چندان تمایلی به آمدن به مساجد نداشته باشند. در نتیجه این گروه سنی از زنان فرصت استفاده از فضای عبادی_فرهنگی مساجد و کنشگری در این فضا را از دست می‌دهند. 

دکتر خدادادی نیز به المان‌های زیبایی مساجد اشاره کرد و گفت: «مساله‌ی بعدی این است که ما اغلب دو مقوله زن و زیبایی را در کنار یکدیگر مشاهده کرده ایم. زنان زیبا هستند و زیبایی را هم دوست دارند و شاید این نزدیک‌ترین وجه تشبیه به تشبیه در نظر گرفته شده برای خدا باشد. اما در مساجد و به طور کلی در مراکز عبادی شاهد این موضوع هستیم که اصل زیبایی مساجد یعنی کاشی کاری، گچ بری، معماری و تمام طرح‌های اسلیمی در بخش مردانه صرف شده است. یعنی زنان برای این که زیبایی یک مسجد را مشاهده کنند، باید پرده بخش زنانه را کنار بزنند. حتی شما بسیاری از اوقات این موضوع را مشاهده می‌کنید که فرش‌های دستباف مسجد را در قسمت مردانه قرار می‌دهند.»

وی با بیان مشکلات مربوط به بودجه تصریح کرد: «از طرف دیگر هنگامی که ساخت مسجد طولانی می‌شود ممکن است به دلیل مشکلاتی که احتمال می رود تولیت مسجد با آن‌ها مواجه شوند، از مقدار بودجه بکاهند و زیبایی به کار گرفته شده در بخش مردانه را به بخش زنانه تعمیم ندهند. اگر بخواهم یک تشبیه ادبی به کار ببرم، مانند این است که ریشه‌ی درخت مسجد در حالیکه پر از شکوفه است، از محراب شروع می‌شود و شاخه‌هایش رشد می‌کنند. با این وجود شاخه‌های این درخت به سمت زنانه امتداد پیدا نمی‌کند و در بخش مردانه محدود می‌شود. این تفاوت تنها محدود به سالن داخلی نیست، بلکه در مواردی زنان از ورودی فرعی مثلا از داخل کوچه وارد مسجد می‌شوند که از هیچ نوع المان زیبایی برخوردار نیست.»

خدادادی از مشاهدات خود در شهر‌های تاریخی سخن گفت. وی بیان کرد: «می‌خواهم از مساجد شیراز، یزد و اصفهان یاد کنم که در آن‌ها خیلی نمی‌توان از روی ظاهر قضاوت کرد که کدام بخش مردانه است یا زنانه ؟ در واقع تفکیک جنسیتی وجود داشت، اما از نظر زیبایی هر دو بخش مسجد یکسان بودند و مردان و زنان به طور یکسان از زیبایی های چشم نواز مساجد بهره مند بودند. اگر شما الان به یک مسجد مشهور در تهران بروید و تمام پرده‌ها را کنار بزنید، متوجه این موضوع خواهید شد که قسمتی که زیبایی بیشتر در آن جا متمرکز شده قسمت مردانه است. این در حالی است که در شهر اصفهان مسجد شیخ لطف الله به عنوان یکی از مساجد تاریخی این شهر به زنان نمازگزار اختصاص داده شده است. زنان وقتی برنامه‌های سرگرمی عالی قاپو رو به اتمام می‌رفت و صدای اذان از مساجد پخش می‌شد از یک راهرو زیرزمینی پر از تزئینات که در حال حاضر بسته است و امکان بازدید نیست، می‌توانستند به مسجد شیخ لطف الله مسحور کننده از تلفیق معنویت و زیبایی وارد شوند.»

همچنین وی به مسجد گوهرشاد مشهد نیز اشاره کرد و گفت: «مسجد گوهرشاد آغا در مشهد هم به همین صورت ساخته شده است. یک بانو به نام گوهر شاد، همسر شاهرخ، بنیان گذار این مسجد است. با این وجود این زن تمایل نداشته که بین مردان و زنان تفاوتی قائل شود، بلکه بر عکس این مسجد به گونه ای ساخته شده است که مردان و زنان می‌توانند در کنار هم و به میزان برابر از بخش‌های مختلف آن استفاده کنند.»

خدادادی اضافه کرد: « می‌توانیم به عنوان مثال مسجدالحرام را که زنان و مردان دوشادوش یکدیگر به طواف خانه خدا می‌پردازند نشانه‌ای از این بدانیم که در اسلام تفکیک جنسیتی به آن صورتی که در مساجد ما اجرا می‌شود وجود ندارد. باب النسا در مسجدالحرام یک ورودی مختص بانوان است و کل مسجد هم تمام المان‌های زیبایی را بدون تبعیض جنسیتی در معرض دید زنان و مردان قرار داده است.»

سهم مادران سرزنش نیست

در فرهنگ ارزشی، سیاسی و دینی ما توقعات بسیاری متوجه مادران است. آن ها به عنوان عامل اصلی تربیت نسل شناخته می‌شوند. با این وجود زنان چگونه باید این بار تربیتی-فرهنگی را به دوش بکشند وقتی که حتی در اماکن عبادی نیازهای طبیعی آنان در نظر گرفته نشده است؟

دکتر خدادادی خاطرنشان کرد: «فرهنگ ما باید یک چکش کاری حسابی شود و تا زمانی که فرهنگ مشکل داشته باشد، معماری که خودش نیز متولد و رشد یافته‌ی این فرهنگ است، هنگامی که اقدام به ساختن مسجد می‌کند زیبایی بخش مردانه را در قسمت زنانه ادامه نمی‌دهد. هنگام تخصیص سرویس بهداشتی، نیاز‌های زنانه را در نظر نمی‌گیرد و امام جماعت ما هم که متولد و رشد یافته‌ی این فرهنگ است، پیوسته به زنان گوشزد می‌کند که فرزندان خود را ساکت کنند.»

وی افزود: «در نتیجه چنین رفتارهایی زن از این که مادر است پشیمان می‌شود و برای این که بعضی از عبارات را کمتر بشنود و بعضی نگاه‌های سرزنش کننده را کمتر ببیند، ترجیح می‌دهد که عبادات خود را در خانه انجام دهد و خودش را از این فضا دور نگه دارد. این در حالی است که طبقه‌ی روحانیت او را به فرزندآوری تشویق می‌کند، اما در عمل هیچ تسهیلاتی برای حضور پررنگ زنان در اماکن عمومی که مراکز عبادی هم جزئی از آن است در نظر گرفته نشده است. گاهی مسئله حفظ کرامت زن و به طریق اولی مادرانگی در حد یک شعار باقی می ماند.»


صدای اذان بلند شد. صفوف نماز شکل گرفت. طبقه بالای مسجد کوچک بود، با این حال بازهم پر نمیشد. اقامه‌ی اذان خوانده شد؛ زن‌ها به نماز ایستادند. بعد از نماز جشن مختصری برگزار شد و زن‌ها مشغول حرف زدن بودند. طبقه‌ی بالا ساده و کوچک بود، دختر بچه از مادرش جدا شد و مدام به طبقه‌ی پایین که گویی اصل مسجد آن‌جا بود سرک می‌کشید. مادرش از او خواست که دیگر به خانه بروند، دخترک گفت: «میشه برم کنار حوض؟» در حیاط دور حوض مردان جوان زیادی ایستاده بودند. مادرش دست دختر را گرفت و از مسجد خارج شدند.