مادران برای زنده نگه داشتن نوزادان خود دست و پا می زنند

بارداری و زایمان ایمن در غزه به دلیل بمباران بی وقفه اسرائیل کاملا غیرممکن شده است.زمانی که اسرا در اواخر ماه مه سال گذشته متوجه بارداری دخترش شد، مانند بسیاری از مادران باردار،  امیدوار بود که برای فرشته کوچکش ، پتوهای نرم و رنگارنگ نوزادی همراه با وسایل دیگری مانند جوراب و اسباب‌بازی‌ بخرد.

اما در طول  دوران بارداری، اسرا که فقط نام کوچک خود را ‌گفت، نه تنها مجبور شد از خرید نوزاد صرف نظر کند و بلکه در تلاش بود برای پیشی گرفتن از حملات هوایی اسرائیل و تهاجم ، با پای پیاده، از پناهگاهی به پناهگاه دیگر فرار کند.

این مادر جوان  گفت: هرگز تصور نمی کردم اولین فرزندم را دور از خانه و در محاصره حملات هوایی به دنیا بیاورم. اسراء گفت که در میان آنچه باید باعث شادی و جشن می شد، بیشتر به مرگ فکر کند. بخش نوزادان محل زایمان او در جنوب غزه مملو از گریه های نوزادانی بود که بسیاری از آنها به شدت نارس بودند، زیرا انفجارهای ناشی از حملات هوایی اسرائیل باعث زایمان زودرس شده بود.

•  ۸۴ درصد از مادران غزه در معرض قحطی هستند

بسیاری از مادران جوان در بیمارستان امارات در رفح، لاغر و بی‌روح به نظر می‌رسند و خستگی، ترس و تروما برای مدت‌ها جای جشن‌هایی را که معمولاً همراه با تولد یک کودک است گرفته است. اسراء گفت: حملات هوایی اسرائیل در مجاورت بیمارستان امارات در حالی که من در حال زایمان بودم، اصابت کرد.”محلی که من زایمان کردم بدون هیچ گونه تجهیزات پزشکی و بهداشتی بود. با این حال، نمی توانستم بیمارستان را سرزنش کنم زیرا فشارهای وارد شده به پزشکان و پرستاران فراتر از توانایی آنها بود.

جنگ اسرائیل علیه غزه که اکنون در دهمین ماه خود قرار دارد، و این منطقه را برای ۲٫۳ میلیون ساکن فلسطینی آن تقریبا غیرقابل زندگی کرده است. بیش از ۳۷۰۰۰ نفر کشته شده اند که اکثریت آنها زن و کودک هستند. هزاران نفر دیگر مفقود شده اند یا گمان می رود در زیر آوار مرده باشند.

بدترین روزهای زندگی من

از آنجایی که فلسطینی‌ها شرایط وخیمی را تحمل می‌کنند، ابتدایی ‌ترین اقدامات برای والدین، مانند تعویض پوشک کودک، تبدیل به یک امر تجملاتی شده است و بسیاری از مادران به استفاده از پوشک‌های پارچه‌ای غیر بهداشتی متوسل می‌شوند.

اکنون، به جای یافتن شیشه شیر، شیر خشک و غذای کودک، در عوض با بیماری و کمبود روزافزون غذا و آب مبارزه می کنند. اسرا گفت که بلافاصله پس از زایمان، خانواده او مجبور شدند در یک اتاق کوچک با بیش از ۱۷ نفر زندگی کنند، که منجر به ابتلای اسرا به ویروس کرونا شد و سپس به نوزادش منتقل شد.

“به جای اینکه فرزند کوچکم را در آغوش بگیرم، مجبور شدم او را در انکوباتور بگذارم و تقریباً دو هفته دور از پنجره به او نگاه کنم. آن روزها بدترین روزهای زندگی من بود.”

زایمان در خانه در غزه چگونه است

به دلیل بمباران بی وقفه اسرائیل، زایمان ایمن در غزه کاملا غیرممکن شده است. در ماه دسامبر، تنها سه ماه پس از درگیری، کمیته بین المللی نجات اعلام کرد که حداقل ۱۵۵۰۰۰ مادر باردار یا شیرده در غزه در معرض خطر بالای سوء تغذیه قرار دارند. ماها، یک مادر دیگر، به MEE گفت: “خانواده‌ام با من شوخی می کردند و می‌گفتند هر بچه‌ای که من به دنیا می‌آورم به نظر می‌رسد با جنگ جدیدی گره خورده است.” اولین فرزند او، کیندا، در جریان جنگ ۲۰۲۱ اسرائیل در غزه به دنیا آمد. در این درگیری حدود ۲۵۰ فلسطینی از جمله ده ها زن و کودک کشته شدند. از ۷ اکتبر، ماها که فقط نام کوچک خود را ذکر کرد، از خانه خود در محله شیخ رضوان شهر غزه آواره شده و مجبور شده است به همراه بیش از ۵۰ تن از بستگان خود در یک واحد آپارتمانی بسیار کوچک پناه ببرد.

تهدید قحطی

علیرغم تحمل بمباران های بی پایان و گلوله باران های توپخانه ای، ماها با تهدید دیگری به نام قحطی روبرو شد. از آنجایی که آرد در بازارها وجود نداشت و محصولات تازه کمیاب بود، او برای تغذیه خود و فرزندش که هنوز متولد نشده بود تلاش می کرد.

ماها می‌گوید: «من با جیره‌های ناچیز نان، برنج و لوبیا زنده ماندم. در نتیجه، فرزند من تنها ۲٫۶ کیلوگرم وزن داشت.»

طبق گزارش سازمان ملل، نوزادی که با وزن کمتر از ۲٫۵ کیلوگرم متولد شود، صرف نظر از سن حاملگی، به عنوان نوزاد کم وزن در نظر گرفته می شود.

ماها درست قبل از زایمان گفت که به دلیل وضعیت سلامتش مجبور به انجام عمل سزارین شده است، در حالی که می‌دانست تانک‌های اسرائیلی در فاصله چند متری بیمارستان الصحابه، تنها مرکز مجهز برای زایمان در شمال غزه هستند.

من میدانستم که به زودی خواهم مرد، یا بر اثر زایمان، یا موشک های اسرائیلی

ماها گفت: بیمارستان هر لحظه ممکن است محاصره شود. یک روز تاخیر می توانست عواقب بدی داشته باشد. هرگز آن روز را فراموش نخواهم کرد. با ورود به اتاق عمل، مطمئن نبودم که آیا بر اثر زایمان میمیرم یا موشک اسرائیلی.

به محض به هوش آمدن، از او خواسته شد که بیمارستان را ترک کند، زیرا پزشکان نگران بودند که تانک های اسرائیلی هر لحظه بیمارستان را محاصره کنند.ماها خوش شانس بود که به ماشین یکی از بستگانش دسترسی داشت، برخلاف دیگران که مجبور بودند به وسایل حمل و نقل ابتدایی متوسل شوند، عمدتاً گاری هایی که توسط حیوانات کشیده می شد. اما مشکلات به همین جا ختم نشد. تنها چهار روز پس از زایمان، نیروهای اسرائیلی تهدید کردند که به محلی که ماها در آن پناه برده بود یعنی محله الدراج  حمله خواهند کرد. اکنون، او و نوزادش، اسامه، که به نام عموی شهیدش نامگذاری شده است، با موج جدیدی از آوارگی مواجه شدند. ماها گفت: «به‌جای دریافت مراقبت‌های پزشکی و پیگیری برای وضعیت سلامتی‌ام، مجبور شدم وسایلم را جمع کنم و دو فرزندم را حمل کنم و به دنبال سرپناهی در جای دیگری باشم.

این بار حتی سخت‌تر بود، زیرا من نه تنها درد زایمان را تحمل کردم، بلکه آوارگی را نیز تحمل کردم.

میدل ایست آی