تحلیل خبر؛

ماجرای زنی که مقابل دولتش ایستاد و به عنوان اپوزیسیون برنده صلح نوبل شد

ماچادو از زنان فعال سیاسی و از شاخص‌های اوپوزیسیون غربگرا در ونزوئلا است. وی سابقا نامزد انتخابات ریاست جمهوری ونزوئلا در سال 2024 بود و با رویکرد غرب‌گرایانه، از مخالفان سرسخت دولت نیکلاس مادورو که رویکردی استقلال‌خواهانه دارد، بود. ماچادو در سال 2023 به دلیل حمایت از تحریم‌های بین‌المللی علیه دولت و ملت ونزوئلا توسط دادگاه عالی این کشور از شرکت در انتخابات محروم شد.

با این‌حال به دلیل توافق میان دولت و اپوزیسیون جهت حصول وحدت، ممنوعیت شرکت ماچادو در انتخابات ریاست جمهوری این کشور لغو شد. ماچادو چهره‌ای دوقطبی‌ساز در ونزوئلا است؛ به طوری‌که حول نظرات و فعالیت‌های او در سپهر سیاسی ونزوئلا حصول وحدت تقریبا امری دست نایافتنی است! او در میان غربگرایان و هواداران اپوزیسیون بسیار محبوب است. پیروزی قاطع او در انتخابات در اکتبر ۲۰۲۳ (با بیش از ۹۳٪ آرا) نشان از پایگاه قوی او در جمع مخالفان دولت دارد.

ماچادو، از منظر طرفداران استقلال ونزوئلا، فردی منفور «توطئه‌گر»، «نماینده منافع آمریکا» و «ضد انقلاب» شناخته می‌شود. او شباهت زیادی با دو زن ایرانی دارد که برنده جایزه صلح نوبل شدند. «شیرین عبادی» و «نرگس محمدی» که هریک در سالهای ۲۰۰۳ و ۲۰۲۴ برنده جایزه صلح نوبل شدند.

این دو زن نیز همانند او هریک سبب دو قطبی‌سازی جامعه ایران معاصر شدند. شیرین عبادی و نرگس محمدی نیز با گرایشات غربگرایانه درصدد فدانمودن مصالح ملی برای دستیابی به مطامع فردی و ایدئولوژیک خود بودند. شیرین عبادی که در خارج از کشور به سر می‌برد در طول جنگ دوازده روزه رژیم صهیونیستی یکبار نیز از مردمش در برابر تجاوز آشکار اسرائیل حمایت نکرد. او حتی حاضر به محکومیت جنایات این رژیم نشد.

نرگس محمدی نیز در طول جنگ دوازده روزه با خودداری از محکومیت حملات رژیم صهیونیستی و به شهادت‌رساندن هموطنان، این جنگ را به آزادی تعبیر کرد. او با وجود عدم توانمندی علمی و تخصصی در یک نشست بین‌المللی انرژی هسته‌ای را پرضرر و پر خطر عنوان کرد که هیچ کاربردی جز در سلاح‌های جنگی ندارد.

لازم به ذکر است که محمدی و عبادی هردو از طرفداران فعال‌شدن مکانیسم ماشه و وضع تحریم‌های اقتصادی – سیاسی قدرت‌های غربی بوده‌اند. از این‌رو می‌بینیم که میان ماچادو، عبادی و محمدی اشتراکات بسیاری است.

ویژگی‌هایی مانند «وطن فروشی»، «منفعت‌طلبی شخصی»، «هزینه‌تراشی برای کشور»، «خدمت‌دهی به بیگانه» سبب انتخاب این سه زن در طی ۲۲ سال اخیر به عنوان برنده جایزه صلح نوبل شد. از آنجایی‌که سناریو جایزه صلح نوبل باید به گونه‌ای باشد که شخص برنده در خدمت ایدئولوژی‌های استعمار باشد، ولو به قیمت نادیده‌انگاشتن هویت ملی خود و هم‌میهنانش، این جایزه به ماچادو تعلق گرفت.

ماچادو درست زمانی برنده جایزه‌ی صلح نوبل شد که کشورش ونزوئلا توسط ایالات متحده آمریکا، به جنگ نظامی تهدید شده است. جالب است بدانید مشابه این وضعیت را نیز شیرین عبادی در سال ۱۳۸۱ و نرگس محمدی در سال ۱۴۰۳ داشتند. در سال ۱۳۸۱ جمهوری اسلامی ایران، همراه با کشور عراق مورد تهدید مستقیم نظامی آمریکا قرار داشت.

این سه زن در هنگام برنده‌شدن جایزه صلح نوبل، علیرغم ماهیت جایزه خود، از تصمیم آمریکا جهت تعرض نظامی به حریم کشورشان و به خاک و خون کشاندن هموطنان‌شان اعلام حمایت کردند. ما شاهد آن بودیم که در مدت کوتاهی پس از اتمام جنگ دوازده روزه، نرگس محمدی در توجیه و سفیدشویی تجاوز نظامی آمریکا به حریم کشورمان و هدف قراردادن نیروگاه‌های هسته‌ای فردو، نطنز و سایت‌های اصفهان نشست بین‌المللی را به صورت برخط برگزار نمود. او در حالی‌که ذره‌ای احساس مسئولیت نسبت به مردمش نداشت و درحالی که خود در ایران ساکن است عمل آمریکا را اقدامی در جهت صلح تلقی کرد و ملت خود را از داشتن دانش هسته‌ای منع کرد!

آنچه امروزه به نام جایزه صلح نوبل به افراد اهداء می‌شود نمود صلح نیست بلکه نمودی برای جنگ کم‌هزینه و پرثمر برای استمارگری آمریکاست. زنان در این میدان، نه انسان مستقل کمک‌کننده به کشورها، که به عنوان ابزاری برای تحقق اهداف استعمار دیده می‌شوند. این امر گویی پیش‌فرض قاطع برندگان زن جایزه صلح نوبل است. ما شاهد آن بودیم که آنگ سان سوچی رئیس جمهور برکنار شده میانمار علیرغم آنکه دستانش به خون مسلمانان زیادی آغشته است در سال ۲۰۲۳ برنده جایزه صلح نوبل شد! این درحالی است که او با ایجاد دوقطبی کشور خود را تضعیف و مسلمانان زیادی را در میانمار هدف دردناک‌ترین گونه‌های شکنجه و مرگ قرار داد.

با وجود چنین عقبه‌ای از صلح نوبل؛ باید به برندگان صلح نوبل خوش‌بین نبود. آنان مدنظر استعمارگران در راستای خون‌ریزی حرکت می‌کنند و درصدد نابودی استقلال ملت‌ها برای چپاول سرزمین‌ها توسط آمریکا هستند. اکنون می‌توان بهتر درک کرد که چرا امامین انقلاب از استقلال به عنوان نعمتی بزرگ برای ملت ایران یاد می‌کردند. باید از هرآنکس که ضد استقلال ملی فعالیت می‌کند برائت جست و مانعی بزرگ بر فعالیت‌های آسیب‌زای او به مردم شد. این امر جز با تبیین رخ نمی‌دهد. این یادداشت نیز گامی ابتدایی در راستای تبیین اهداف استعمارگران تحت لوای جایزه صلح نوبل است.

صغری عاشوری