نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
امروز زندگی شهری و تغییر سبک زندگی روستایی به شهری و وجود دغدغهها و مشغله سبب شده مردم لباسهای سنتی را به فراموشی بسپارند. عده کمی از مردم در بعضی از مراسمها یا عروسیها به صورت نمادین اقدام به پوشیدن این لباسها میکنند.
دلایل گوناگونی را میتوان ذکر کرد که این لباسها که نماد، هویت و شناسنامه هر قومی میباشد به فراموشی سپرده شده است.
وجود رسانههای جمعی، نشریات در کل تغییر روش زندگی باعث شده است سبک لباس پوشیدن مردم هم تغییر کند، اجبار در پوشیدن یونیفرم در مدارس و ادارات، ارزان قیمت بودن لباسها و پارچههای نو ظهور و دلایل مختلف دیگر در ۵۰ سال گذشته سبب شده لباسهای محلی به فراموشی سپرده شود.
در کتاب اردبیل در گذرگاه تاریخ در خصوص تأثیر جوامع بر پوشش از کتاب فیلسوف و ریاضی دان معروف فرانسوی، «مونتسکیو» در قرن ۱۷ داستانی با این مضمون آورده شده است. که دو ایرانی به فرانسه سفر میکنند و مردم به دلیل پوشش متفاوت مدام به اینها نگاه میکنند و آنها لباسی از آنجا تهیه میکنند و دیگر هیچکس به آنها توجهی نمیکند.
امروزه میراث فرهنگی و علاقمندان این امر اقدامات متعددی را انجام میدهند تا شاید بار دیگر لباسهای محلی جایگاه خود را پیدا کند، روستاهای شهرستان نمین نیز از این امر مستثنی نمیباشند و معدود زنان مسن شهرستان لباس محلی میپوشند.
رنگ لباس معرف سن هر شخص است
رنگ پارچههای به کار رفته در پوشش زنان روستاهای شهرستان نمین همه الوان و رنگارنگ و با زمینههای روشن و گلدار است.
گذر سن باعث میشود سراغ رنگهای سنگینتر بروند اما نه رنگ سیاه، مردم در گذشته دید منفی به رنگ سیاه داشتهاند و به هیچ وجه اجازه نمیدادند دختر دم بخت یا عروس لباس سیاه بپوشد.
عمده ویژگی لباسهای محلی و سنتی گشاد بودن و پوشش کامل آنها است، جنس پارچهها بستگی به وضعیت مالی مردم داشت که از جمله پارچههایی که مردم به یاد دارند «کودری»، «جونا (آغ پارچا)»، «چیت»، «متقال»، «فاسنه ای»، «اوتماسینار»، «آیناگولی (پولکی)»، «شالموز»، «میر یونس پارچه سی»، «مخمل»، «بئشور»، «سؤسی پارچه»، «کنکن پارچه (شبیه ریون) و اخیراً هم ابریشم و حریر است.
محبت فروغی راد یکی از پژوهشگران این عرصه می گوید: نحوه دوخت لباسها تقریباً به یک شکل است اما خیاط متبحری میخواست تا این لباسها را بدوزد حال اگر خیاط، هنر خاصی داشت فرمی نیز به این لباسها میداد اما در لباسهای بانوان هنرمند به خصوص کسانی که وضعیت مالی خوبی داشتند تزئینات به چشم میخورد جلیقههایی که پوشیده میشد با نخهای رنگی نقوش مختلفی میزدند و همچنین با سکههای قدیمی جلیقه را تزئین میکردند.
از جمله لباسهای زنانه منطقه نمین میتوان به «عرقچین»، «کلایاغی»، «کؤینک»، «جلیقه (یل وآرخالیق)»، «تومان»، «تونوکه»، «خرون»، «جوراب»، «دوشلوک»، «شال»، «چارقد»، «چپی (روسری)»، «آلاچارشاب (چادر رنگی)» و «ناورتوک» یا «اوربند» (روبند در عروسی بر سر عروس میاندازند) را نام برد که به توضیحی مختصر از این پوششها میپردازیم.
تومان
تومان در واقع یک دامن گشاد کش دار از زیر کوینگ است.
«تومان» و بهقول امروزیها دامن را از چند متر پارچه رنگین میدوختند و تمام دور قسمت پایین آنرا با نوار مشکی زینت میدادند.
زنان عشایر به خصوص تازه عروسها ۳ تا ۱۰ عدد از این تومانها میپوشیدند و علت این امر سرمای منطقه محل زندگی آنها عنوان شده است.
عرقچین
«عرقچین» زنان ویلکیج از پارچه درست میشد معمولاً افراد مسن از آن استفاده میکردند و بیشتر هم فصل سرما استفاده میشد. عرقچینهای زنان جوان معمولاً با نوارهای رنگی به صورت زیگزاگ تزئین میشدند و هر دو طرف تزئینات نخکشی داشت.
یایلیق
روسری رنگی بزرگی است که به عنوان سرانداز استفاده میشود. گوشهای از آن نصف صورت زنان را میپوشاند که این عمل به «یاشماق» نیز معروف است که زنان برای مدل دادن به آن قسمت پایین «یایلیق» را به طرف سر بر میگرداندند که به آن «نبرونجک» گفته میشد.
کلایاغی
لباس زنان عشایر شاهسون از جاذبههای فرهنگی استان اردبیل است اما در این میان به نوع خاصی از روسری یا شال بر میخوریم که نسبت به دیگر روسریها در اندازههای بسیار بزرگی درست شدهاند و دارای طرحهای متنوع سنتی و محلی هستند.
محبت فروغی در این باره مینویسد «کلایاغی» روسری بزرگی است که در رنگهای مختلف مورد استفاده قرار میگیرند. معمولاً رنگ زمینه آن سفید و در روی زمینه طرحهای با رنگهای آبی و قرمز بود معمولاً کلایاغی بهصورت مربع بوده و مساحت آن تقریباً ۲۲۵ سانتی متر مربع است.
کؤینک
پیراهن بلندی است که تا روی قوزک پا که درست روی «تومبان» قرار میگیرد و از روی «تومبان» پوشیده میشود، روی یقه «کوینگ» دوختی انجام میشد که به آن «بویوندرق» میگفتند و در کنارههای «کوینگ» چاکی قرار داشت اصطلاحاً به آن «جهلیک» میگفتند.
اخیراً به صورت اشتباهی بعضی از خیاطها «کؤینگ» را حدوداً یک وجب کوتاه میدوزند که این نوع دوخت مربوط به منطقه تالش میباشد.
به گفته شهروز جدید مغانلو «تومان کوینگ» عبارت است از یک پیراهن از پارچههای ظریف و لطیف مانند وال در متراژ زیاد که از گردن تا انتهای قوزک پا میپوشانند و طبق روال زیور آلات بر یقه و سر آستین آن نیز میدوختند و این پیراهن در طرفین از کمر به پایین دارای چاک سر تا سری بود که باز دور آن چاکها از نوارهای رنگین و ملیله دوزی استفاده میشد.
نکته کلیدی مورد تأکید این پژوهشگر تهیه لباس به همت خود زنان است به طوری که در گذشته بیشترین زحمت تهیه و دوخت لباس های سنتی توسط خود زنان عشایر کشیده میشد.
وی تأکید دارد که برای تهیه نخ از «جهره» و «داراغ» و برای دوخت «کوینگ» از سوزنهایی با شماره و سایزهای متفاوت استفاده میشد و یا برای تولید «آرخچن»، جوراب و «یل» از میلههای چوبی استفاده میکردند.
جلیقه
«جلیقه» را از مخمل ساده و رنگهای گوناگون میدوختند و بر روی پیراهن میپوشیدند، دهنه جیب و لبههای چاک، جلو و پایین جلیقه یراقدوزی میشد.
یَل
شبیه کت مردانه است که برای بانوان از مخلهای الوان تهیه میشود، یقهها به صورت یقه برگشته میباشد و جلوی کت را سکههای نقره قدیمی و یا سکههای پول (رایج) حاشیهدوزی میکردند.
آرخالیق
کتی است که به عنوان لباس گرم میپوشند، حالت پوششی و محافظ داشته و باعث وقار و سنگینی لباس میباشد، آستین «آرخالیق» بلند بوده و یقهای باز داشته دو طرف با دکمههایی در وسط باهم گره میخوردند.
توُنوکه
زنان در زیر شلوار خود، شلواری لیفهای کوتاهی میپوشیدند که از پارچههای سادهای مانند «چیت» دوخته میشد که به آن «تونوکه» گفته میشود.
با این اوصاف بسیاری از زنان شاهسون تا حدودی بافت سنتی پوشاک خود را حفظ کردهاند و حتی در مواردی نیز هیچ الگو یا ترکیب جدیدی را در بافت سنتی لباس خود راه ندادهاند.
مهر
گفتگوی جهانبانو با بانوان حاضر در مسیر مشایه
آشنایی با اولین موکب بین المللی زنانه
جملات کوتاه برای تشکر از بانوان خادم عراقی
چند توصیه برای مادران جهت در پیادهروی اربعین
به پاس ۱۰۰۰ روز خدمت
جریان مقاومت، جریانی است که باید همچنان خون تازه در آن دمیده شود
سختترین و سوزناکترین درد بشر، درد فراق است
مردم خوب میدانند چه کسی خدمتگزارشان است
یادبود بانوان آمل برای شهید رئیسی و شهدای خدمت