نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
این پدیده تنها یک تغییر سلیقه یا مد زودگذر نیست، بلکه پیامی است که از عمق نگرانیهای یک نسل برمیخیزد. نسلی که زیر بار سنگین اقتصادی خم شده، از آیندهای مبهم هراس دارد و سبک زندگیاش به گونهای تغییر یافته که مسئولیتپذیری در قالب پرورش یک موجود وفادار اما کمتوقع را به پرورش یک انسان ترجیح میدهد. هزینههای سرسامآور مسکن، آموزش و درمان، همراه با بلاتکلیفیهای اقتصادی، بسیاری از زوجها را به این سمت سوق داده که به جای گسترش خانواده، به جایگزینهای کمهزینهتر روی آورند.
از نگاه روانشناسی، حیوانات خانگی، مسکنهای فوقالعادهای برای تنهایی و استرسهای زندگی مدرن هستند. آنها منبع بیقید و شرط عشق و آرامش هستند، بدون آنکه قضاوتی کنند یا انتظارات پیچیده داشته باشند. اما مسئله زمانی آغاز میشود که این موجودات، نه به عنوان همراه، بلکه به عنوان عضوی از خانواده جایگزین شوند.
این جایگزینی نه تنها خلأ عاطفی را به طور موقت پر میکند، بلکه انگیزه برای پر کردن آن خلأ به شکل واقعی یعنی میل به فرزندآوری را نیز به تدریج از بین میبرد. گویی خانواده در یک قفس گرم و راحت گرفتار میآید؛ محیطی امن و کنترلشده که هرچند مملو از مهر است، اما از شور و پیچیدگیهای زندگی واقعی انسانی خالی است.
پیامدهای این جایگزینی، هم در سطح خُرد و هم در سطح کلان رخ مینماید. در سطح خانواده، کودک تکفرزند، به جای یادگیری مهارتهای سخت و پیچیدۀ زندگی مانند رقابت، سازش، تعامل و حتی اختلاف با همسال، در دنیایی محدود با موجودی رشد میکند که هرگز نه نمیگوید، هرگز با او رقابت نمیکند و هرگز مجبورش نمیکند تا از منطقه امن خود بیرون بیاید. این کودک ممکن است در آینده در ایجاد روابط اجتماعی عمیق، پذیرش تفاوتها و مدیریت تعارضات بین فردی با مشکل مواجه شود.
در سطح کلان، این روند، شتابگیرندۀ پیری جمعیت است. جامعهای که فرزند کمتری دارد، به زودی با بحران کاهش نیروی کار جوان، افزایش هزینههای سلامت و سالمندی، و کاهش پویایی اقتصادی و فرهنگی روبرو خواهد شد. استانهای پیشگام در این زمینه مانند تهران، گیلان و گلستان پیشقراولان این بحران آینده هستند؛ مناطقی که نرخ فرزندآوری در آنها به طور چشمگیری پایینتر از حد جایگزینی است و نشانههای پیری جمعیت را زودتر از دیگران نشان میدهند.
راه حل، نه در ممنوعیت یا نادیده گرفتن این پدیده، که در حمایت و بازسازی امید است. این روند یک زنگ هشدار برای مسئولان و سیاستگذاران است که باید بسترهای اقتصادی و اجتماعی را برای خانوادهها فراهم کنند تا برای فرزندآوری احساس امنیت و امید کنند. اجرای سیاستهای حمایتی واقعی مانند مسکن ارزانقیمت، گسترش بیمههای درمانی جامع، مرخصیهای زایمان طولانیتر با حقوق، و حمایت از آموزش رایگان و باکیفیت میتواند بار مسئولیت را برای خانوادهها سبکتر کند.
وقتی دغدغههای معیشتی کم شود و آینده روشنتر به نظر برسد، آنگاه فضای خالی خانه نه با پارس سگ، که با قهقهۀ کودک پر خواهد شد. خانواده دوباره به سوی زندگی واقعی و پیچیدگیهای شیرین آن بازخواهد گشت و قفس گرم امروز، به خانۀ پرشور فردا تبدیل خواهد شد.
فائزه آقامحمدی
گفتگوی جهانبانو با بانوان حاضر در مسیر مشایه
آشنایی با اولین موکب بین المللی زنانه
جملات کوتاه برای تشکر از بانوان خادم عراقی
چند توصیه برای مادران جهت در پیادهروی اربعین
به پاس ۱۰۰۰ روز خدمت
جریان مقاومت، جریانی است که باید همچنان خون تازه در آن دمیده شود
سختترین و سوزناکترین درد بشر، درد فراق است
مردم خوب میدانند چه کسی خدمتگزارشان است
یادبود بانوان آمل برای شهید رئیسی و شهدای خدمت