فقه را جنسیتی نکنیم

خانم صفاتی بیان کردند: در گذشته این باور وجود داشت که برای حل‌وفصل مسائل وسیع اجتماعی و ایفای نقش مؤثر در جامعه، زنان باید به تحصیلات عالی دینی دست یابند. این نگرانی از سال‌های ابتدایی ورود به حوزه دینی احساس می‌شد و با فعالیت‌های تبلیغی و دینی در دوران سلطنت شاهان همراه بود.

نشست «چالش‌های مجتهدپروری در حوزه‌های علمیه خواهران» با حضور مجتهده «زهره صفاتی» و محوریت بحث «ضرورت اجتهاد بانوان» در جامعه الزهرا (س) حوزه علمیه خواهران قم برگزار گردید.

در گذشته احساس می‌کردم که اگر زنان بخواهند در جامعه تأثیرگذار باشند و از سوی دیگر به مسائل مختلف پاسخ دهند، حتماً نیاز به تحصیلات عالی دارند. این احساس را از زمان ورود به حوزه دینی در سال ۱۳۴۵ داشتم و همواره دغدغه‌ام این بود که برای مؤثر بودن، باید سطوح عالی علمی را پشت سر بگذاریم؛ بنابراین، در آن زمان علاوه بر تحصیل، به فعالیت‌های دینی و تبلیغی در دوران سلطنت و نظام طاغوت پرداختم، زیرا احساس می‌کردم بسیاری از مسائل جامعه برای زنان و جوانان مبهم است و ما نیاز داریم که پاسخگو باشیم؛ لذا موضوع اجتهاد زنان از همان ابتدا در ذهنم شکل گرفت و معتقد بودم که به این حوزه نیاز داریم.

باید به این نکته توجه کرد که اگر عمق موضوع را از نظر شرعی و فقهی ندانیم و بااین‌حال به آن وارد شویم، درحالی‌که موضوع دارای ابعاد گسترده و ریشه‌های مختلفی در قرآن و احادیث اهل‌بیت (ع) است، نمی‌توانیم پاسخ صحیحی ارائه دهیم.

واقعیت این است که ضرورت ورود زنان به عرصه اجتهاد پیش از انقلاب نیز احساس می‌شد، اما در آن زمان امکان فعالیت وجود نداشت و فضایی برای ارائه مسائل اسلامی نداشتیم. اما با تشکیل حکومت، به‌ویژه امام راحل توجه ویژه‌ای به این موضوع داشتند و در پی آن بودند که احکام معطل و احکامی که در جامعه عملیاتی نبودند، تحقق یابند. این امر نیازمند یک نظام و حاکمیتی بود، زیرا بسیاری از مراکز و به‌ویژه دستگاه‌های قانون‌گذاری باید درگیر این موضوع می‌شدند، چراکه در آن زمان هنوز قانونی وجود نداشت. البته باید اشاره کنم که انصافاً همواره قانون اساسی را فقها تدوین کردند و در گذشته نیز چنین بود، اما بعد از تحقق جمهوری اسلامی، قانون اساسی توسط فقهای برجسته کشور تنظیم و تصویب شد که تحقق قوانین اسلامی در این قانون به‌طورجدی وجود دارد.

یکی از مسائلی که در زمان امام راحل بسیار موردتوجه بود، این بود که باید احکام اسلام را باتوجه‌به ضرورت زمان و مکان، به‌روز کنیم. امام خمینی (ره) مسئله زمان و مکان را مطرح کردند، به این معنا که اگر در زمان و مکان خاص، موضوعی تغییر کند، حکم نیز باید تغییر کند و تابع موضوعات شود؛ بنابراین، در آن برهه شاهد توجه ویژه‌ای به حاکمیت بخشیدن به فرامین اسلامی در جامعه نوپای اسلامی بودیم.

رهبری بر حل مسائل زنان توسط خود زنان تأکید دارند.

با تشکیل حکومت اسلامی در ایران، این نیاز بیش‌ازپیش احساس می‌شد که در فقه حوزه زنان تحولی ایجاد شود. به طور قاطع می‌گویم که از همان روزهای ابتدایی پس از پیروزی انقلاب اسلامی، امام راحل و مقام معظم رهبری همواره نسبت به این موضوع توجه ویژه داشتند. شخصاً در جلسات زیادی خدمت معظمٌ‌له بودم و ایشان فرمودند که باید مسائل زنان در حوزه‌های مختلف حل شود و تأکید داشتند که این مسائل باید توسط خود بانوان مورد بررسی قرار گیرد.

بسیاری از مسائل در حوزه احکام بانوان مطرح بوده و باید پاسخ داده شود. مقام معظم رهبری نیز در سخنان خود به این موضوع اشاره کردند. به یاد می‌آورم که در سال ۱۳۷۵ بحث «دماء ثلاثه» را آغاز کردم و در آن زمان کسی به این موضوع توجه نداشت.

 اتفاقاً همان سال نیز خدمت رهبری رسیدم و تنها خانم حاضر در جلسه بودم. برای اولین‌بار بود که خدمت ایشان می‌رسیدم و به یاد دارم که گروهی از مشهد مقدس آمده بودند تا مباحثی در زمینه اخلاق پزشکی مطرح کنند و از مقام معظم رهبری راهکار می‌خواستند. رهبری شروع به صحبت کردند و فرمودند که احکام اسلام باید به‌خوبی برای ما روشن شود و باید مناط احکام را شناسایی کنیم.

 به یاد می‌آورم که در آن جلسه در حوزه اقتصادی نیز چند مثال مطرح کردند که نیاز به موضوع‌شناسی داشت، زیرا احکام بسیاری از مسائل، تابع فهم موضوع است.

همچنین ایشان به مسائل زنان پرداختند و فرمودند که یکی از موضوعاتی که باوجود تلاش فراوان فقها هنوز نیاز به توجه دارد، مسائل مربوط به احکام زنان است. ایشان از بانوان فقیه حوزه خواستند که در این زمینه کار کنند و به احکام زنان در حوزه‌های مختلف رسیدگی کنند. پس از اتمام آن جلسه، من به مقام معظم رهبری عرض کردم که اخیراً درس «دمای ثلاثه» را آغاز کرده‌ام.

تشویق و هدایت رهبری باعث شد تا در حوزه فقه زنان کار کنیم.

آنچه باعث شد تا ما در این زمینه کار کنیم، برخورد مثبت مقام معظم رهبری و تشویق و هدایت‌های ایشان بود. هر بار که نزد ایشان می‌رفتم، روح تازه‌ای پیدا می‌کردم و بلافاصله وارد موضوع‌شناسی فقه زنان می‌شدم و دو تا سه سال در این حوزه کار کردم. این اهمیت دارد که در این عرصه‌ها حوصله به خرج دهیم، زیرا این قبیل کارها نیاز به حوصله و دقت دارد. پس از دو سال موضوع‌شناسی، شروع به نوشتن کردم و مقام معظم رهبری فرمودند که به عربی بنویسید.

در این فرصت می‌خواهم درد دلی را مطرح کنم و بگویم که در جریان نوشتن این کتاب و پرداختن به این موضوع، بیشترین مخالفان من از بانوان بودند. به من می‌گفتند که تو به چه اجازه‌ای در این عرصه فعالیت می‌کنی؟ به یاد می‌آورم که همیشه در ایام حج اعتراض می‌کردم که چگونه به زنی که یائسه است؛ اما همچنان خونریزی دارد می‌گویید برو و طواف کن اما خودت را چک کن؟! فریاد من بلند بود که چه‌قدر زنان ما را در عسروحرج می‌اندازید؟ راه‌های برون‌رفت از این قضیه وجود دارد. این زن خونریزی کامل داشت؛ اما بااین‌وجود او را می‌فرستادند تا طواف کند، درحالی‌که این اشتباه بود؛ زیرا به نظر ما در واقع همان عادت‌ماهانه برایش اتفاق افتاده بود.

 در مسئله طلاق و عده نیز همین موضوع مطرح بود. هدف از بیان این مثال، اشاره به این موضوع بود که مخالفان من در آن زمان بیشتر همین بانوان بودند و حقیقتاً با مشکلاتی مواجه بودم. برخی حتی برخورد توهین‌آمیز با من داشتند، اما این مسائل گذشت.

کارهای ژورنالیستی مسائل زنان را حل نمی‌کند.

در نهایت باید بگویم که نمی‌توان در این عرصه‌ها با کار ژورنالیستی به موضوع پرداخت، بلکه باید با رویکرد فقه بماهو فقه کار کرد. باید ادله را مورد بررسی قرار دهیم، زیرا این موضوع از مسائلی نیست که به راحتی بتوان از آن گذشت. در حوزه ارث و نکاح و قانون‌گذاری نیز باید به‌صورت عمیق و علمی وارد شویم. ما نمی‌توانیم با رویکرد ژورنالیستی و رسانه‌ای به کار عمیق فقهی و علمی بپردازیم.

بحث اجتهاد اصول مربوط به خود را دارد. این‌گونه نیست که ابزارهای جدید بتوانند اجتهاد آور باشند، البته این ابزار و وسایل کمک می‌کنند، اما به تعبیر امام راحل، فقه حوزه باید همان فقه جواهری باشد. فقه جواهری یعنی اساس آن قرآن، کتاب، سنت و مبانی دیگر مانند عقل و اجماع باشد.

بنابراین، به طور قاطع می‌گویم که اجتهاد در مسائل، به‌ویژه بدون درنظرگرفتن کتاب و سنت، اصلاً امکان‌پذیر نیست. می‌خواهم بگویم که واقعاً با قرآن فاصله داریم. به بیان دیگر، باوجوداینکه قرآن را می‌خوانیم، اما قرآن فراتر از این است. معمولاً گفته می‌شود ۵۰۰ آیه حکمی داریم، اما به بیان برخی از اساتید، شاید بیش از دو هزار آیه حکمی داریم؛ لذا وقتی به یک حکم شرعی ورود می‌کنید، باید آیات قرآن و احادیث و همه نکاتی که تصریحاً یا تلویحاً در مورد آن حکم وجود دارد را بررسی کنید.

اطلاق ارث زن و مرد در یک روایت.

من در مورد ارث مانند کتاب‌الطهاره بسیار کار کرده‌ام. وقتی وارد بحث ارث شدم، متوجه شدم که آیات متعددی علاوه بر چند آیه اول سوره «نسا» در مورد ارث در قرآن وجود دارد؛ لذا نباید به این موضوع به‌صورت ساده نگاه کنیم، زیرا یکی از ابزارهای رسیدن به پایه‌های اجتهاد، بررسی و مشاهده آیات قرآن به شکل قوی و عمیق است. مرحله بعد روایات است.

در حوزه‌های مختلف حکمی، روایات متعددی داریم؛ بنابراین شما مجتهد نمی‌شوید و نمی‌توانید اجتهاد پیدا کنید مگر در سایه فهم عمیق قرآن و روایات معصومین (ع) نسبت به احکام در حوزه‌های مختلف. در نتیجه باید به این موضوع توجه ویژه داشته باشیم. از سوی دیگر، باید عقلانیت و عقل را در نظر بگیریم، یعنی آنچه که عقل حکم می‌کند، شرع هم حکم می‌کند و آنچه که شرع حکم می‌کند، پایه و اساس عقلی دارد؛ لذا رسیدن به اجتهاد باید بر اساس اصول خودش باشد.

زمانی که ارث زنان را مطرح کردم، یکی از بانوان در مسائل گفتند که ارث زنان با قانون مجلس حل شده است، ولی من به ایشان گفتم مگر ارث منحصر به ارث زن از شوهر است؟ ده‌ها زمینه ارث داریم که به آن توجه نکرده‌ایم. مجتهد باید با فقه انس بگیرد. بنده یک روایت را از امام صادق (ع) دیده‌ام که راوی از امام (ع) پرسید که آیا ارث زن نصف مرد است و زن از عرصه نمی‌تواند ارث ببرد و حضرت پاسخ دادند که زن و مرد از هر چیزی ارث می‌برند. یعنی امام اطلاق قائل شده‌اند.

آنچه امروز در حوزه خواهران و برادران باید جدی گرفته شود، مسئله‌محوری است. این اتفاق باید به‌صورت جدی در حوزه ایجاد شود وگرنه از جامعه عقب می‌مانیم. همچنین نباید فقه و فقاهت و اجتهاد را جنسیتی کنیم. برخی می‌گویند فقه ما مردانه است؛ بنده معتقدم این حرف‌ها را باید کنار بگذاریم. فقه نه مردانه و نه زنانه است. باید بر اساس استدلال پیش بروید و بحث جنسیت را در هر حوزه‌ای کنار بگذارید و نگاه وسیع داشته باشید. دلیل را بماهو دلیل ببینید.

ابزارهای جدید در روند پژوهش مانعه‌الجمع نیستند.

اتفاقاً این ابزارها در نکته‌یابی بسیار اثرگذار هستند. بحث هوش مصنوعی غوغا است، این ابزار کمک‌کننده است؛ اما اصل نیست. اصل فهم کتاب و سنت است که باید به‌خوبی در روایات فهم کرد. حتماً باید به رجال مسلط شوید، درایه را بدانید و بتوانید تعارضات را حل کنید. نتیجه اینکه مجتهد باید با فقه انس بگیرد؛ بنابراین ما اساس استخراج احکام و اجتهاد را بر پایه قرآن و روایات قرار می‌دهیم. اگر توانستیم آن را بفهمیم، قطعاً به نتیجه می‌رسیم، اما اگر فقط بخواهیم ژورنالیستی کار کنیم و از هرجا یک‌تکه برداریم و فقط حرف ثالثی را بزنیم، اجتهاد نیست.

برای رسیدن به اجتهاد باید تلاش مستمر علمی داشته باشیم. آفت علم غرور است. در حوزه علمیه خواهران باید مسئله‌محوری موردتوجه واقع شود. البته اکنون حوزه برادران نیز چالش کم نیست. ما به دانشگاهیان می‌گوییم درسی بخوانند که به درد جامعه بخورد. در حوزه نیز باید همین اتفاق بیفتد، هم حوزه برادران و هم حوزه خواهران.

مسئله دیگر رصد و پایش است. بعد از مدتی بر روی پژوهش‌های خود تأمل کنید و اشتباهاتتان را برطرف کنید. این اصول کار است. از سوی دیگر، ما حتماً باید از نظر اجتماعی بر اوضاع کشور مسلط باشیم. این رویکرد به شما جرات دفاع‌کردن می‌دهد. اکنون چالش‌های فراوانی در حوزه خانواده داریم. خروج زنان از چارچوب‌های زنانه یک مسئله است. بنشینید و کار کنید. حتی باید از جامعه الزهرا یک کرسی در مجلس برود و بر قوانینی که می‌خواهند برای زنان تصویب کنند، نظارت مستمر داشته باشند.

بانوان طلبه باید خودباوری داشته باشند.

همسر من مرحوم آیت‌الله احمدی فقیه یزدی، زمانی که می‌خواستم شروع به نوشتن کتاب‌الطهاره کنم، بسیار تشویقم کرد. مستمر می‌گفت: بنویس! ما فرزندان کوچک و پشت‌سرهم داشتیم و سختی‌ها و گرفتاری‌های متعددی داشتیم. وقتی هم که ایشان از دنیا رفتند، من بچه‌ها را جمع کردم و گفتم: پدرتان سفره‌ای را پهن کرد و شما باید این سفره را گسترده کنید. اگر بخواهم از زندگی خودم توصیه‌ای به بانوان طلبه داشته باشم، این است که خودتان را باور کنید. اگر نظر مخالفی در عالم حوزوی داشتید، عقب‌گرد از نظرتان نداشته باشید و در عین رفاقت، نظرتان را مطرح کنید.

به یاد می‌آورم که یک‌بار خدمت آیت‌الله بهاءالدینی رسیدم. از ایشان در مورد حدیث «مَنْ أَخْلَصَ لِلَّهِ أَرْبَعِينَ صَبَاحًا، ظَهَرَتْ يَنَابِيعُ الْحِكْمَةِ مِنْ قَلْبِهِ عَلَى لِسَانِهِ» سؤال کردم و گفتم که اینکه بیان شده «أَرْبَعِينَ صَبَاحًا» منظور چیست؟ آیا همین اربعین است که روزشمار است؟ ایشان پاسخ دادند که بله، همین است. چهل روز. اگر مخلص شویم، راه درست فهم مسائل و چشمه‌هایی از حکمت به رویتان باز می‌شود. این را مسلم بگیرید، یعنی از ذوات معصومین کمک بگیرید.

آیت‌الله بهاءالدینی همیشه از کلمه «بابا» زیاد استفاده می‌کردند و می‌گفتند: بابا! به صدیقه طاهره توسل کنید. من تجربه کرده‌ام. بعدازاین توسل، چیزهایی به ذهنتان می‌آید که قبلاً نمی‌آمد و خودبه‌خود مشکلات حل می‌شود.

 البته اگر زنی فرزند کوچک داشت، باید در خانه بماند و حتی جامعه الزهرا هم نرود، چنان‌که معصوم (ع) فرمود: «مسجد المراه بیتها»؛ بنابراین بانوان اگر در مقطعی احساس کردند که ضرورت وجودشان در خانه اولویت دارد، باید در خانه بمانند، زیرا در چنین شرایطی بیرون آمدن از خانه و صدمه‌زدن به خانواده یک گناه کبیره است.

چرا حجاب را یک‌رشته تحصیلی نکردیم؟

من در این مورد بسیار با خودم کلنجار رفتم بدون اینکه مصاحبه‌ای داشته باشم. در مورد حجاب هیچ حرفی نزدم، اما نظری داشتم و نظرم این است که چرا حجاب را یک‌رشته تحصیلی نکردیم؟ این مسئله باید در دانشگاه و در حوزه به‌نوعی تبدیل به یک‌رشته شود. نترسیم که بگوییم اکنون که بیش از نصف زنان ما حجاب نصفه دارند، حالا چنین مسئله‌ای را مطرح می‌کنید؟ بله، اشکالی ندارد، اکنون می‌گوییم.

 البته تلاش‌هایی که شده خوب است، اما به زیرساخت نیاز داریم. حوزه و دانشگاه باید به فکر درست‌کردن زیرساخت‌ها باشند. کتاب‌های متقن و بر اساس متد روز نوشته شود. ما این کارها را به‌درستی انجام نمی‌دهیم و بعد می‌گوییم چه شد؟ درس‌ها باید به‌صورت پژوهش‌محور شود، یعنی جنبه پژوهشی به خود بگیرد، زیرا اگر جنبه پژوهش گرفت، می‌تواند نتیجه خوبی داشته باشد. باید مسائل به‌صورت کامل دیده شود.

 آیت‌الله سبحانی استاد ما بودند و حرف زیبایی می‌فرمودند بر این مبنا که: «چریکی درس نخوانید». منظور ایشان این بود که یک مطلب را از جایی و مطلب دیگر را از جای دیگر برندارید؛ بلکه درس بخوانید و همه ادله را ببینید.

رسا