یادداشت؛

فریاد «الغوثِ جهان را پسر فاطمه دریاب»، پژواکی از وجدان بشریت در برابر فاجعه غزه

در حالی‌ که غزه زیر آتش بی‌وقفه ارتش اسرائیل می‌سوزد و سکوت جهانیان در برابر این فاجعه، زخمی تازه بر پیکر انسانیت است، ندای «الغوثِ جهان را پسر فاطمه دریاب» از دل مؤمنان و آزادی‌خواهان جهان برخاسته؛ فریادی که عدالت را از ماورای سیاست و قدرت، از منجی وعده‌داده‌شده طلب می‌کند.

در روزهایی که آتش ظلم و خون‌ریزی در غزه شعله‌ور شده و جهان نظاره‌گر یکی از هولناک‌ترین جنایات انسانی است، زمزمه‌ای آشنا از دل دل‌سوختگان و آزادگان به گوش می‌رسد: «الغوثِ جهان را پسر فاطمه دریاب…»

این ندا، نه صرفاً فریادی مذهبی، که فریادی انسانی است؛ فراخوانی برای عدالت، برای ظهور منجی‌ای که جهان از تکرار بی‌پایان ظلم‌ها خسته، و چشم‌انتظار عدالت جهانی اوست. در بحبوحه‌ کشتار غیرنظامیان در غزه، کودکانی که زیر آوار و تشنگی جان می‌دهند، و بیمارستان‌هایی که با بمب و گلوله هدف قرار می‌گیرند، بار دیگر نام «پسر فاطمه» به مثابه‌ نماد امید و دادخواهی در دل‌ها زنده شده است.

مردم آزاده‌ی جهان نه‌تنها خواستار توقف فوری حملات اسرائیل به غزه هستند، بلکه نشان می‌دهند که پیوند عاطفی و ایمانی با مفهوم مهدویت، چگونه به بستری برای مطالبه عدالت و همبستگی انسانی بدل می‌شود.

دادخواهی این جرم و جنایت و صدای الغوث جهانی، صرفاً ابراز احساسات مذهبی نیست، بلکه بازتابی از عطش جهانی برای رهایی از ساختارهای ناعادلانه قدرت و بی‌عملی نهادهای بین‌المللی در برابر جنایات جنگی است.

در این میان، سکوت سازمان ملل، شورای امنیت، و قدرت‌های مدعی حقوق بشر، بیش از پیش مردم را به سوی مفاهیم ماورایی و امید به عدالت آسمانی سوق داده است. در حالی‌که «واقعیت زمین» بوی خون گرفته، بسیاری نگاه‌شان را به «وعده آسمان» دوخته‌اند.

شاید فریاد «الغوثِ جهان را پسر فاطمه دریاب» در اصل فریاد یک انسان خسته از تماشای بی‌عدالتی باشد، انسانی که دیگر به تصمیم‌گیری‌های سیاستمداران امیدی ندارد، اما هنوز به آمدن کسی ایمان دارد که عدالت را نه در بیانیه‌ها، بلکه در عمل محقق خواهد کرد.

الغوث جهان را پسر فاطمه دریاب

از غزه همان العطش امروز بلند است

در پایان باید گفت، این بیت شعر که همچون معنای الغوث فراگیر شد، از شاعر ارجمند خانم طاهره ابراهیم‌نژاد آکردی است.

مهتا صانعی