تحلیل خبر؛

عسر و حرج؛ تحقیر و فشار روانی قابل پیگیری قانونی

با استناد به ماده ۱۱۳۰ قانون مدنی، زن می‌تواند در مواردی که ادامه زندگی زناشویی به دلیل مشقت های غیرقابل تحمل برای او دشوار گردد، به حاکم شرع مراجعه و تقاضای طلاق کند. دیوان عالی کشور در رویه قضایی خود تاکید کرده است که عسر و حرج تنها محدود به خشونت فیزیکی نیست و مواردی چون توهین‌های مداوم، تحقیر، ناسزاگویی و رفتارهای اهانت‌آمیز مکرر نیز می‌تواند موجب تحقق عسر و حرج شود.

این رویکرد نشان می‌دهد که فشار روانی و آزارهای کلامی می‌تواند به اندازه خشونت جسمانی، بنیان زندگی مشترک را متزلزل کند و ادامه زندگی را برای زن غیرقابل تحمل نماید. بر این اساس، هرگاه رفتار شوهر به گونه‌ای باشد که استمرار زندگی زناشویی را با مشقت غیرقابل تحمل مواجه کند، دادگاه می‌تواند با احراز این شرایط، حکم طلاق صادر نماید.

مساله عسر و حرج یکی از پیچیده‌ترین و بحث‌برانگیزترین مسائل در حقوق خانواده است، زیرا ماهیت آن ذهنی، نسبی و وابسته به شرایط فردی است. مفهوم سختی غیرقابل تحمل به‌ظاهر ساده است، اما در عمل تعیین اینکه چه رفتاری موجب این سختی می‌شود، نیازمند بررسی دقیق و مستند است.

عرف و فرهنگ حاکم بر عسر و حرج بسیار اثر گذار است و در مناطق گوناگون معیارهای متفاوتی برای سنجش آن وجود دارد.  برخی قضات تنها در مواجهه با خشونت شدید جسمی حکم طلاق صادر می‌کنند، در حالی‌که برخی دیگر معیارهای دیگری را نیز مد نظر قرار می‌دهند.

رای اخیر دیوان‌عالی گامی مهم در حمایت از  جایگاه حقوق افراد و بازشناسی فشارهای روانی و تحقیر در زندگی مشترک است.

دیوان تاکید کرده که توهین‌های مداوم، ناسزا، تهمت، تحقیر و بی‌احترامی روانی می‌تواند شرایطی ایجاد کند که ادامه زندگی برای زن غیرقابل تحمل باشد و دادگاه‌ها حق صدور حکم طلاق دارند. این دیدگاه نشان می‌دهد که معیار قانونی تنها آسیب جسمی نیست و کیفیت روانی و احترامی که فرد در زندگی مشترک تجربه می‌کند، اهمیت دارد.

با این‌حال، اثبات عسر و حرج ساده نیست و نیازمند شواهد روشن و مستند است. زن باید مدارکی ارائه دهد که استمرار رفتار تحقیرآمیز را نشان دهد، مانند شهادت شاهدان، پیام‌ها، یادداشت‌ها یا سایر مستندات. این فرآیند قانونی حساس است، زیرا دادگاه‌ها در تفسیر سختی غیرقابل تحمل و میزان فشار روانی قابل پذیرش اختلاف نظر دارند و همین امر باعث چالش در صدور احکام مشابه می‌شود.

از نظر حقوقی، این رای پیام مهمی به جامعه و کارشناسان حقوقی دارد: دادگاه‌ها نباید تنها آسیب جسمی را معیار قرار دهند، بلکه کیفیت روانی و میزان احترام در زندگی مشترک نیز معیار قانونی محسوب می‌شود. این تصمیم بر اهمیت جنبه‌های عاطفی و روانی ازدواج تأکید دارد و نشان می‌دهد که حقوق فرد در برابر تحقیر و فشار روانی قابل حمایت قانونی است.

این رای همچنین به خانواده‌ها یادآوری می‌کند که حفظ احترام متقابل و کیفیت روانی رابطه، بخش جدایی‌ناپذیر یک زندگی مشترک سالم است. زنان و مردان باید بدانند که خشونت روانی، تحقیر یا ناسزا نیز همانند خشونت فیزیکی می‌تواند پیامدهای جدی برای زندگی زناشویی داشته باشد و دادگاه‌ها موظف به حمایت از افراد در شرایط سخت و دشوار هستند.

رای دیوان‌ عالی درباره عسر و حرج گامی مهم در حمایت از زنان آسیب دیده است اما باید توجه داشت معیار سختی غیرقابل تحمل ذهنی و نسبی است و می‌تواند تفسیرهای متفاوتی توسط قضات داشته باشد. این امر ممکن است به صدور احکام نامتوازن در پرونده‌های مشابه منجر شود.

اثبات فشار روانی و تحقیر دشوار است و نیازمند مدارک روشن و مستند می‌باشد که همیشه در دسترس نیست. علاوه بر این، دستورالعمل‌های اجرایی برای تشخیص دقیق مصادیق عسر و حرج شفاف نیست. همچنین، توجه کافی به آموزش قضات و ایجاد استانداردهای روشن برای ارزیابی فشار روانی وجود ندارد. در مجموع، هرچند رای حمایت قانونی مهمی ایجاد کرده، اما نیازمند شفاف‌سازی و ساختارمندشدن است.

در عین حال، حفظ نهاد خانواده و تاکید بر خانواده‌محوری همچنان یکی از اصول اساسی حقوق و فرهنگ اجتماعی ماست. قانون تشویق می‌کند زوجین برای حل مشکلات و بهبود زندگی مشترک تلاش کنند. با این حال، وقتی شرایط زندگی برای یکی از طرفین واقعا غیرقابل تحمل شود و ادامه آن سلامت روان، کرامت انسانی و اعتماد میان اعضا را تهدید کند، قانون مرزهای خانواده‌محوری را با حمایت از حقوق فرد متوازن می‌کند.

در چنین شرایطی، حق قانونی درخواست طلاق به‌خاطر عسر و حرج، امکان جدایی امن، قانونی و با رعایت چارچوب‌های حقوقی را فراهم می‌کند تا فرد بتواند از آسیب‌های بیشتر، فشارهای روانی و احتمال سوءاستفاده جلوگیری کند و همزمان احترام به نهاد خانواده حفظ شود. امید است همه خانواده‌ها زندگی امن، با ثبات و شایسته‌ای داشته باشند و هیچ خانواده‌ای در شرایط بحرانی و آسیب‌زا گرفتار نشود.

زینب حیدری