شکنجه‌گر زنان، شعار زن زندگی آزادی سر می‌دهد

«علی حاتمی»، یکی از مبارزان انقلابی در زمان حکومت پهلوی است که به دلیل مبارزات سیاسی علیه رژیم پهلوی، بارها مورد شکنجه دستگاه امنیتی این رژیم به نام ساواک قرار گرفته است.
ساواک

از سال ۴۹ وارد بخش تسلیحات ارتش شده و فعالیت خود را در آنجا شروع کرد و کتاب و رساله امام(ره) و اعلامیه‌ها را به شکل پنهانی پخش می‌کرد و بارها روانه زندان شد. در ادامه بخشی از گفتگوی علی حاتمی در خصوص نوع فعالیتش پیش از وقوع انقلاب اسلامی و نحوه رفتار ساواک با او را مطالعه کنید.

 خاطراتی از روزهای سیاه زندان ساواک

حاتمی از خاطرات شکنجه خود در زندان های ساواک می گوید تا چهره واقعی این سازمان را نمایان کند: از بدو ورود به زندان شکنجه آغاز می‌شد که آغاز آن ورودی اتاق افسر نگهبان بود. ما را با چشم بسته وارد اتاق افسر نگهبان می‌کردند که هنگام ورود، پا به موانع گیر کرده و زمین می‌خوردیم که آن‌ها به تبع این مسئله ما را مورد ضرب و شتم قرار می‌دادند.

مرا چند مرتبه به اتاق شکنجه بردند که هم روی تخت شلاق و هم روی دستگاه آپولو شکنجه شدم. دستگاه آپولو نیز دستگاهی بود که پیچ و مهره به دست‌ها و ساق پاها بسته می‌شد. شکنجه‌گر من نیز فردی به نام شادافسا با نام مستعار شاهین بود که پس از انقلاب اعدام شد.

در اتاق شکنجه یک کلاه آهنی روی سر می‌گذاشتند و سیم برق به بدن وصل که شوک برقی شدیدی به بدن وارد می‌شد که بسیار وحشتناک بود و کسی که درد شدیدی پیدا می‌کرد، قصد داشت با فریاد زدن، کمی به درد خودش التیام بخشد که موقع داد زدن صدا در گوشش می‌پیچد، چون کلاه آهنی بر روی سر ما قرار می‌دادند که با توجه به طراحی خاص، امکان خروج صدا از آن وجود نداشت.

پس از ۵۰ سال، به دلیل شکنجه نمی‌توانم خوب راه بروم

برخی مواقع عوامل ساواک و ضدانقلاب بیان می‌کنند که شکنجه در زمان پهلوی وجود نداشت، امیدوارم کسانی که حرف‌های آن‌ها را باور می‌کنند، سخن شاهدان عینی، مانند بنده را نیز بشنوند. من حاضر هستم پای خود را نشان دهم که پس از ۵۰ سال به دلیل آثار شکنجه هنوز نمی‌توانم به خوبی راه بروم.

این شکنجه‌گران اکنون ادعا می‌کنند که منادیان صلح بوده‌اند و برای شاه لقب آریامهری تصور می‌کردند. این مهر آریایی بوده که چنین جنایاتی را انجام می‌دادند؟

نفوذی های ساواک در بین انقلابی ها

ساواک ۱۹ اداره کل داشت که هرکدام ماموریت‌هایی را دنبال می‌کردند. یکی از پیچیده‌ترین ادارات آن نیز اداره سوم امنیت داخلی ساواک بود که به نظرم یکی از ماموریت‌های آن نفوذ افراد خوشنام به عنوان عامل ساواک درون گروه‌های مبارز و انقلابی بود. مسؤول آن اداره نیز پرویز ثابتی بود که باعث شد اسناد مربوط به آن افراد نفوذی نابود شود و بسیاری از آن‌ها تا هم‌اکنون نیز شناخته نشوند، آن‌ها خودشان را به اسم آدم‌های انقلابی جا زدند و به انقلاب خیانت کردند که همین مسئله باعث وارد شدن ضربه‌های منفی به انقلاب شد که آثارش را هم‌اکنون مشاهده می‌کنیم.

شکنجه گران زنان؛ شعار زن، زندگی، آزادی می دهند

اکنون که چنین فردی به عنوان رئیس سابق ساواک تهران در تجمع ضد انقلاب حاضر شده و حرف از زن، زندگی و آزادی و دفاع از حقوق زنان به میان می‌آورد موجب تعجب ما می‌شود، چراکه با چشم خود دیده بودیم که در زندان مخوف ساواک، زنان به شدت شکنجه می‌شدند که از شنیدن صدای آن‌ها ما نیز ناراحت شده و گریه می‌کردیم. این برای ما تعجب‌آور است و جای سوال دارد که اگر پرویز ثابتی‌ها به عنوان عوامل رژیم پهلوی، طرفدار زن، زندگی و آزادی هستند، چرا زن‌ها را به شدت شکنجه می‌کردند.

رضا شاه با زور، چادر از سر زنان می‌کشید، اما محمدرضا پهلوی با نرمی و زیرکی خاصی این کار را کرد و شرایط به شکلی شد که در جشن هنر شیراز افتضاح بدی به نمایش گذاشتند و عملا فساد را در مقابل چشم مردم به جهت عادی‌سازی قرار دادند. آنها خانم‌های متدین را به شدت مجازات کرده و برخی دختران را به عنوان دختر شایسته معرفی کرده و می‌خواستند جامعه را به لجن بکشند که با پیروزی انقلاب نقشه‌هایشان بر باد رفت اما باید مراقب نفوذ و نقشه‌های جدید آن‌ها باشیم.