تحلیل خبر؛

شبکه قدرت و فساد در اوراق خصوصی جفری اپستین

انتشار دفترچه یادبود تولد ۵۰ سالگی جفری اپستین توسط کمیته کنگره آمریکا، پرده از یکی از تاریک‌ترین اسناد تاریخ معاصر برداشت.

 اپستین، تاجر آمریکایی متولد ۱۹۵۳ که در سال ۲۰۱۹ در حالی‌که در بازداشت به اتهام قاچاق جنسی بود به طور مرموزی درگذشت. وی به عنوان مغز متفکر یک شبکه بین‌المللی سوءاستفاده جنسی از نوجوانان شناخته می‌شد. او با استفاده از ثروت هنگفت خود که منشأ آن هرگز به طور کامل مشخص نشد، توانسته بود روابط نزدیکی با سرشناسان جهان از جمله سیاستمداران، دانشمندان و میلیاردرها برقرار کند.

این دفترچه که در سال ۲۰۰۳ به مناسبت پنجاهمین سالگرد تولد اپستین تهیه شده بود، حاوی پیام‌ها و عکس‌های شخصی از چهره‌های سرشناسی است که با اپستین ارتباط داشتند. در میان این اسناد، یک یادداشت جنجالی توجه همگان را به خود جلب کرد و آن هم یادداشتی که به دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور سابق آمریکا نسبت داده می‌شود. این یادداشت که در کنار تصویری صریح از یک زن برهنه قرار گرفته، با امضای ترامپ پایان می‌یابد.

ترامپ بلافاصله پس از انتشار این سند، آن را جعلی خواند و از روزنامه وال استریت ژورنال به دلیل انتشار آن شکایت کرد. اما نکتۀ حائز اهمیت این است که ترامپ پیش از این نیز روابط عمومی خود با اپستین را تأیید کرده بود. در مصاحبه‌ای در سال ۲۰۰۲ به مجله نیویورک گفته بود: من ۱۵ سال است که جفری را می‌شناسم. او آدم بی‌نهایت جالبی است. حتی می‌گویند او مثل من عاشق زنان زیباست!

این دفترچه همچنین حاوی پیام‌هایی از بیل کلینتون، رئیس‌جمهور سابق آمریکا است که در آن از اپستین به عنوان دوست عزیز یاد شده است. پیتر مندلسون، سفیر سابق بریتانیا در آمریکا نیز از دیگر چهره‌های سرشناسی است که در این دفترچه حاضر شده است.

نکتۀ قابل تأمل در تحلیل این سند، فرهنگ سکوت و همدستی است که برای دهه‌ها به اپستین اجازه داد تا شبکه شوم خود را گسترش دهد. بسیاری از این چهره‌های سرشناس با وجود آگاهی از فعالیت‌های مجرمانه اپستین، نه تنها سکوت کردند، بلکه به روابط خود با او ادامه دادند.

این افشاگری بار دیگر به شکلی تلخ و انکارناپذیر نشان می‌دهد که چگونه ثروت انبوه و موقعیت اجتماعی قدرتمند می‌تواند مانند یک سپر غیرقابل نفوذ، جنایتکاران را از چنگال عدالت مصون نگه دارد. این سپر تنها یک حفاظ منفعل نیست، بلکه فعالانه عمل می‌کند؛ با استخدام بهترین وکلای دادگستری که قوانین را دور می‌زنند، با پرداخت رشوه‌های کلان به مأموران فاسد برای نابودی پرونده‌ها، و با استفاده از نفوذ برای ایجاد رعب و وحشت در شاهدان و قربانیان.

در واقع فساد می‌تواند به ستون فقرات یک سیستم تبدیل شود و اعتماد عمومی را به بنیادهای حاکمیت به طور کامل تخریب کند. راه مقابله با این بیماری مزمن تنها از مسیر شفافیت رادیکال و پاسخگویی بی‌امان می‌گذرد که مستلزم تقویت نهادهای نظارتی مستقل، تصویب قوانین افشای ثروت، ایجاد سازوکارهای محافظتی برای افشاگران، آزادی واقعی مطبوعات و فعال‌سازی جامعه مدنی است.

پرونده جفری اپستین ثابت می‌کند که بدون وجود اراده‌ای سیاسی و خواستی جمعی، ثروت و قدرت همواره این پتانسیل را دارد که عدالت را به کالایی لوکس تبدیل کند که تنها در دسترس عده‌ای خاص باشد.

فائزه آقامحمدی