نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
در روزهای اخیر، خبر درگذشت هوشنگ نهاوندی، وزیر آبادانی و مسکن در دولت امیرعباس هویدا، وزیر علوم و آموزش عالی در دولت جعفر شریفامامی، رئیس دانشگاه تهران و دانشگاه شیراز در دوران پیش از انقلاب، توجه برخی کاربران فضای مجازی را به خود جلب کرده است؛ اما در این میان، نکته جالب توجه برای برخی از افراد، این بوده که تاکنون، رضا پهلوی و فرح هیچ واکنشی به فوت هوشنگ نهاوندی نشان ندادهاند و به عبارتی دیگر تسلیت نگفتهاند.
امیرعباس فخرآور، فعال اپوزیسیون، در حساب شخصیاش در شبکه اجتماعی اکس نوشته است که گویا فرح چنان کینهای از هوشنگ نهاوندی ـ که روزی رئیس دفترش بوده ـ دارد که تا این لحظه حاضر به انتشار پیام تسلیت نشده!
جالب توجه است که هوشنگ نهاوندی در سال ۱۳۸۴، یکی از کتابهایش را با عنوان «آخرین روزها» منتشر کرده بود که ناراحتی فرح پهلوی را در پی داشته است.
هوشنگ نهاوندی در مصاحبهای ـ در پاسخ به این سؤال که آیا با فرح تماس داشته؟ ـ گفته بود: «از موقع فوت اعلیحضرت تا به حال، خیر. یکبار ایشان (یعنی فرح) بعد از انتشار کتاب «آخرین روزها» به من تلفنِ کنایهآمیزی کرد که چرا این مطالب را گفتید؟ نگفت که این مطالب دروغ است؛ گفت که چرا گفتی؟».
به نظر میرسد که هوشنگ نهاوندی در این کتابش، از مطالبی پرده برداشته که فرح را تا حد زیادی آشفته کرده است؛ با این حال، شاید عجیب باشد که فرح بهعنوان کسی که در پی مُردن یک سگ ـ سگ خانگی سالومه، مجری شبکه منوتو ـ تماس تلفنی برقرار کرده و با سالومه ابراز همدردی میکند، اما برای درگذشت نهاوندی که چندین مسئولیت کلیدی در حکومت پهلوی داشته و ریاست دفتر فرح را نیز عهدهدار بوده، سکوت میکند و هیچ واکنشی نشان نمیدهد.
در مجموع، شاید مرور برخی اظهارات هوشنگ نهاوندی در این مقطع مفید باشد. بهطور مثال، او در مصاحبه با تاریخ شفاهی هاروارد، از آخرین دیدار خود با شاه در آستانه فرار از ایران، چنین گفته است: «یک مرتبه شاه با نهایت عصبانیت از پشت میزش بلند شد دستش را اینجوری [اشاره] کرد به کلهاش، گفت، «آقای نهاوندی» ـ وقتی یک کسی را آقای نهاوندی خطاب میکرد یعنی دیگر خیلی عصبانی است ـ «آقای نهاوندی! این کله را میبینید؟ این دیگر کار نمیکند؛ ولم کنید! میخواهم بروم. ارتش هم هر غلطی میخواهد بکند خودش بکند. از دست من دیگر کاری برنمیآید».
همچنین، نهاوندی چندین سال پیش در گفتوگو با بیبیسی فارسی، عنوان کرده بود: «روز به روز، علل نارضایتیها فزاینده بود و با تدابیر ظاهری یا با انکار حقایق، نمیشد نارضایتیهای داخلی را پوشاند. سه سال قبل از انقلاب که رئیس دانشگاه تهران بودم، گروه بررسی مسائل ایران، گزارشی تهیه کرده بود راجعبه تورم شدیدی که در ایران وجود دارد. من این گزارش را خودم بردم به حضور اعلیحضرت؛ در این گزارش نوشته شده بود که میزان افزایش قیمتها در سال قبل سیوچند درصد بوده و امسال هم به همان روند پیش خواهد رفت.
ایشان (محمدرضا پهلوی) خیلی با عصبانیت به من گفت، شما که میدانید گزارشهایی که به من داده میشود، باید به دفتر مخصوص فرستاده شود و این گزارش امضاء هم ندارد. من گفتم قربان، اگر این گزارش از راه متعارف به دفتر مخصوص فرستاده میشد و به حضورتان میرسید، به نخستوزیر ارجاع میدادید و او به قدر کافی با من مخالف و بد است؛ این بود که میخواستم به صورت دستی تقدیم کنم… وقتی که شاه عصبانی میشد، محکم پاهایش را به هم میکوبید؛ پاهایش را محکم کوبید به هم و رویش را از من برگرداند و رفت به طرف پنجره… معنایش این بوده که از اتاق برو بیرون!».
خبرگزاری فارس
گفتگوی جهانبانو با بانوان حاضر در مسیر مشایه
آشنایی با اولین موکب بین المللی زنانه
جملات کوتاه برای تشکر از بانوان خادم عراقی
چند توصیه برای مادران جهت در پیادهروی اربعین
به پاس ۱۰۰۰ روز خدمت
جریان مقاومت، جریانی است که باید همچنان خون تازه در آن دمیده شود
سختترین و سوزناکترین درد بشر، درد فراق است
مردم خوب میدانند چه کسی خدمتگزارشان است
یادبود بانوان آمل برای شهید رئیسی و شهدای خدمت