زن ایرانی، امن‌تر از روایت رسانه‌ها

در سال‌های اخیر، فضای رسانه‌ای بین‌المللی به‌ویژه رسانه‌های فارسی‌زبان خارج‌نشین، تلاش زیادی کرده‌اند تا تصویر زن ایرانی را به‌عنوان موجودی تحت فشار، فاقد امنیت و منزوی ترسیم کنند. اما واقعیت میدانی در جامعه ایران چیز دیگری می‌گوید.

زن غربی در رسانه‌ها، آزاد، مستقل، و قدرتمند نشان داده می‌شود و زن ایرانی محدود، وابسته، و مظلوم. اما آیا واقعیت هم همین است؟ نگاه آماری، تحلیل اجتماعی، و بررسی وضعیت زنان در بستر واقعی زندگی روزمره نشان می‌دهد که امنیت زنان نه فقط به آزادی‌های بیرونی، بلکه به بافت فرهنگی، حمایت خانواده، قوانین حامی، و شرایط اجتماعی بستگی دارد. ایران، با وجود برخی چالش‌ها، در بسیاری از این حوزه‌ها وضعیت بهتری نسبت به غرب دارد. اجازه دهید جزئی‌تر نگاه کنیم.

۱. اجتماعی و خیابانی زنان در ایران؛ آرامشی که دیده نمی‌شود

زنان ایرانی، در بسیاری از شهرها و مناطق، بدون نگرانی جدی از خشونت فیزیکی یا جنسی در فضای عمومی رفت‌وآمد می‌کنند. حتی در ساعات غروب و شب، حمل‌ونقل عمومی نسبتاً امنی در اختیار دارند. آزار خیابانی به عنوان یک جرم تلقی می‌شود و در سال‌های اخیر، پویش‌هایی مانند “نه به آزار خیابانی” از سوی جوانان و نهادهای مردمی، فضای فرهنگی را نیز ارتقا داده‌اند.

در مقابل، طبق گزارش رسمی سازمان آمار اروپا (یورواستات)، در فرانسه و آلمان، بیش از ۸۰٪ زنان بین ۱۵ تا ۳۵ سال حداقل یک بار تجربه آزار خیابانی دارند. در شهرهای بزرگی چون پاریس، لندن و نیویورک، حمل سلاح سرد یا اسپری فلفل برای زنان، به روالی عادی تبدیل شده است. این سطح از ترس مزمن، در جامعه ایرانی به‌شکل گسترده وجود ندارد.

۲.خشونت جنسی و بهره‌کشی رسانه‌ای؛ بحران پنهان غرب مدرن

زن در جامعه غربی، بیش از هر زمان دیگری در معرض نگاه جنسی و کالایی قرار گرفته است. رسانه‌ها، صنعت مد، تبلیغات، موسیقی و حتی پلتفرم‌هایی چون اینستاگرام و تیک‌تاک، تصویری را از زن مطلوب ارائه می‌دهند که بیشتر مبتنی بر جذابیت جسمی است تا شخصیت.

آمار شوک‌آور از آمریکا:

طبق داده‌های National Sexual Violence Resource Center، از هر ۵ زن آمریکایی، ۱ نفر قربانی تجاوز جنسی است.

تنها در سال ۲۰۲۱، بیش از ۴۰۰هزار مورد تعرض جنسی ثبت رسمی شده که به گفته نهادهای قضایی، تنها بخشی از آمار واقعی است.

در ایران، پوشش شرعی و مرزهای عرفی در بسیاری موارد به‌عنوان سدی در برابر این نوع نگاه عمل می‌کند. این قوانین نه محدودکننده، بلکه محافظت‌کننده‌اند. اگرچه استثناهایی وجود دارد، اما فرهنگ عمومی ایران هنوز مبتنی بر نوعی احترام سنتی به زن است؛ حتی اگر گاهی در قالب‌های مردسالارانه جلوه کند.

۳. خانواده؛ سنگری که در غرب فرو ریخته است

در ایران، نقش خانواده به عنوان شبکه‌ای حمایتی برای زنان هنوز فعال است. دختران در بستر خانواده بزرگ می‌شوند، مشاوره می‌گیرند، و حتی در دوره‌های بحرانی زندگی، مانند بیکاری یا طلاق، خانواده‌ها پشت آن‌ها می‌ایستند.

در غرب اما، نهاد خانواده به شدت تضعیف شده:

بیش از ۴۰٪ ازدواج‌ها در آمریکا به طلاق ختم می‌شود

در سوئد و نروژ، بیش از ۵۵٪ فرزندان، خارج از ازدواج متولد می‌شوند

بسیاری از زنان تنها زندگی می‌کنند، و این تنهایی منبع ناامنی روانی، مالی و حتی فیزیکی است

در ایران، هنوز نهاد خانواده – با همه نقدهایی که به آن وارد است – مانعی مهم در برابر فروپاشی روانی زنان محسوب می‌شود. حتی مادران مجرد نیز از حمایت خانواده گسترده‌ بهره می‌برند. این حمایت در بحران‌های اجتماعی مانند کرونا یا حتی اعتراضات خیابانی هم خودش را نشان داد.

۴. امنیت روانی و معنوی؛ عنصری که در غرب فراموش شده است

در ایران، زن مذهبی نه تنها امنیت روانی خود را از باور دینی‌اش می‌گیرد، بلکه در بستر معنوی جامعه، حمایت و احترام دریافت می‌کند. حجاب برای بسیاری از زنان نه اجبار، بلکه پوششی برای کنترل نگاه‌ها، تمرکز بیشتر بر شخصیت، و کاهش فشار روانی حاصل از خودنمایی اجباری است.

در غرب، تصویر زن موفق، اغلب زنی است با بدنی ایده‌آل، آرایش سنگین، روابط متعدد، و پوششی تحریک‌آمیز. زنانی که از این الگو تبعیت نمی‌کنند، در حاشیه قرار می‌گیرند. این فشار اجتماعی، به‌ویژه در دختران نوجوان، منجر به افزایش شدید افسردگی، خودزنی، و اختلالات خوردن شده است. طبق گزارش مؤسسه CDC آمریکا، خودکشی دومین عامل مرگ دختران بین ۱۵ تا ۲۴ سال در این کشور است.

۵. زن ایرانی در بحران‌ها؛ کارنامه‌ای قابل دفاع

در بحران‌هایی نظیر زلزله، کرونا، تحریم اقتصادی یا اغتشاشات، زنان ایرانی نقشی کلیدی در حفظ آرامش خانواده، آموزش فرزندان، و مشارکت اجتماعی ایفا کرده‌اند. پرستاران، معلمان، فعالان فرهنگی و داوطلبان زن، در خط مقدم بسیاری از بحران‌ها بوده‌اند.

در اغتشاشات سال ۱۴۰۱ نیز، برخلاف آنچه رسانه‌ها تبلیغ می‌کردند، بسیاری از زنان با درک عمیق‌تر از شرایط کشور و نظر رهبری معظم انقلاب، با حفظ آرامش اجتماعی و پرهیز از هیجانات خطرناک همسو با معاندین ، نقشی مؤثر در حفظ ثبات ایفا کردند. این عقلانیت اجتماعی در زنان ایرانی، دستاورد سال‌ها آموزش، آگاهی سیاسی و رشد فرهنگی است که نظام اسلامی در آن نقش داشته است.

۶. رسانه و مهندسی تصویر زن ایرانی

بی‌بی‌سی فارسی، ایران‌اینترنشنال، من‌وتو و رسانه‌های مشابه، از زن ایرانی فقط یک تصویر می‌خواهند: زن معترض، زن طغیان‌گر، زن بی‌حجاب. میلیون‌ها زن باحجاب، زن خانه‌دار موفق، زن دانشمند یا زن کارآفرین برای این رسانه‌ها دیده نمی‌شوند، چون با دستور کارشان هم‌خوانی ندارند.

این رسانه‌ها معمولاً از روایت زنان قربانی استفاده ابزاری می‌کنند. زنانی که دچار مشکل شده‌اند، سوژه‌ای می‌شوند برای اثبات ناکارآمدی جمهوری اسلامی؛ اما زنانی که با همین شرایط، رشد کرده‌اند، نادیده گرفته می‌شوند. این استفاده ابزاری از زن، خودش شکلی از خشونت رسانه‌ای است.

نتیجه‌گیری: امنیت، نه فقط آزادی

زن غربی ممکن است ظاهراً آزاد باشد، اما زیر لایه‌ای از آزادی، با خشونت، بهره‌کشی جنسی، فشارهای روانی و انزوای اجتماعی روبه‌روست. زن ایرانی، با وجود نقدهایی که به قوانین و محدودیت‌ها وارد است، در یک بستر فرهنگی، دینی و خانوادگی قرار دارد که امنیت چندلایه‌ای برایش فراهم کرده است.

جمهوری اسلامی ایران، به جای آنکه زن را به میدان رقابت جنسی، اقتصاد مصرفی یا تبلیغات تنزل دهد، با فراهم‌کردن فضای تحصیل، اشتغال، تربیت فرزند، حمایت خانوادگی و کرامت اجتماعی، مسیر رشد متوازن زن را تقویت کرده است.

زن ایرانی امروز، نه برده سنت است و نه قربانی تجدد؛ بلکه در حال ساختن الگویی جدید از زن مسلمان، مؤثر، ایمن و هوشمند است. الگویی که غرب از آن می‌ترسد، چون می‌داند اگر دیده شود، بسیار الهام‌بخش‌تر از زن مصرف‌گرای غربی خواهد بود.

خبرنامه دانشجویان ایران