زنان و سندرم آشیانه ی خالی در بریتانیا

من یک زن مطلقه و در آستانه 50 سالگی هستم. فرزند کوچکتر من، 23 ساله، پنج ماه پیش خانه را ترک کرد، خواهر 25 ساله اش چند سال قبل خانه را ترک کرده بود. تنها زندگی کردن باعث ایجاد احساس گناه و نشخوار فکری ام می شود.

تنها زندگی کردن باعث ایجاد احساس گناه و نشخوار فکری در مورد ازدواجم، دوران کودکی فرزندانم و حتی نحوه رفتارم با والدینم شده است.

من خدا را شاکرم که فرزندانم سالم و مستقل هستند و زندگی خود را با شغل مورد علاقه شان و دوستان خوب می‌سازند. مدام سعی می کنم خودم را مشغول کنم تا احساس تنهایی کم تر مرا بیازارد، اما بین احساس خوب و ناامیدی دائما در نوسان هستم. گاهی اوقات فکر می کنم که زندگی در خانه ای بدون فرزندانم چه فایده ای دارد. گاهی فکر میکنم من چه قدر مادر بدی بوده ام. شاید اگر مادر خوبی بودم آنها بیشتر با من تماس می گرفتند. من عاشق فرزندانم هستم اما آنها آنطور که من توقع دارم به من سر نمی زنند و یا تماسی نمی گیرند. من به شدت دلتنگ فرزندانم هستم و می دانم این حجم از غم و اندوه مرا از پای در می آورد.

چطور با سندرم آشیانه خالی کنار بیاییم؟

پیوند عاطفی قوی که مادر نسبت به فرزندان خود دارد در عین اینکه بسیار زیباست میتواند آسیب زا نیز باشد. در این موارد شما بهتر به نوشتن روی بیاورید. شما با  فکر کردن به گذشته و نشخوار فکری بر حجم غم و اندوه خود می افزایید. این نشخوار فکری در مورد دوران کودکی آنها، ازدواج شما و حتی اینکه در سن جوانی چگونه با پدر و مادر خود رفتارکرده اید، غم شما را دو چندان می کند. افکار منفی را کنار بگذارید. تمرکز خود را به خاطرات مثبت و لحظات خوبی که با فرزندان خود سپری کرده اید، معطوف کنید. همچنین می توانید با کمک فرزندان یک برنامه روتین برای دیدن آنها تنظیم کنید، یک شام دو هفته در میان یا یک تماس تلفنی هفتگی.

قدرت احساسات و شوکه شدن شما از شدت دلتنگی برای آنها زندگی را برایتان مختل خواهد کرد، و شما به عنوان یک مادر قطعا نمی خواهید این احساسات منفی را به آنها نیز منتقل کنید.

 این واقعیت که آن‌ها مشغول هستند، شاد هستند و زندگی مستقلی دارند به شما یک چیز مهم می‌گوید: شما به اندازه کافی والد خوبی هستید. قطعا هیچ پدر و مادری کامل نیست. فرزندان نیز عشق شما را درونی کرده اند و شما را بسیار دوست دارند. این مهم است که فرزندان بدون ما بتوانند خودشان را کشف کنند. آنها باید دایره دوستان خود را پیدا کنند و طعم استقلال شخصیتی را بچشند. این بخشی از زیست شناسی هر انسانی است، زیرا اگر فرزندان برای همیشه به والدین وابسته می ماندند، پس از مرگ آنها نمی توانستند خودشان را  مدیریت کنند.

گاردین