نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
نشست علمی ترویجی نقد و تحلیل کتاب «زنان، افتاء و مرجعیت» با حضور مولف حجتالاسلام مهدی سجادی امین و ناقدان دکتر رحیمه سادات ابراهیمی و حجتالاسلام سید حمید علوی آزیز، بهتازگی در موسسه علمی تحقیقی نرجس (سلام الله علیها) مشهد برگزار شد.
این مراسم جمعی از طلاب، اساتید و پژوهشگران حوزه زن و خانواده را گرد هم آورد. در ادامه، گزارشی از این مراسم ارائه میشود.
استاد سجادی امین در مورد مرجعیت زنان بیان کرد که برخی به جواز و برخی به عدم جواز آن اعتقاد دارند.
ادله موافقان جواز، تمام شئونات مرجعیت را دربرنمیگیرد، در حالی که ادله مخالفان تنها به برخی از این شئونات اشاره دارد.
بنابراین، این موضوع به بررسی مرجع تقلید به عنوان یک مسئله مستحدث نیاز دارد، که متصدی امور مختلفی مانند حاکمیت، وصایت و ولایت است.
او افزود که برخی از ادله ناظر به شئون ولایی است و اصل اولیه عدم ولایت شخصی بر دیگری است، به جز خداوند که ولایت ذاتی دارد. برای اثبات ولایت دیگران، باید دلیل خاصی وجود داشته باشد که در مورد زنان چنین دلیلی موجود نیست.
استاد سجادی امین تأکید کرد که در اندیشه دینی، مناصب ولایی مسئولیتهایی هستند که در منابع دینی بهطور الزامآور یا ترجیحی از عهده زنان برداشته شده و این به دلیل مسئولیتهای خطیری مانند فرزندپروری است که به زنان محول شده است و نه به خاطر نقصی در وجود آنها.
اما در مورد شأن افتا، که شأن ولایی نیست، ادله رجوع غیرمتخصص به متخصص شامل آن میشود و جنسیت در این زمینه تأثیری ندارد. بنابراین، این شأن برای زنان ثابت است و مردان و زنان میتوانند به آنها مراجعه کرده و از آنها تقلید کنند.
استاد ابراهیمی به نقاط قوت کتاب اشاره کرد و به ویژه به پاسخهایی که به ادله مخالفان افتای زنان داده شده، توجه کرد.
او بیان کرد که به رغم این نقاط قوت، به دلیل برخی استدلالهای نادرست، نتایج به دست آمده ممکن است صحیح نباشند.
او مقدمهای درباره ضرورت طرح این مسئله ارائه داد و گفت که تا زمانی که حوزه خواهران فقهایی در حد مرجعیت تربیت کند، این پرسش زودهنگام است. اما حوزه باید به یک سیاست آموزشی روشن برای خواهران دست یابد.
استاد ابراهیمی تأکید کرد که سوال درباره اینکه آیا زن میتواند مرجع تقلید باشد، معمولاً از سوی کسانی مطرح میشود که به دنبال فهم نوع نگاه اسلام به زن هستند.
او معتقد است که احکام اسلام در همه زمینهها عزتآفرین هستند و باید به گونهای ارائه شوند که در سطح بینالمللی و در مجامع زنان با افتخار مطرح گردند.
او به نکتهای در کتاب اشاره کرد که اصل بر عدم ولایت شخصی بر دیگری است و برای اثبات ولایت، باید دلیل خاصی وجود داشته باشد.
او همچنین به عمومیت عناوین مانند فقها و علما اشاره کرد و گفت که اگر فقها از اصل خارج شوند، زنان فقیه نیز باید شامل آن شوند.
استاد ابراهیمی به تحلیل روایات و فضای صدور آن پرداخت و گفت که ادعای عدم خروج زنان از اصل مذکور نیاز به دلیل دارد.
او همچنین به این نکته اشاره کرد که نویسنده کتاب، فتوای زنان را تنها برای زنان حجت میداند و این را به اختلاط نسبت میدهد. اما او تأکید کرد که اختلاط مانع اصلی نیست و اگر مردی مرجع باشد، اختلاط نیز پیش خواهد آمد.
او در نهایت بیان کرد که در سایر تخصصها، زنان میتوانند با حفظ حجاب و شئونات اسلامی فعالیت کنند و این نشان میدهد که اختلاط نمیتواند مانع اصلی از مرجعیت زنان باشد.
نویسندهای که روایت پناهگاه شیعیان را جده حضرت ولی عصر معرفی کرده، این روایت را تنها دلیلی بر جواز رجوع به زن در شرایط اضطرار میداند.
اما سوال اینجاست که آیا امام در چنین شرایطی به فاسق، جاهل، زنازاده یا غیرمؤمن نیز ارجاع میدهند؟ در حالی که شما شرط زن بودن را در کنار عدالت، فقاهت، حلالزادگی و ایمان مطرح میکنید. اگر این شرایط برابر باشند، باید امام در شرایط اضطرار به فاسق و جاهل نیز ارجاع میدادند.
شما به سیره متشرعه و عقلای جامعه اشاره کردید و از زنانی نام بردید که محل رجوع زنان و مردان بودهاند.
اگر این سیره ردع نشده، چرا در نتیجهگیری نهایی به حجیت فتوای زن برای زنان رسیدید؟ همچنین، فتوا برای شخص مجتهد حجت است زیرا او میتواند احکام را استنباط کند، اما برای مجتهد دیگر حجت نیست چون او نیز باید به فتوای خودش مراجعه کند.
اگر فتوای زن برای عوام حجت شد، به این معناست که این کشف معتبر است. در این زمینه چه ملاکی وجود دارد که زن عامی میتواند رجوع کند و مرد عامی نمیتواند؟
فرد باید یا مجتهد شود، یا احتیاط کند، یا تقلید کند. تقلید به معنای عمل به یک اماره ظنی است، و آیا عمل به اماره ظنی مختص به زن و مرد نیست؟ آیا مشابه این موضوع را در سایر ظنون معتبر دیدهاید؟ مثلاً آیا خبر واحد فقط برای زنان معتبر است یا قول لغوی فقط برای زنان حجت است؟
بدیهی است که پس از اثبات حجیت، دیگر کسی که به آن حجت استناد میکند، نیازی به شرایط خاصی ندارد. بنابراین، زن هم میتواند فتوا بدهد و هم میتواند مرجع تقلید شود.
استاد علوی آزیز به نقاط قوت کتاب اشاره کرد و گفت که مباحث تاریخی به خوبی مطرح شده است.
او چند موضوع را بررسی کرد: اول اینکه آیا زن میتواند مجتهد شود؟ به گفته او، امروزه تقریباً هیچکس در این مورد مناقشهای ندارد. دوم اینکه اگر زنی مجتهد شد، آیا میتواند از خودش تقلید کند؟ در این زمینه نیز تقریباً مخالفی وجود ندارد.
همچنین، نویسنده به جواز تقلید زن از زن مجتهد نیز قائل است. اما طبق نظر کسانی که تقلید از اعلم را واجب میدانند، اگر خانمی اعلم باشد یا تبعیت از اعلم را واجب ندانیم، آیا من که مجتهد نیستم میتوانم از خانم صفاتی تقلید کنم؟
استاد علوی آزیز اشاره کرد که نویسنده به این موضوع ظاهراً مشکلی نداشته، اما در نتیجهگیری قائل به این است که مشکل است مردان بتوانند از خانمها تقلید کنند.
از دیگر نقاط قوت کتاب، تفکیک شئون مرجعیت (شئون ولایی) از افتا و ارائه مباحث فقهی بدون ورود به مباحث احساسی است.
او همچنین به رد اجماع فقهای امامیه در شرط ذکوریت مرجع تقلید اشاره کرد و گفت که این شرط تا قرن دهم مطرح نبوده و اولین بار شهید ثانی در کتاب القضا آن را مطرح کرده است.
استاد علوی آزیز در مورد اصل عدم ولایت شخصی بر دیگری گفت که آنچه از این اصل خارج است، فقیه جامع الشرایط است، نه فقیه محض.
او به نکتهای در کتاب اشاره کرد که یکی از شئون ولایت، قضاوت است و ذکوریت در آن معتبر است، در حالی که شیخ انصاری، یکی از فقهای بزرگ، میگوید هیچ دلیل معتبری بر شرط ذکوریت در قضاوت وجود ندارد.
همچنین، او به اجماع یا شبه اجماع اهل سنت بر عدم شرط ذکوریت اشاره کرد که با ادعای نویسنده در تضاد است.
استاد علوی آزیز همچنین به این نکته پرداخت که عدم ولایت زن به دلیل مسئولیتهایی چون فرزندپروری نادرست است و پرسید چه کسی گفته که فرزندپروری وظیفه زن است.
او تأکید کرد که اسلام تنها یک وظیفه برای زن در زندگی زناشویی قرار داده و بقیه موارد به این شکل نیست که وظیفه او باشد.
او معتقد است که تفاوتگذاری بین زن و مرد در موارد زیادی ناشی از شرایط زمانه است و ارتباطی با ثوابت اسلام و قرآن ندارد، مانند احکامی که برای کنیز و عبد صادر شده است. در آن زمان، زنان غالباً درس نخوانده و به دنبال خرافات بودند.
استاد سجادی امین از اساتید بزرگوار تشکر کرد و گفت که در چاپهای بعدی نقدهای وارده مد نظر قرار خواهد گرفت.
او تأکید کرد که مباحث فقاهتی باید با دقت دنبال شوند و معیارهای دقیقی برای آن بیان شده که باید رعایت شود تا متهم به بیسوادی نشویم.
در مورد مسئله این پژوهش، چندین نشست برگزار شده است که حتی در موضوع افتا نیز مخالفانی وجود دارد و بزرگواران بیشتر نقدهای خود را در زمینه مناصب ولایی مطرح کردهاند.
او در مورد اصالت عموم گفت که زمانی میتوان به آن استناد کرد که قرینه یا ما یصلح للقرینه بر خلاف آن وجود نداشته باشد.
اگر چنین قرینهای وجود داشته باشد، شمول عموم را محدود میکند و ما یصلح للقرینه در مورد مناصب ولایی برای زنان وجود دارد، بنابراین ایشان از عموم ولایت مجتهد فقها خارج میشوند. این نکته را میتوان از مجموعه فقه، مانند بحث ولایت بر صغار و مجانین و وصایت، به دست آورد.
استاد سجادی امین همچنین به لفظ “رجل” در روایات قضاوت اشاره کرد و گفت که نگاهها در این زمینه متفاوت است.
طبق قاعده احترازیت قیود، هر جا “رجل” آمده، منظور مرد است، اما در برخی ادله به خاطر اصل اشتراک احکام بین زن و مرد از این عنوان صرفنظر میکنیم. اما در اینجا که شئون ولایی مطرح است، باید مشخص شود با چه مکانیزمی که مورد تأیید دستگاه فقاهت باشد، از قاعده احترازیت قیود دست برمیدارید.
او همچنین تأکید کرد که قضاوت در فقه با آنچه امروز وجود دارد، متفاوت است.
اجتهاد
گفتگوی جهانبانو با بانوان حاضر در مسیر مشایه
آشنایی با اولین موکب بین المللی زنانه
جملات کوتاه برای تشکر از بانوان خادم عراقی
چند توصیه برای مادران جهت در پیادهروی اربعین
به پاس ۱۰۰۰ روز خدمت
جریان مقاومت، جریانی است که باید همچنان خون تازه در آن دمیده شود
سختترین و سوزناکترین درد بشر، درد فراق است
مردم خوب میدانند چه کسی خدمتگزارشان است
یادبود بانوان آمل برای شهید رئیسی و شهدای خدمت