چهره واقعی زنان اپوزیسیون ضدایرانی

شاید بتوان یکی از اصلی‌ترین دلایل بازگشت آرامش به فضای جامعه را مشخص شدن چهره واقعی اپوزیسیون ضدایرانی برای عموم جامعه دانست.
اپوزیسیون

اپوزیسیون ضدایرانی، اما طی این چندماه سخت درتلاش بوده که اگر شرایط داخلی ایران در واقعیت آرام شده، حداقل نگذارد در فضای رسانه‌ای و پیامی که به جامعه جهانی منتقل می‌شود، انقلاب تخیلی‌شان «در بن‌بست» و «به نقطه پایان رسیده» تلقی شود. جریانات اپوزیسیون ضدایرانی که هنوز دوست ندارند بپذیرند مردم ایران به آن‌ها «نه» گفته‌اند، طی چندماه اخیر به هر دری زدند تا مقامات آمریکایی و اروپایی را قانع کنند که اگر به حمله نظامی علیه ایران فکر نمی‌کنند، حداقل فشار تحریم‌ها و تهدید‌ها علیه تهران را در اوج خود ادامه دهند.

شاید بتوان ویژگی مشترک اپوزیسیون هزاررنگ ضدایرانی را در یک‌چیز دانست که آن، دریوزگی یا به‌عبارت بهتر «گدایی توجه» و کمک‌های مالی و رسانه‌ای از مقامات کشور‌های خارجی سراسر جهان است. مسیری که این روز‌ها نمونه موفق آن را در زلنسکی، رئیس‌جمهور اوکراین پیش چشم خود می‌بینند.

مسیح علینژاد

مسیح علی‌نژاد که پروژه تحریم ایران در همه شئون از‌جمله ورزش و سپاه را دنبال می‌کند در چندماه اخیر در‌کنار حامد اسماعیلیون، فعال‌ترین چهره اپوزیسیون بوده و به‌لحاظ حضور در پارلمان‌ها و مجامع رسمی غربی است. مسیح علی‌نژاد در سخنرانی خود در جمع نمایندگان سنای ایتالیا گفت: «مردم ایران از کشور‌های غربی نمی‌خواهند که آن‌ها را نجات دهند، بلکه از کشور‌های غربی می‌خواهند به نجات جمهوری اسلامی پایان دهند.» علی‌نژاد همچنین با اشاره به نقل مکان دفتر رسانه سعودی اینترنشنال از لندن به واشنگتن از دولت بریتانیا خواسته سفارت جمهوری اسلامی را ببندد. او در ادامه از کشور‌های به‌اصطلاح حامی دموکراسی در‌خواست می‌کند سپاه را در فهرست تروریسم قرار دهند. علی‌نژاد در مصاحبه‌ای در حاشیه کنفرانس مونیخ می‌گوید: «ما باید کشور‌های غربی را برای اخراج و منزوی کردن جمهوری اسلامی متحد کنیم.» مسیح علی‌نژاد که پای ثابت چنین تجمعات ضد‌ایرانی است در تظاهرات بروکسل نیز فرصت سخنرانی پیدا کرده و از نگاه خود سپاه، این نهاد امنیتی ایران را قاتل معرفی می‌کند. علی‌نژاد در‌حالی‌که از عدم‌حضور مردان در دیدار با امانوئل مکرون، ابراز خرسندی کرده، روحیه ضد‌مردم خود را به تصویر می‌کشد و پس از این دیدار در رشته توییتی به محتوای صحبت‌های خود خطاب به مکرون پرداخته و در یکی از همین توییت‌ها می‌نویسد: «فرانسه می‌تواند نخستین کشور باشد برای به‌رسمیت شناختن این انقلاب. به‌جای جمهوری اسلامی با چهره‌های اپوزیسیون در آینده دیدار کنید.»

اگرچه گروه‌های اپوزیسیون سعی دارند با نمایش جدایی از منافقین در پشت تریبون حضور یابند تا مبادا وجهه منفی آن‌ها هزینه‌ای برایشان ایجاد کند، اما واقعیت میدان و حضور پررنگ‌تر منافقین در پارلمان‌های اروپایی نشان می‌دهد جبهه غربی برای به آتش کشیدن ایران بیش از هر دلقک دیگری روی مریم رجوی و تروریست‌های تحت‌امر وی حساب کرده است.

مریم رجوی

مریم رجوی و باند همراه وی که در جنایت علیه ایران از هیچ اقدامی فروگذار نکرده و علاوه‌بر همکاری با صدام در جنگ علیه ایران مهر ترور مردم عادی را نیز بر پیشانی دارند در کارزار ضدایرانی ۱۴۰۱ نیز حضور فعال داشته و برای تکمیل پروژه تحریم ایفای نقش کرده‌اند. مریم رجوی تاکنون برای پیشبرد پروژه تحریم ایران در پارلمان‌های ایرلند، ایتالیا، بریتانیا، کانادا و نروژ حضور یافته است. علاوه‌بر حضور در پارلمان کشور‌های مختلف در بحبوحه اتفاقات ۱۴۰۱ مریم رجوی بار‌ها با نمایندگان و مقامات سیاسی و اداری کشور‌های مختلف نیز دیدار جداگانه داشته است. او همچنین اخیرا در کنگره آمریکا نیز به‌صورت ویدئوکنفرانس حضور یافته و با نمایندگانی به صحبت نشسته است، خواهان بسته شدن سفارتخانه‌های ایران در کشور‌های اروپایی بوده‌اند. رجوی پیش از آغاز غائله پاییز در اردیبهشت‌ماه با مایک پمپئو دیدار کرده و بار دیگر دشمنی دیرینه خود با مردم ایران را به‌نمایش گذاشته بود. وی نه‌تن‌ها برای چندمین‌بار خواستار تحریم همه‌جانبه ایران شد! بلکه از حامیان بین‌المللی و در رأس همه آن‌ها آمریکا خواست تا فعالیت‌های تروریستی این فرقه در جنگ با مردم و نیرو‌های مسلح کشورمان را به‌رسمیت بشناسد!

لادن برومند

لادن برومند یکی از موسسان بنیاد عبدالرحمن برومند است که تحت‌عنوان پیشبرد حقوق بشر در ایران از دولت آمریکا پروژه تحریمی علیه ایران دریافت می‌کند. او در همین راستا به‌همراه مسیح علی‌نژاد در کاخ الیزه حضور یافت. لادن برومند در گفتگو با تلویزیون بی‌بی‌سی فارسی محتوای صحبت‌های خود با مکرون را این‌گونه تشریح کرد: «ما از شما نمی‌خواهیم که این رژیم را سرنگون کنید، اما برای سرکوب مردم به آن کمک نکنید.» به‌گفته برومند ملاقات‌کنندگان در ادامه از دولت فرانسه خواستند که «سپاه را در لیست تروریستی قرار دهد و کمک کند تا ایران از کمیسیون زنان سازمان ملل اخراج و کمیسیون تحقیقات فوری درباره جنایات اخیر تشکیل شود.» برومند البته به‌طور ناخواسته در همین مصاحبه محتوای صحبت‌های مکرون را نیز فاش کرد که به آن‌ها گفته بود نه تمایل و نه علاقه‌ای برای براندازی در ایران ندارد. این صحبت‌ها کاملا برخلاف ادعایی بود که مسیح علی‌نژاد درمورد محتوا جلسه با مکرون مطرح کرده و مدعی شده بود که وی آشوب‌های ایران را انقلاب توصیف کرده است.

نازنین بنیادی

نازنین بنیادی یکی از هفت‌نفری ا‌ست که تحت‌عنوان پرطمطراق «چهره‌های کلیدی و مطرح جنبش دموکراسی‌خواهی ایرانیان (!)» برای صحبت کردن درباره «تداوم و پویایی» ناآرامی‌های داخلی ایران در دانشگاه جرج تاون آمریکا حاضر بود. نکته جالب ماجرا، اما اینجاست که بنیادی طی عمر ۴۲‌ساله‌اش، درمجموع به اندازه ۴۲ هفته هم در ایران نبوده! با این وجود در روز‌های ابتدایی شکل‌گیری ناآرامی‌های خیابانی در کشور، او از این اتاق به آن اتاق کاخ‌سفید می‌رفت و به‌عنوان نماینده مردم ایران با مقامات آمریکایی از‌جمله کاملا هریس معاون رئیس‌جمهور، آنتونی بلینکن وزیر امور خارجه و جیک سالیوان مشاور امنیت ملی این کشور جلسه می‌گرفت. بنیادی بعد از جلساتش با مقامات کاخ‌سفید، ۱۱ آبان‌ماه در جلسه غیررسمی شورای امنیت سازمان ملل موسوم به «آریا فرمولا» که آن هم به ابتکار آمریکا و دولت آلبانی تشکیل شده بود، در کنار لیندا تامس گرینفیلد، سفیر واشنگتن در سازمان ملل و دقیقا یک صندلی جلوتر از راب مالی، نماینده کاخ‌سفید در امور ایران نشست و در سخنرانی چند‌دقیقه‌ای‌اش از دنیا خواست فشار‌ها علیه ایران را بیشتر کنند.

حضور و سخنرانی در پنلی که در حاشیه نشست امنیتی مونیخ برگزار می‌شد هم یکی دیگر از کنش‌های ضدایرانی بنیادی طی چند مدت اخیر بود. نکته جالب این جلسه که اتفاقا یک هفته بعد از راهپیمایی ۲۲ بهمن برگزار می‌شد، صحبت‌های بنیادی درباره خواسته‌های مردم ایران بود. مردمی که یک هفته قبل از آن، در مقیاس چند میلیون نفر به خیابان‌ها آمده بودند تا واقعیت‌های جامعه ایرانی یک بار دیگر برای پیگیری‌کنندگان تحولات پاییز ۱۴۰۱ مرور شود.

اگر بخواهیم فهرستی از سیاسی‌ترین جشنواره‌های سینمایی جهان تهیه کنیم، قطعا نام برلین در صدر این جدول قرار خواهد گرفت؛ جشنواره‌ای که از همان ابتدای راه‌اندازی نگاه ویژه‌ای به انگاره‌های سیاسی داشت و این انگاره‌ها، هرچه به جلو حرکت کرد، پرقدرت‌تر و مهیب‌تر شد. تاجایی‌که امروز بیش از آنکه با یک رویداد سینمایی طرف باشیم، بیشتر با یک مانیفست سینمایی مواجه هستیم که تنها شعار‌هایی سینمایی را در خود متجلی می‌کند. این جشنواره در دوره‌هایی تصمیم گرفت با تفکیک سینماگران دولتی از مستقل، پذیرای آن دسته از فیلمسازان مستقلی شود که حرفی سیاسی علیه حکومت کشورمان دارند و وقتی از این سیاست نتیجه دلخواه را نگرفت، به تحریم مستقیم سینمای ایران رو آورد تا جایگاه خود را به‌عنوان یک جشنواره مستقل و مملو از دغدغه‌های هنری به جهانیان نشان دهد. در جدیدترین اقدام سیاسی ضدایرانی این جشنواره نیز تریبون جشنواره در اختیار گلشیفته فراهانی (در جایگاه داور)، یکی از چهره‌های ائتلاف براندازی قرار گرفته تا او بتواند با صدایی بلند پرچم‌دار جنگ فرهنگی همه‌جانبه علیه ایران شود. گلشیفته در سخنرانی خود ضمن طرح چندین ادعای بی‌اساس برای ارائه تصویری سیاه از ایران و از هنرمندان حاضر برای آنچه او فروریختن دیوار ایران و ساختن جهان بهتر می‌خواند کمک می‌طلبد.

فرهیختگان