ترجمه تحلیلی جهان‌بانو؛

در روز مادر، با شنیدن قصه‌های مادران سالخورده گذشته را زنده کنیم 

روز جهانی مادر می‌تواند بیش از همیشه بهانه‌ای باشد برای مکث کردن، برای گوش دادن و برای یاد گرفتن.

وقتی پای صحبت مادرها و مادربزرگ‌ها می‌نشینیم، این فقط یک گفت‌وگوی ساده نیست؛ بلکه دریچه‌ای است به دنیایی از تجربه‌ها، خنده‌ها و گاهی اشک‌هایی که سال‌ها پیش خشک شده‌اند.

تحقیقات نشان می‌دهد که شنیدن خاطرات سالمندان نه‌تنها برای آنها مفید است و احساس تنهایی را کاهش می‌دهد، بلکه برای نسل جوان هم مثل یک کلاس درس زندگی است. درس‌هایی که در هیچ دانشگاهی تدریس نمی‌شود؛ از مقاومت در برابر سختی‌ها گرفته تا لذت بردن از چیزهای کوچک.

در فرهنگ ایرانی، همیشه به سالمندان به‌عنوان گنجینه‌های خانواده نگاه شده است. اما این روزها با شتاب زندگی مدرن، گاهی فراموش می‌کنیم که چقدر می‌توانیم از این گنجینه‌ها بهره ببریم. روز مادر فرصتی است تا دوباره این ارتباط را تقویت کنیم.

بعضی خانواده‌ها این روزها راه‌های خلاقانه‌ای برای حفظ این خاطرات پیدا کرده‌اند؛ از ضبط صدا و ویدیو گرفته تا نوشتن خاطرات در قالب کتاب‌های دست‌نویس خانوادگی. حتی بعضی‌ها از پدربزرگ و مادربزرگشان می‌خواهند که برایشان نامه بنویسند، نامه‌هایی که سال‌ها بعد می‌توانند دوباره بخوانند و یادشان بیاورند که روزی کسی این‌قدر دوستشان داشته که برایشان از دلش بنویسد.

روانشناسان می‌گویند همین گفت‌وگوهای ساده، هم برای سالمندان و هم برای جوان‌ترها مثل یک داروی شفابخش عمل می‌کند. برای یکی فرصتی است تا احساس کند هنوز صدایش شنیده می‌شود و برای دیگری راهی است برای فهمیدن اینکه پشت هر چروک صورت یک داستان نشنیده وجود دارد.

پس شاید روز مادر امسال بتواند بهانه‌ای باشد برای شروع یک سنت جدید؛ سنت گوش دادن. بدون عجله، بدون حواس‌پرتی، فقط با تمام وجود. چون هر کدام از این داستان‌ها، چه شیرین و چه تلخ، بخشی از تاریخ خانواده‌ ما هستند. و چه کسی بهتر از مادرها و مادربزرگ‌ها می‌تواند این تاریخ را برایمان روایت کند؟

 نیوزویک