هشت مارس؛ روز جهانی زن

روز هشتم مارس به عنوان روز جهانی زنان نام‌گذاری شده است و سالروز مبارزۀ سیاسی و اجتماعی زنان علیه تبعیض است. هر سال میلیون‌ها نفر در کشورهای مختلف در این روز به منظور گرامیداشت این مناسبت برنامه‌های مختلفی را تدارک می‌بینند.

انتخاب روز هشتم مارس به نام روز زن به دلیل مبارزۀ زنان کارگر فابریک نساجی کتان در سال ۱۸۵۷ میلادی در این روز و در شهر نیویورک آمریکا است. شرایط کاری دشوار با دستمزد ناچیز، زنان کارگر در اوایل قرن بیستم را که به همراه مردان در کشورهای صنعتی به بازار کار ورود پیدا کرده بودند، وادار به مبارزه علیه این بی‌عدالتی به صورت سازمان‌یافته کرد. بنابراین در هشتم مارس زنان کارگر نساجى در يک كارخانه بزرگ پوشاک در نیویورک به منظور اعتراض عليه شرايط طاقت فرسای کاری و دستمزد بسیار کم اعتصاب کردند.

به همین دلیل روز هشتم مارس به عنوان یک مناسبت برای مبارزه زنان علیه تبعیض و نابرابری در تاریخ به ثبت رسیده است. پس از آن جنبش‌های زنانه در كشورهاى مختلف جهان از اروپا و آمریکا گرفته تا قاره آسیا و آفریقا به وجود آمد و این جنبش‌ها برای دستیابی به دستمزد عدلانه‌ و در مواردی مبارزه  با نژادپرستی مانند جنبش‌های زنان سیاه‌پوست در ایالات متحده آمریکا فعالیت‌های مختلفی انجام دادند.

در کشور ما نیز در دوران قاجار و پس از انقلاب مشروطه فعالیت‌های زنان شکل جدی‌تری پیدا کرد و تشکیل جمعیت‌های زنان ایرانی پس از انقلاب مشروطه و شکل گیری انجمن زنان صدر مشروطه نمونه ای از فعالیت‌های زنان در آن دوران بود. زنان در دوران قاجار به عرصه سیاست ورود پیدا کردند و اگرچه این نقش در آغاز کم رنگ بود، با این وجود گامی موثر برای فعالیت بیشتر در عرصه‌های سیاسی و اجتماعی به حساب می‌آمد؛ فعالیت‌هایی مانند حضور در مبارزات آذربایجان در دوره مشروطه، اعتراض به مظفرالدین شاه قاجار در غائله گرانی نان در تهران و تأسیس مدارس در دوران پس از مشروطه از این دست بود.

در دوران پیروزی انقلاب اسلامی و پس از آن نیز زنان نقش بسیار مهمی ایفا کردند. نخستین تظاهرات زنان در حمایت از انقلاب اسلامی در سال ۱۳۴۲ رقم خورد و تشکیل جلسات فرهنگی و فعالیت‌های تبلیغی در شهرهای بزرگ، تظاهرات زنان مشهدی در ۱۷ دی ماه در سال ۵۶ و تظاهرات‌های گسترده زنان در سال‌های منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی در کنار فعالیت‌های مبارزاتی علیه رژیم پهلوی از جمله فعالیت‌های زنان ایرانی در دوران معاصر است.

پس از پیروزی انقلاب اسلامی بر خلاف دوره پهلوی که زن ایرانی در آن دوران جلوه و مظهر هیجانات جنسی قلمداد می‌شد و این الگو برگرفته از زن غربی بود، تلاش شده است که از توانمندی‌های زن و استعدادهای او در جهت رشد و تعالی جامعه استفاده شود و این اقدامات در درجه اول تحکیم بنیان خانواده را در نظر گرفته است؛ در واقع زن مسلمان ایرانی پس از انقلاب، جایگاه اصلی خود را در مرتبه اول در نهاد خانواده و سپس در سطح جامعه از نو ساخت.

به همین دلیل در نظام جمهوری اسلامی مسأله جنسیت در جهت رشد و تعالی انسان استفاده شد، نه برای زوال اخلاقی و پست شمردن بشر آنگونه که در برخی از کشورهای غربی اخلاق به انحطاط کشیده شده است. آمارهای مربوط به فعالیت‌ زنان ایرانی پس از پیروزی انقلاب اسلامی در عرصه‌های مختلف سیاسی، ورزشی، اقتصادی، علمی و اجتماعی نشان‌دهنده نقش‌آفرینی تاثیرگذار این قشر در سطح جامعه است. در ادامه به بخشی از این پیشرفت‌ها با استناد به آمارهای بین‌المللی اشاره می‌شود.

پیشرفت بانوان ایرانی

در رابطه با سطح سواد و تحصیلات دختران ایرانی آمارها نشان می‌دهد بی‌سوادی زنان بالاتر از ۱۵ سال در مقایسه با دیگر کشورها بسیار کاهش پیدا کرده و نسبت دختران به پسران در تحصیلات ابتدایی، دانشگاهی و متوسطه نیز افزایش یافته است. پیش از انقلاب زنان سهمی ۶ درصدی از فارغ‌التحصیلان دانشگاهی داشتند، با این وجود این آمار در حال حاضر به ۵۰ درصد رسیده است.

بانوان ایرانی پس از انقلاب در حوزه ورزش موفق شدند با حفظ موازین دینی مانند حجاب در مسابقات جهانی حضور پیدا کنند و در رشته‌های مختلف موفقیت‌های ارزشمندی کسب کنند. پیش از انقلاب بانوان در رقابت‌های آسیایی موفق به کسب ۵ مدال شده بودند، در حالی که پس از انقلاب اسلامی زنان ایرانی ۳۳۰۲ مدال در حوزه ورزش در رقابت‌های بین‌المللی کسب کردند.

قبل از انقلاب اسلامی، شاخص امید به زندگی در بین بانوان ایرانی ۶/۵۷ درصد بود در حالی که اکنون به ۱/۷۷ درصد افزایش پیدا کرده است. همچنین تعداد پزشکان زن متخصص در رابطه با مسائل پزشکی مربوط به زنان از ۱۶ درصد به ۹۸ درصد افزایش یافته و مرگ و میر زنان هنگام زایمان ۹۰ درصد کاهش پیدا کرده است. تعداد پزشکان زن پیش از انقلاب اسلامی ۵۹۷ نفر بوده که پس از انقلاب ۵۰ برابر بیشتر شده است.

بانوان کشورمان پس از انقلاب اسلامی نهادهای بسیاری را با رویکردهای خیریه‌ای، کارآفرینی، تربیتی، فرهنگی و حتی پژوهشی ایجاد کردند و تعداد آنها به هزاران کانون غیردولتی می‌رسد. حضور این قشر از جامعه در سازمان‌های مردم نهاد در پیشبرد مطالبات زنان بسیار تأثیرگذار بوده است. لازم به ذکر است که پیش از انقلاب تنها ۵ سازمان مردم نهاد در رابطه با مسائل زنان به فعالیت می‌پرداختند که اغلب آن‌ها به خانواده سلطنتی مرتبط بودند، اما در حال حاضر بیش از ۲۷۰۰ سمن در حوزه مسائل زنان در استان‌های مختلف ایران به فعالیت می‌پردازند.

در عرصه فرهنگ و نویسندگی نیز تعداد زنان نویسنده پیش از انقلاب کمتر از ۱۰ نفر بود که در حال حاضر به بیش از ۴۰۰۰ نفر افزایش یافته است. انتشارات مستقلی که توسط زنان اداره شود در زمان حکومت پهلوی وجود نداشت، اما در حال حاضر حدود ۸۰۰ ناشر زن در کشور به فعالیت می‌پردازند. در عرصه مدیریت نیز، در دوران حکومت پهلوی زنان تنها ۶ درصد از مسئولیت‌ها را بر عهده داشتند، با این وجود این رقم پس از انقلاب به بیش از ۴۰ درصد رسیده است.

در کنار تمامی این پیشرفت‌های مثبت و سازنده برای بانوان کشورمان، هنوز هستند زنانی که با مشکلاتی مانند سطح پایین اعتماد به نفس و تحصیلات، تهدیدهای روانی، جسمی، فرهنگی و اخلاقی، محرومیت از برخی حقوق اساسی خود هنگام مشاجرات خانوادگی، سرپرست خانواده بودن و تلاش برای کسب روزی حلال برای اعضای خانواده، استفاده ابزاری و پایین بودن سطح فرهنگ و تفکر نسبت به زنان و چالش‌هایی نظیر این‌ مسائل دست و پنجه نرم می‌کنند. با این وجود زنان ایرانی همچنان برای از بین بردن مشکلات و رسیدن به موفقیت‌های ارزشمند تلاش می‌کنند و برای رسیدن به فردایی بهتر تلاش و کوشش را سرلوحه کار خود قرار می‌دهند.