چادرشب در آستانه فراموشی؛

روایت یک گیلانی از نبردی نابرابر برای حفظ میراث سه‌هزارساله

در قاسم‌آباد رودسر، آسیه صادقی با هنر چادرشب‌بافی، میراث چندصدساله‌ی گیلان را دوباره زنده کرده است. با وجود کمبود نخ، هزینه‌های بیمه و نبود حمایت‌های دولتی، او و زنان روستا با عشق و پشتکار چادرشب می‌بافند، اشتغال ایجاد می‌کنند و چرخ صنایع‌دستی بومی را به حرکت درمی‌آورند؛ نمونه‌ای الهام‌بخش از کارآفرینی زنان ایرانی و حفظ فرهنگ محلی.

در دل روستای تاریخی قاسم‌آباد رودسر، هنر اصیل زنان گیلک هنوز در صدای دارهای چادرشب‌بافی زنده است؛ صدایی آرام اما ماندگار که هر روز از عشق، تلاش و پایدار بودن زنان روستایی حکایت می‌کند. در میان این زنان سخت‌کوش، سیده آسیه صادقی از چهره‌هایی است که با پشتکار و ایمان به ریشه‌های فرهنگی خود، توانسته هنر چند صدساله‌ی چادرشب‌بافی را احیا کرده و آن را به الگویی از کارآفرینی زنان ایرانی تبدیل کند.

صادقی بیش از دو دهه است که با دستان خود و همراهی زنان قاسم‌آبادی، رنگ‌ها را درهم می‌تند تا از دل نخ و دار، داستانی از هویت و اصالت گیلان روایت شود. او از همان ابتدای مسیرش باور داشت که چادرشب فقط یک پارچه‌ی رنگارنگ نیست، بلکه بخشی از حافظه‌ی تاریخی مردم گیلان است و باید با دقت و عشق حفظ و به نسل بعد سپرده شود. 

اما راه او آسان نبوده است؛ مشکلات فراوانی همچون کمبود نخ، گرانی مواد اولیه، هزینه‌های سنگین بیمه، نبود حمایت‌های دولتی و دشواری عرضه محصولات، بارها کارش را تهدید کرده‌اند. با این حال آسیه صادقی با خستگی‌ناپذیری مثال‌زدنی توانسته چراغ کارگاهش را روشن نگه دارد و با نوآوری و ترکیب سنت با مدرنیته، هنر چادرشب‌بافی را به زندگی امروز بیاورد.

او با بهره‌گیری از طرح‌های اصیل چادرشب و افزودن کاربردهای جدید، محصولاتی متنوع تولید کرده است؛ از کیف و دستمال گردن گرفته تا روسری و وسایل تزئینی منزل که همه با طرح‌های رنگارنگ بافته می‌شوند و زیبایی چشم‌نوازی دارند. این خلاقیت نه‌تنها باعث جذب مشتریان جوان‌تر شده، بلکه زمینه‌ای فراهم کرده که چادرشب از ویترین موزه‌ها خارج و وارد زندگی روزمره شود.

کارگاه او اکنون محل فعالیت نزدیک به ۳۰ زن روستایی است؛ زنانی که بعضی از آنان در کارگاه‌های کوچک و برخی در خانه‌های خود پای دار نشسته‌اند و از همان دل خانه، کسب درآمد می‌کنند. این اشتغال خانگی موجب شده بسیاری از زنان بتوانند بدون ترک خانواده، در چرخه تولید سهم مؤثری داشته باشند و عزت نفس و استقلال مالی پیدا کنند. 

حضور گردشگران داخلی و خارجی در منطقه و تمایل آنان به شناخت صنایع دستی بومی، رونق بیشتری به این کسب‌وکار بخشیده است. آسیه صادقی با نمایش فرآیند بافت چادرشب و توضیح درباره قدمت آن، توانسته فرهنگ محلی قاسم‌آباد را بیشتر معرفی کند و نقش موثری در توسعه گردشگری فرهنگی این منطقه داشته باشد.

با وجود این موفقیت‌ها، موانع زیادی پیش روی این هنر کهن قرار دارد. از نبود بیمه و حمایت مالی کافی گرفته تا دشواری تأمین نخ‌های مناسب و هزینه‌های سنگین شرکت در نمایشگاه‌ها و بازارهای فروش. صادقی بارها تأکید کرده است که اگر بخواهیم چادرشب‌بافی به عنوان یک هنر زنده و پایدار باقی بماند، باید زنان هنرمند بیمه شوند، زنجیره تأمین مواد اولیه تقویت گردد و بازار فروش داخلی و خارجی به شکل هدفمند مدیریت شود. 

با وجود همه این چالش‌ها، آسیه صادقی همچنان با امید به کارش ادامه می‌دهد. او هر روز رنگ‌ها را کنار هم می‌چیند، نخ‌ها را با دقت تاب می‌دهد و باور دارد که در هر تار و پود، روح زنان گیلان و پشتکارشان جریان دارد. او می‌گوید: «چادرشب‌بافی فقط هنر دستان نیست، هنر دلِ عاشق است. اگر عشق و صبر نباشد، هیچ نخ و رنگی نمی‌تواند روح فرهنگ ما را در خود نگه دارد.»

آسیه صادقی همچنین به جوانان توصیه می‌کند پیش از شروع در هر شاخه صنایع‌دستی، به یاد داشته باشند که اصالت هنر در عشق، آموزش و پشتکار نهفته است. ماندگاری در این عرصه فقط با نگاه اقتصادی ممکن نیست؛ باید هنر را شناخت، به آن احترام گذاشت و با عشق آن را ادامه داد. 

روایت زندگی و تلاش‌های سیده آسیه صادقی، تصویری روشن از کارآفرینی زنانه و حفظ میراث فرهنگی ایران است؛ الگویی درخشان برای روزگار ما که نشان می‌دهد اگر هنرهای بومی با برنامه‌ریزی و حمایت درست همراه شوند، می‌توانند نه‌تنها فرهنگ را زنده نگه دارند، بلکه به چرخه‌ی اقتصاد محلی و توسعه پایدار جان تازه‌ای ببخشند. 

او و زنان قاسم‌آباد هر روز با نخ‌های رنگین، امید را در تار و پود پارچه‌ای می‌تنند که نامش چادرشب— نماد پایداری، زیبایی و هویت زن ایرانی است.

خبرگزاری تسنیم