روایت زنانه بوشهر با نمایش «گوهر»

نمایش «گوهر» حاصل سه سال تلاش گروهی از دانشجویان بوشهری است که با اقتباس از روایت‌های شفاهی زنان این استان، تلاش دارند تاریخ مبارزه و اصالت جنوب را در قالبی هنری و با محوریت نقش زنان، به نسل جدید منتقل کنند. این نمایش از امشب در سالن کانون پرورش فکری بوشهر روی صحنه می‌رود.

وارد سالن که شدم، با اشتیاق و گرمای لهجه‌های جنوبی و حماسه‌خوانی زنان و دختران روبه‌رو شدم. هرکدام تفنگی در دست داشتند و مردان نیز در سوی دیگر، یکی سنج می‌زد و دیگری دمام به دست گرفته بود.

صدای سازها در فضا می‌پیچید، ضرباهنگی از جنوب، از خاک و دریا، از تاریخی که هنوز در دل این مردم می‌تپد.

دختران و پسران دانشجو برای روایت تاریخ اصیل بوشهر گرد هم آمده بودند؛ تا حقایق و میراث گذشتگان خود را به نسل جدید بیاموزند. در نگاهشان غروری بود از جنس خاک و دریا، از تبار زنانی که هرگز در برابر نابرابری و هجوم خاموش نشدند.

همه‌چیز از سه سال پیش آغاز شد؛ از روزهایی که دو دانشجوی دختر بوشهری، یکدیگر را به‌عنوان هم‌دغدغه‌ای یافتند. از همان نخستین دیدار، حرف از کتاب و تاریخ و زنان شد؛ از زنانی که در روایت‌های رسمی جایی نداشتند اما در حافظه‌ی مردم زنده مانده بودند.

آن دو تصمیم گرفتند کاری کنند تا این صداها دوباره شنیده شود، نه در قالب یک مقاله یا پژوهش خشک، بلکه در هیاهوی صحنه، در نور و صدا و حرکت آن را رقم زدند.

کودکان مسافر روایت بوشهر را فرامی‌گرفتند

اولین قدمشان، اجرای برنامه‌های نوروزی در ساحل «ریشهر» برای مسافران بود. بوی دریا در هوا پیچیده بود و بچه‌ها روی ماسه‌ها جمع می‌شدند تا قصه‌های مادربزرگ‌ها را بشنوند. زینب برایشان از دلاوری زنان بوشهری در روزهای مقاومت می‌گفت؛ از مادری که تفنگ به دست گرفت تا خانه‌اش پابرجا بماند، از دختری که با صدای حماسی‌اش، روح رزمندگان را بیدار می‌کرد. همه‌ این‌ها طرحی حساب‌شده بود برای زنده نگه‌داشتن تاریخ و تمدن این دیار بود.

اما کار تنها به روزهای نوروز محدود نماند. دانشجویانی از دانشگاه‌های مختلف دور هم جمع شدند؛ هرکدام با ایده‌ای، تخصصی، یا حتی فقط شور و علاقه‌ای در دل داشتند.

آن‌ها تصمیم گرفتند فعالیت خود را گسترش دهند و به سراغ تئاتر «گوهر» بروند؛ نمایشی که ده‌ها دانشجو و متخصص حوزه نمایش، اجرا و نویسندگی را کنار هم جمع کرد. این تئاتر بستری شد برای رشد استعدادهای جوان تا خود، خالق صحنه‌هایی شوند که از دل تاریخ و جان مردم برمی‌آید.

در میانه‌ی تمرین، استاد و کارگردان نمایش، علی قربانی، رو به یکی از دانشجویان جوان گفت: «فقط متن را نبین؛ اجرا باید محتوا داشته باشد، درست مثل موسیقی. موسیقی فقط صدای ساز نیست، اصالت هنر در محتوایی است که در آن نهفته است. محتوا را باید با جان درک کرد، نه فقط با چشم و گوش.»

آن لحظه سکوتی کوتاه بر فضا نشست. نور سالن بر چهره‌ جوانان افتاده بود و در چشمانشان برق فهمی تازه می‌درخشید.

این نخستین سخن استادی بود که در همان دقایق ابتدایی تمرین، بر دلم نشست. گویی همه‌ آنچه از پیچ و تاب غلبه‌ فرم بر محتوا در هنر گفته می‌شد، در آن لحظه به جان دانشجویان دمیده شد.

نمایش «گوهر» نشان‌دهنده اصالت زنان است

وقتی مسئول و گرداننده‌ نمایش، از هدف روایت اصالت زنانه‌ بوشهری در «گوهر» سخن می‌گفت، نگاهم به مادر و دختری بود که هر دو تفنگی در دست داشتند و با لباس بومی بر صحنه، در کنار یکدیگر حماسه‌خوانی می‌کردند.

در گوشه‌ای دیگر، دخترکی کم‌سن میان دستان مادر جوانش می‌لولید و با نگاهِ غرق در تحسین، اجرای او را می‌نگریست. این صحنه، خود تصویری زنده از همان اصالتی بود که زینب جمالی از آن سخن می‌گفت.

در حین تمرین‌ها، گاهی دانشجویان خسته می‌شدند. اما همین‌که صدای دمام از گوشه‌ی سالن بلند می‌شد، همه‌چیز تغییر می‌کرد. انگار صدای اجدادشان بود که از پس سال‌ها دوباره بیدار می‌شد تا یادشان بیاورد چرا اینجا هستند؛ برای روایت، برای مقاومت، برای بوشهر.

روایت‌های «گوهر» برگرفته از نقل‌های شفاهی روستاهای استان بوشهر است. فراخوان دانشجویی و آموزش تخصصی، این نمایش را به گوهری از جنبش دانشجویی در بوشهر بدل کرده است.

نمایشنامه‌ی «گوهر» اقتباسی آزاد از نمایشنامه‌ی «گره‌گشوی» اثر طاهره قادری است که با بازنویسی و کارگردانی علی قربانی در حال اجراست.

به گفته‌ی وی نام «گوهر» اشاره به گوهر وجود زنان دارد؛ گوهری که از دانشجو تا مادر و فرزند را در کنار هم گرد آورده تا روایت‌های جذاب تاریخ مقاومت بوشهر را بازگو کنند.

او می‌گوید: «هر زنی در بوشهر، خودش یک روایت است. ما فقط این روایت‌ها را جمع می‌کنیم و صحنه را می‌سپاریم به خودشان تا بدرخشند.»

اکنون می‌توانید این نمایش زنانه را از ساعت ۱۹ امشب، به مدت پنج شب، در سالن کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان شهر بوشهر، روبه‌روی رستوران قوام، تماشا کنید. شاید وقتی از سالن بیرون می‌آیید، بوی دریا و صدای دمام هنوز در ذهنتان بماند؛ یادآور اینکه تاریخ فقط در کتاب‌ها نیست بلکه در صدای زنان جنوب زنده است.

خبرگزاری فارس