روایتی مادرانه از فوتبال مداحان و فعالان رسانه

دوست داشتم اگر کاری انجام می‌دهد از درون خودش بجوشد. بالاخره قرار شد اهدایی‌اش را خودش در خیریه فوتبال بین فعالان رسانه و مداحان تحویل دهد. فوتبالی که با ایده‌ای جوان‌پسند، هدف اصلی‌اش کمک به پویش ایران همدل برای کمک‌ به مردم لبنان و غزه بود.

پیشنهادهایی داشتم، اما هچ کدامشان را مطرح نکردم. دوست داشتم پسر یازده ساله‌ام اگر برای بی تفاوت نبودن نسبت به مردم لبنان و فلسطین کاری انجام می‌دهد، به پیشنهاد خودش باشد. وقتی بساط پس‌اندازهای جزئی حاصل از هدیه‌ها و پول ‌توجیبی ‌هایش را توی اتاق برد، فکر کردم که باز هم برای خرید پک کیمدی فوتبال حساب و کتاب می کند. اما این بار نمی‌دانم در فکرش چه می‌گذشت که با یک سکه نیم گرمی انتخاب شده از بین چهار تا سکه ی نیم گرمی حاصل از پس‌‌اندازهای خودش در یکی دوسال گذشته، از اتاق بیرون آمد و گفت: « مامان بگیر، این هم سهم من برای کمک به مردم فلسطین و لبنان». قند در دلم آب شد وقتی این حرف را زد.

قرار شد اهدایی‌اش را خودش در خیریه فوتبال بین فعالین رسانه و جامعه مداحان در استادیوم سهند تحویل دهد. فوتبالی که هدف اصلی‌اش کمک به پویش ایران همدل برای کمک رسانی به مردم مظلوم لبنان و فلسطین بود. روایتی مادرانه از این فوتبال نمادین، جذّاب و هدفمند تقدیمتان!

همه باید هرچه را که در توانشان هست انجام دهند

هنوز یک ساعت به شروع بازی مانده است که با خانواده وارد ورزشگاه می شویم. قرار می‌گذاریم با توجه به استقبال تماشاچیان حتی قبل از شروع بازی، به خاطر از دست ندادن جا برای نشستن، پسرها با همسر در جایگاه تماشاچیان بنشینند و من هم مراقب باشم که ضمن گفتگوهایی که با برخی از بازیکنان این مسابقه انجام می‌دهم، به محض دیدن عبدالرضا هلالی و رضا نریمانی پسرها را خبر کنم برای گرفتن عکس یادگاری. عکس گرفتن با نریمانی خواسته پسر بزرگ‌تر است و عکس با هلالی خواسته پسرک چهار ساله. رضا نریمانی به موقع وارد ورزشگاه می‌شود. هم پسرها به راحتی و با استقبال نریمانی عکسشان را می‌گیرند و هم نریمانی به سوالم جواب می‌دهد. از او می‌خواهم با توجه به مسائل غزه و لبنان و شرایط فعلی کشور و منطقه، یک توصیه کاربردی به خانواده‌های دغدغه‌مند داشته باشد. می‌گوید: «رهبر انقلاب فرمودند هرکس هر کاری در توانش هست انجام دهد. قطعا اعضای هر خانواده از کوچک و بزرگ و زن و مرد یک قطعه از پازل ایفای نقش برای تقویت جبهه مقاومت محسوب می‌شوند. مهم این است که هر کدام بدانند که کدام قطعه از این پازل هستند و در این پازل ایجاد شده کجا قرار دارند. در واقع مهمتر از بحث انجام وظیفه این است که وظیفه‌مان را بشناسیم. الان هم که وظیفه کمک به مردم غزه و به‌خصوص لبنان مشخص است.» بازی خوب و چابکانه سید رضا نریمانی هم چندین بار تماشاگران را سر ذوق می‌آورد.

اما ملاقات پسرک با عبدالرضا هلالی که با فاصله کمی از شروع بازی به ورزشگاه می‌رسد، به سختی و در پایان بازی انجام می‌شود. جمعیت افزایش پیدا کرده، با این وجود پسرک حاضر به کوتاه آمدن از خواسته‌اش نیست و در تمام طول بازی هم مدام می‌پرسد پس کی می‌رویم پیش هلالی.

بالاخره هلالی پسرک را در آغوش می‌گیرد، باخوشرویی اسمش را می پرسد، می‌بوسدش و برایش ماشاء الله می‌گوید. می‌گویم آقای هلالی محمدحسین در تمام طول بازی منتظر بود که زودتر بیاید پیش شما یا به قول خودش پیش خِلالی. گرم تر نگاهش می کند، خنده کنان به پسرک می گوید: «محمد حسین، خِلالی هم خودِتی». نمی دانم ذوق و خوشحالی پسرک در لحظاتی که در آغوش هلالی بودند، بیشتر بود یا وقتی که هلالی تک گل تیم مداحان را از نقطه پنالتی داخل دروازه فرستاد.

به کار بردن روش های جذّاب و جوان پسند در جهت دغدغه ها

حمید کثیری و حسین دارابی اولین نفراتی هستند که از ساعت‌ها پیش از شروع بازی در ورزشگاه دارند. هر دو خوش برخورد و متواضعانه در حال هماهنگی  کارها هستند، هر کاری، حتی انجام کارهای مربوط به بازارچه خیریه‌ای که عوایدش صرف کمک رسانی به مردم لبنان می‌شود. خانواده دارابی آش، عدسی، چای نبات و نسکافه درست کرده‌اند، بچه‌هایش هم مای باردهای عراقی را که اربعین خریده بودند برای فروش به بازارچه آورده‌اند. دارابی مدام در تکاپو و البته تحویل گرفتن مردم با برخورد گرم و محترمانه تا انتهای بازی در عین سرشلوغی است. از دارابی می‌خواهم که توصیه‌ای به فعالین رسانه و خانواده‌های دغدغه‌مند داشته باشد، می گوید: «ببینید یک وقتی پدر خانواده  فقط خودش یک کاری انجام می‌دهد اما یک وقتی مرد زن و فرزندانش را هم می‌آورد وسط میدان. الان همسر و سه تا بچه خودم در بازارچه خیریه اینجا غرفه فروش دارند. با این بسترسازی ها بعدا و در ادامه بچه‌ها در خانه فکر می کنند خودشان چه کاری می‌توانند برای جبهه مقاومت انجام دهند. این کارها قطعا تاثیر دارد، همان ضرب‌المثل قطره قطره جمع گردد اینجاست.»

شاهد مثال صحبت‌های حسین دارابی حدود یک کیلوگرم طلایی است که در این  مسابقه فوتبال از همین تماشاگران که بیش از سه هزار نفر از اقشار مختلف مردم هستند، جمع می‌شود. چند صد میلیون تومان پول و نزدیک به چند ده میلیون تومان عواید حاصل از بازارچه هم تقدیم پویش ایران همدل می‌‌شود.

توصیه دارابی به فعالین رسانه هم به کار بردن روش های جذاب و ابداعی و جوان پسند در جهت دغدغه هایشان است. مثل همین برنامه ابداعی امروز برای کمک به جبهه مقاومت.

کار مجازی هیچ وقت نمی‌تواند جای کار میدانی را بگیرد

حمید کثیری فعال رسانه ای متواضع، نکته سنج و خوش فکر در تیم مداحان بازی می‌کند.‌ می‌گوید مداحان نفر کم داشتند. در گفت و گویی که با حمید کثیری شکل گرفت، دو نکته را تاکید می‌کند: «در شرایط فعلی با وجود اینکه مردم را در جریان آنچه در منطقه و کشور می‌گذرد قرار می‌دهیم و از ظرفیت مردم هم برای حل مشکلات کمک می‌گیریم، اما باید امنیت روانی مردم را هم حفظ کنیم. نکته دیگر اینکه کار مجازی هیچ وقت نمی‌تواند جای کار میدانی را پر کند. ساده ترین کار این است که در کانال هایمان پست بزنیم و درخواست کمک مالی کنیم. این کار احتمالا خطای کمتری ممکن است داشته باشد، اما اهداف اصلی و جنبی را محقق نمی کند. کار میدانی اقتضائات خودش را دارد و البته حلاوت و شیرینی و اثر بخشی متفاوت خودش. مثل همین کار میدانی بازی امروز که در کنارش خیلی های دیگر هم هر ظرفیتی برای کمک به مردم لبنان و فلسطین داشتند فعال کردند.»

بی‌تفاوت نبودن موجب آرامش می‌شود

علی رضوانی ( مجری بدون تعارف)، یکی از  بازیکنان تیم فعالین رسانه است. از رضوانی سوال می‌کنم فکر می‌کردید یک روزی در قالب یک فوتبالیست پا به توپ شوید برای حمایت از مردم لبنان و فلسطین؟ با لبخند و تاکید می گوید:« نه والّا، نه والّا». رضوانی می گوید همین بی تفاوت نبودن هر کس در حد ظرفیت خودش، آرامش  به دل‌ها می‌دهد. حالا یکی طلا می‌دهد، یکی پابه توپ می‌شود، یکی جانش را کف دست می‌گیرد و می‌رود وسط معرکه  برای کار رسانه ای و یا امدادهای پزشکی و…

به نظر می‌رسد مراحل سخت‌تری در پیش داریم

برخی توییت‌های مربوط به این فوتبال هم خاص و خواندنی بود. مثلا برای بازی سید محمد حسین خیرالامور( سیدنا)، همان فعال رسانه ای جان برکف لبنان رفته مان نوشته بودند: «کاش سیدنا رو بذارن هافبک وسط، بعد گزارشگر وسط بازی بگه خیر الامور اوسطها!»

یا مثلا برای وحید یامین پور همان مجری متین و موقّر که معمولا پشت میز گفتگو با کارشناسان در تلویزیون او را دیده‌ایم، نوشته بودند: «شما باورتون میشه وحید یامین‌پور راه بره؟ ما تا حالا ندیدیم. چه برسه با لباس ورزشی بخواد بازی کنه!»

البته وحید یامین پور که ورودش به ورزشگاه هم با یک صحنه زیبای پدر و پسری و به همراه پسر کوچکش بود در این بازی مهارتش در کار تشکیلاتی و تیمی را هم به خوبی نشان داد و پاس گل اول تیم فعالین رسانه را عالی داد. وحید یامین پور هم می‌گوید: «اهالی رسانه باید با دقت صحنه را شناسایی کنند، به نظر می‌رسد مراحل سخت‌تری در پیش داریم که نیاز دارد اهالی رسانه نسبت به آن آمادگی داشته باشند که یکدفعه در فضای پیش‌بینی‌ نشده قرار نگیرند. اهالی رسانه به‌خصوص باید مردم را نسبت به وقایعی که ممکن است با آن روبرو شوند آگاه کنند.»

در حین بازی، پاس رو به عقب و در حال حرکت یوسف سلامی ( خبرنگار صدا و سیما) خیلی به  چشم پسر بزرگترم می آید. آقای خبرنگار هم برایمان از لزوم هوشیاری و آگاهی نسبت به اخبار فکت و رسانه‌های فکت، برای حفظ امنیت روانی خانواده ها می‌گوید.

پایانی دلچسب با رزق زیارت

هر چند که با محمد انصاری، مدیریت استادیوم سهند تهران (آکادمی فوتبال هادی) گفتگویی نمی کنم اما ذکر خیرش در بین گفتگو با دیگران زیاد است، به عنوان کسی که بانی این کار خیر شده. کار خیری که لحظات شاد و خوشحال‌کننده‌ای را هم در یک فضای امن برای خانواده ها رقم زده است. البته بعدا دوستی خارج از فضای ورزشگاه منتقدانه می‌گوید در حالی که امکان تماشای خانوادگی فوتبال (در کنار هم و بدون جداسازی زنان و مردان) در دیدارهای رسمی و دوستانه ملی و باشگاهی در ایران وجود ندارد، امروز در دیدار تیم فوتبال مداحان و اهالی رسانه، خانواده‌ها بدون مشکل و ممنوعیت در کنار هم فوتبال تماشا کردند. به‌عنوان یکی از حضّار ورزشگاه می‌گویم این طور هم نبود، از اول جداسازی طبق روال برای نشستن خانم ها و آقایان انجام شد، اما اواسط بازی به دلیل ازدحام جمعیت، قسمت های محدودی این تفکیک رعایت نشد. بعد از پایان بازی، به پیشنهاد همسر راهی شاه عبدالعظیم می‌شویم. زیارت سیدالکریم و نیز زیارت وزیر امورخارجه شهیدمان ( امیر عبداللهیان) و شهید راه قدس یعنی شهید مهدی جلادتی پایان دلچسب تری برای روزمان رقم می‌زند. زیارتی که به نیابت از تمام دست اندرکاران این حرکت فرهنگی مردمی تمیز در جهت کمک رسانی به پویش ایران همدل انجام شد، به نیابت از جامعه مداحان و فعالین رسانه پا به توپ شده گرفته تا پسرکی هفت هشت ساله که در گوشه‌ای از بازارچه خیریه دست‌سازه‌های خودش را برای کمک به مردم لبنان و فلسطین می‌فروخت.

فارس