رنج زنان جوان آمریکایی از تنهایی

تنهایی معضلی است که پیر و جوان را به چالش می کشد و گاهی پیامدهای جبران ناپذیری را خواهد داشت. در آمریکا زنان جوان مجرد به شدت احساس تنهایی می‌کنند.

تجارب رنج زنان جوان از تنهایی

 آماندا گوشمن، اسپانیا: به عنوان فردی که تا سن ۴۵ سالگی مجرد بوده و در نیویورک زندگی می‌کند، می‌توانم بگویم تنها بودن در جوانی خیلی هم آسان نیست. به خصوص زمانی که قصد ازدواج و بچه دار شدن را ندارید. من هیچکدام از اینها را انجام ندادم و تنهایی شدیدی را تجربه کردم. اغلب عصرها در خیابان قدم می‌زدم به این امید که با  کسی ارتباط چشمی برقرار کنم یا جایی را پیدا کنم که روابط اجتماعی داشته باشم. حل معضل تنهایی کار سختی بود اما پشتکار نتیجه داد و تمرکزم را روی بهتر کردن زندگی خودم معطوف کردم. اکنون من بیش از ۲۳ سال است که با خوشبختی ازدواج کرده ام و اکنون بازنشسته هستم، اما هنوز هم حملات عصبی دوران تنهایی مرا رنج می‌دهد. من فکر می‌کنم زنانی که ترجیح می‌دهند مادر نباشند، بسیار آسیب پذیر هستند، زیرا این بخش بزرگی از زندگی و هویت زنان است.

 اما ویلیامز، منچستر: تنهایی مثل یک کوله‌پشتی است که مجبوری همه جا آن را با خودت ببری. من تنهایی خود را مایه شرمساری می‌دانم و ترجیح می‌دهم اصلاً راجع به آن صحبت نکنم. چرا من انقدر تنها هستم؟ چه رفتاری کرده ام که در چنین شرایطی قرار بگیرم؟ تراژدی تنهایی این است که به شما به همه چیز بدبین هستید بنابراین رهایی از احساسات و رفتارهایی که آن را تداوم می‌بخشد سخت است و می توانید در یک حلقه تنهایی وحشتناک قرار بگیرید.

خانم لوئیز گلدن، به جنگ تنهایی می رود

من سال ها پیش از همسرم جدا شدم و به مادر شدن نیز هیچ اعتقادی نداشتم. به همین دلیل در یک دوره طولانی تنهایی شدیدی را تجربه کردم. بعدها در یک مرکز نگهداری سالمندان پرستار بودم و در آنجا نیز از نزدیک شاهد تنهایی شدید افراد سالمند بودم و کاملا می دانستم که آنها از این تنهایی چه رنجی می‌برند. این احساس انزوا بود که مرا به راه اندازی “موسسه‌ی با هم” سوق داد. آنجا جرقه این کار به ذهنم رسید که یک فرصت عالی برای گرد هم آوردن دو گروه سالمندان و جوانان که از تنهایی رنج می‌برند در این موسسه وجود دارد. آنچه که در ابتدا به عنوان یک دورهمی بین افراد تنها، آغاز شد، اکنون به یک موسسه خیریه ملی با هدف کاهش تنهایی و گسترش شادی تبدیل شده است.

گاردین