راهکارهای تربیتی ابن سینا؛ پایان شیرخوارگی، آغاز تأدیب و تربیت

دکتر سعید حسن زاده پژوهشگر فلسفه و کلام اسلامی در یادداشتی، نکاتی از ابن‌سینا دربارۀ تربیت فرزند را خاطر نشان کرده است که در ادامه به آن اشاره می‌کنیم.

در نگاه ابن‌سینا حکمت به دو دستۀ نظری و عملی تقسیم می‌شود. غایت و هدف در حکمت نظری شناخت یقینی موجودات و غایت و هدف در حکمت عملی به‌دست‌آوردن شناختی صحیح و درست است تا انسان از آن طریق بتواند به خیر برسد. به بیان دیگر در حکمت نظری هدف صرفاً دانستن است و در حکمت عملی هدف، دانستن برای عمل‌کردن است. (ابن‌سینا، بی‌تا: ۱۰۵). حکمت عملی عموماً به سه دسته تقسیم می‌شود؛ چرا‌که تدبیر و اداره‌کردن یا به شخصی اختصاص دارد یا با مشارکت دیگران انجام می‌شود. آنچه با مشارکت دیگران انجام شود، یا در اجتماع افراد خانه و خانواده است یا در اجتماع افراد جامعه؛ بنابراین سه دسته حکمت عملی داریم. در قسم اول که علم اخلاق نامیده می‌شود، فرد می‌آموزد که اخلاق و افعال او چگونه باشد تا در دنیا و آخرت به سعادت برسد. در قسم دوم که تدبیر منزل نام دارد، آموخته می‌شود که انسان چگونه باید منزل خود را که بین او، همسر، فرزندان و خادمان مشترک است، تدبیر نماید تا وضعیت خانه به‌گونه‌ای باشد که رسیدن به سعادت ممکن شود. در قسم آخر که سیاست مُدُن نامیده می‌شود، دربارۀ انواع سیاست‌ها، ریاست‌ها، اجتماع‌های مدنی نیکو و فاسد و مطالبی از این قبیل بحث می‌شود. (ابن‌سینا، بی‌تا: ۱۰۵-۱۰۸)

یکی از مباحث تدبیر منزل، تدبیر و تربیت فرزندان است. ابن‌سینا در کتاب السیاسه بخشی را با عنوان فی سیاسه الرجل ولده به تدبیر و تربیت فرزندان اختصاص داده است. در این یادداشت با گزارشی از این اثر اندیشۀ ابن‌سینا را دربارۀ تربیت و تدبیر فرزندان مرور می‌کنیم.

در نگاه ابن‌سینا اولین حق فرزند، انتخاب نام نیکو برای او و پس از آن، انتخاب دایه و شیردۀ نیکو است. ابن‌سینا تأثیر شیر را بسیار گسترده می‌داند. از نظر او کسی که به نوزاد شیر می‌دهد، نباید کم‌خرد، بداخلاق و دارای عیب باشد و در مقابل باید خوش‌اخلاق و کم‌تأثیرپذیر از انفعالات نفسانیِ ناپسند مانند غم، ترس، غضب و… باشد. دلیل تأکید به این ویژگی‌ها برای کسی که به کودک شیر می‌دهد، این است که ویژگی‌هایِ شخصِ شیردهنده به نوزاد منتقل می‌شود. از نظر ابن‌سینا به همین دلیل پیامبر اکرم صل الله علیه واله از درخواست شیردادن از زن مجنون نهی کرده است.  علاوه‌بر‌اینکه ویژگی‌های صاحب شیر به نوزاد منتقل می‌شود، برخی ویژگی‌های جسمی و نفسانی او می‌تواند به مزاج نوزاد آسیب زند. همچنین شخصی که اخلاق ناپسند داشته باشد و با غم، ترس و عصبانیت به‌هم بریزد، ممکن است عنایت و توجه مناسبی به کودک نداشته باشد. (ابن‌سینا، ۱۳۹۲، ج۲، ۶۲۹) (ابن‌سینا، ۱۹۸۵: ۱۲).

در نگاه ابن‌سینا تأدیب و تربیت کودک باید از زمانی شروع شود که کودک از شیر گرفته می‌شود؛ چرا‌که کودک به‌صورت طبیعی به‌سمت خلق‌وخوی ناپسند کشیده می‌شود و اگر این امور در او راسخ شوند، دیگر نمی‌تواند از آن‌ها جدا گردد. بنابراین پیش از آنکه اخلاق ناپسند و رذیله به او هجوم آورد، باید به تأدیب و تربیت او اقدام کرد و شروع این زمان پایان شیردادن است. بنابراین به صلاح کودک است که از آن زمان، او را از اخلاق ناپسند و عادت‌های زشت دور کرد. (ابن‌سینا، ۱۹۸۵: ۱۲-۱۳) ابن‌سینا تغییر اخلاق را ممکن می‌داند؛ ولی اگر عادت‌کردن و تکرار فعل از کودکی انجام گیرد، آن عمل و باور مربوط به آن برای کودک مانند امری غریزی می‌شود (ابن‌سینا، ۱۳۹۵: ۲۶۴) و ترک آن بسیار دشوار می‌گردد.

برای دورکردن کودک از اخلاق ناپسند و عادت‌های زشت از شیوه‌های مختلفی می‌توان استفاده کرد. ترساندن، تشویق‌کردن، انس و الفت‌دادن، دوری‌دادن (مقابل انس‌دادن)، روآوردن، روبرگرداندن، تمجید و تعریف‌کردن و توبیخ و سرزنش‌کردن از جمله راه‌هایی است که می‌توان برای دورکردن کودک از اخلاق ناپسند و عادت‌های زشت استفاده کرد. باید توجه داشت که از این شیوه‌ها باید به میزان لازم و به‌صورت متنوع استفاده شود. همچنین گاهی ممکن است به کتک‌زدن کودک نیاز باشد. برای کتک‌زدن کودک به چند نکته باید توجه کرد: ۱. پیش از زدن کودک باید او را از کتک‌زدن ترساند، ۲. باید افرادی را به‌عنوان شفیع و میانجی حاضر کرد، ۳. اولین کتک‌زدن کودک باید کم، ولی دردناک باشد؛ چراکه اگر دردناک باشد، کودک به زدن‌های بعدی ترس خواهد داشت و اگر بی‌درد باشد، کودک به زدن‌های بعدی حسن‌ظن خواهد داشت و رفتار خود را تغییر نمی‌دهد. (ابن‌سینا، ۱۹۸۵: ۱۳) شفیع و میانجی نیز باید به ظاهر واسطه شوند تا کودک بیشتر کتک نخورد.

هرچند در نگاه ابن‌سینا ممکن است گاهی در تربیت کودک نیاز به کتک باشد، باید توجه داشت که کودک از ترس، غم و عصبانیت شدید باید در امان باشد. اوضاع باید به‌گونه‌ای باشد کودک به‌صورت مستمر دچار این حالات نباشد؛ چراکه ترس، غم و عصبانیت شدید هم در مزاج و بدن کودک تأثیر می‌گذارد و هم به‌عنوان اخلاق در او راسخ می‌گردد. (ابن‌سینا، ۱۳۹۲، ج۲، ۶۵۶-۶۵۷) بنابراین زدن و ترساندن شدید و مانند آن‌ها که سبب غم و ترس شدید می‌شود، باید نادر باشد.

هنگامی که مفاصل کودک استوار شد، سخن‌گفتن او به کمال رسید و آمادۀ دریافت مطالب و تعلیم شد، باید به او حروف الفبا، قرآن و آموزه‌های دینی و شعرهایی در فضلیت ادب، مدح علم، مذمت نادانی، عیب کم‌خردی، تشویق به نیکی به والدین، انجام کارهای نیک، مهمان‌پذیری و سایر مکارم اخلاقی تعلیم داده شود. (ابن‌سینا، ۱۹۸۵: ۱۳)

کسی که به تأدیب و تعلیم کودک مشغول است، باید عاقل، دیندار، آگاه به تربیت اخلاقی، متخصص در آموزش کودکان، باوقار، آرام و دور از سبکی و کم‌خردی باشد. معلم و مؤدب در تعامل با کودک نه باید بسیار نرم و متواضع بوده و نه باید بسیار خشک و سخت باشد، بلکه باید میان آن دو و به‌گونه‌ای دلنشین و جوانمرد باشد. معلم باید اخلاق بزرگان و اخلاق افراد پست و آداب نشست‌وبرخاست، خوردن و نوشیدن، سخن‌گفتن و تعامل‌کردن را بداند. (ابن‌سینا، ۱۹۸۵: ۱۳)

ابن‌سینا تأکید می‌کند که کودکان باید در جمع کودکان آموزش ببینند؛ چراکه تنها‌بودن کودک با مربی سبب خستگی کودک می‌شود. علاوه‌بر‌آن، کودکان از یکدیگر بهتر و بیشتر یاد می‌گیرند و نشاط و شوق آن‌ها در یادگیری بیشتر است. صحبت کودکان با یکدیگر عقل و فهم آن‌ها را باز می‌کند و سبب حفظ بهتر مطالب و انگیزه‌ای برای سخن‌گفتن دربارۀ آن‌ها می‌شود. اتفاقاتی که در تعامل کودکان با یکدیگر رخ می‌دهد، مثل برتری‌جویی‌ها، احترام‌گذاشتن‌ها، گزارش‌دادن‌ها و… در تهذیب اخلاق کودکان و باهمت‌کردن آن‌ها تأثیر دارد. باید توجه داشت که کودک باید در جمع کودکانی با آداب و اخلاق و خانواده‌های نیکو باشد تا این نتایج پسندیده حاصل شود. (ابن‌سینا، ۱۹۸۵: ۱۳-۱۴)

در نگاه ابن‌سینا پس از اینکه کودک از آموزش قرآن و زبان فارغ شد، زمان آماده‌سازی او برای حرفه و شغل است. ابن‌سینا بسیار تأکید می‌کند که استعدادهای اشخاص متفاوت است و هرکسی از عهدۀ هر کاری برنمی‌آید. او مثال‌هایی بیان می‌کند که افرادی با آموزش و تلاش بسیار برای رسیدن به علم، حرفه یا هنری کوشش کرده‌اند ولی نتوانسته‌اند به آن برسند. بنابراین مربی که می‌خواهد کودک را برای حرفۀ آیندۀ او آماده کند، باید به طبع، قریحه و هوش کودک توجه کند و آن‌ها را بیازماید تا بتواند حرفه‌ای متناسب با آن‌ها به او پیشنهاد دهد. پس از آن باید میزان شوق و رغبت کودک را به آن حرفه بسنجد. از این طریق می‌توان مانع هدررفت عمر کودک در بین حرفه‌ها و کارهای مختلف و نامتناسب با طبع و استعداد او شد. (ابن‌سینا، ۱۹۸۵: ۱۴-۱۵)

پس از آنکه کودک در حرفه‌ای آموزش دید، شایسته است او را در معرض کسب درآمد قرار داد تا هم شیرینی کسب درآمد از طریق حرفۀ خود را بچشد و به تبع در اتقان آن بکوشد و هم پیش از آنکه محتاج به کسب شود، به کسب درآمد عادت کند. پس از آنکه فرزند توانست از طریق حرفۀ خود کسب درآمد کند، شایسته است همسر گزیند و زندگی جدیدی تشکیل دهد. (ابن‌سینا، ۱۹۸۵: ۱۵)

بسیاری از توصیه‌های ابن‌سینا برای تأدیب و تربیت کودک را می‌توان امتداد اندیشه‌های او دربارۀ نفس انسان، قوا و سعادت آن دانست. رابطۀ تکرار افعال با شکل‌گیری خُلق و ملکه، غلبۀ قوای شهوانی و غضبی در ابتدا و لزوم مدیریت آن‌ها توسط عقل، نقش مهم خوراک و انفعالات نفسانی در رفتار انسان و نیز تفاوت استعداد و ظرفیت‌های انسان از جمله اندیشه‌های ابن‌سینا دربارۀ نفس است که در اندیشۀ تربیتی او نمود پیدا کرده است.

 منابع:

ابن‌سینا (۱۳۹۲). القانون فی الطب (کتاب الاول)

ابن‌سینا (۱۳۹۵). النفس من کتاب الشفا

ابن‌سینا (۱۹۸۵). مقالات فلسفیه لمشاهیر المسلمین و النصاری،

ابن‌سینا (بی‌تا). تسع الرسائل فی الحکمه و الطبیعیات

حر عاملی، محمد‌بن‌حسن (۱۴۰۹). وسائل الشیعه

عاملی (شهید ثانی)، زین‌الدین‌بن‌علی (۱۴۱۰). الروضه البهیه فی شرح اللمعه الدمشقیه

پایگاه خبری مفتاح انسانی اسلامی