دلایل تاخیر در ازدواج چیست؟

تحولات فرهنگی موجب ظهور ارزش‌های فردگرایانه و استقلال‌محور شده است و نسل جوان دیگر به ازدواج به‌عنوان یک وظیفه خانوادگی یا ضرورت اجتماعی نگاه نمی‌کند.

براساس گزارش اخیر وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، میانگین سنی جمعیت ایران به ۳۵ سال رسیده و سالمندان ۱۱ درصد از جمعیت کشور را تشکیل می‌دهند. همچنین ۶۰ درصد از زنان متأهل در سن باروری در گروه سنی ۳۵ تا ۴۹ سال قرار دارند؛ یعنی در مرز پایان دوران توانایی فیزیولوژیکی برای باروری. این آمارها نشانه‌هایی از تأخیر در ازدواج و تغییر الگوهای باروری و فرزندآوری را ارائه می‌دهند. اما سؤالی که مطرح می‌شود این است: چرا تعداد زیادی از جمعیت ایران دیر ازدواج می‌کنند؟ چرا زوجین بعد از ازدواج دیر اقدام به فرزندآوری می‌کنند؟

فهیمه نظری، جامعه‌شناس و پژوهشگر حوزه خانواده معتقد است: «تغییرات ارزشی و تحولات اجتماعی در بین جوانان، ترس‌های روانی و اجتماعی، جامعه در آستانه تغییرات پارادایمی، چندلایه بودن تأخیر در فرزندآوری و تعمیم الگوهای نابرابر به همه استان‌ها، از جمله دلایل مهمی است که ازدواج و فرزندآوری را به تأخیر می‌اندازد.»

این جامعه‌شناس تصریح می‌کند: «تأخیر در ازدواج، بازتابی از تحولات ارزشی و اجتماعی در بین جوانان است. هر چند تحصیل کردن همیشه در خانواده‌های ایرانی از ارزش بالایی برخوردار بوده، اما در چند دهه‌ اخیر اشتغال و تحصیلات به‌عنوان عوامل ساختاری به‌خصوص در بین دختران، سهم مهمی در تأخیر در ازدواج داشته است. در جامعه امروز ایران، افزایش دسترسی به تحصیلات دانشگاهی به‌خصوص برای زنان، باعث تأخیر در ازدواج شده است. تحقیقات نشان می‌دهد هر چه سطح تحصیلات بالاتر باشد، سن ازدواج افزایش پیدا می‌کند. علاوه بر آن، نبود امنیت شغلی و ناپایداری بازار کار به‌خصوص برای مردان، نقش مهمی در تأخیر در ازدواج دارد. در شرایطی که جوانان قادر به تأمین حداقل‌های معیشتی برای تشکیل خانواده نیستند، تصمیم به ازدواج به تأخیر می‌افتد.»

نظری با بیان اینکه تغییر نگرش‌ها و ارزش‌ها نیز از جمله عوامل تأثیرگذار در تأخیر در ازدواج هستند، ادامه می‌دهد: «تحولات فرهنگی موجب ظهور ارزش‌های استقلال‌محور و فردگرایانه شده است. نسل جوان دیگر به ازدواج به‌عنوان یک وظیفه خانوادگی یا ضرورت اجتماعی نگاه نمی‌کند، بلکه آن را به‌عنوان انتخابی فردی و در گرو کیفیت رابطه و رضایت عاطفی در نظر می‌گیرد. این نوع نگاه، فرآیند انتخاب همسر را طولانی‌تر و دشوارتر کرده است.»

ترس از شکست و طلاق در ازدواج

‌ترس‌های روانی و اجتماعی درباره ازدواج، عامل مهم دیگری در تأخیر در ازدواج محسوب می‌شود. این پژوهشگر اجتماعی توضیح می‌دهد: «احساس ترس از شکست در رابطه را می‌توان نتیجه چنین وضعیتی دانست. در دهه‌های خیر، جامعه ما افزایش نرخ طلاق را تجربه کرده است. جوانان بیش از پیش از ناپایداری ازدواج و زندگی مشترک هراس دارند. آنها نگران هستند که سرمایه‌گذاری اقتصادی‌ و عاطفی‌شان در ازدواج به سرانجام نرسد. این ترس از شکست، خود را به صورت تاخیر در ازدواج یا بی‌میلی نسبت به آن نشان می‌دهد. همچنین افزایش شکاف‌های ارتباطی بین زنان و مردان و بی‌اعتمادی جنسیتی، چه در سطح فرهنگی و چه در سطح فردی باعث نوعی بی‌اعتمادی متقابل شده است. بسیاری از جوانان احساس می‌کنند نمی‌توانند شریک زندگی مناسب خود را که با انتظارات و ارزش‌های آنها تناسب دارد، پیدا کنند. این وضعیت با رشد شبکه‌های اجتماعی و روابط سطحی و زودگذر تشدید شده است.»‌

پدیده چندلایه‌ای به نام تأخیر

‌به اعتقاد نظری، تأخیر در فرزندآوری پدیده‌ای چندلایه‌ای محسوب می‌شود. حتی در بین زوج‌هایی که ازدواج کرده‌اند هم فرزندآوری به تأخیر افتاده است. او می‌گوید: «دلایل این تأخیر را می‌توان در سه بخش اقتصادی، روانی و اجتماعی تقسیم‌بندی کرد. از نظر دغدغه‌های آینده‌نگری و اقتصادی، زوج‌ها در برخورد با مشکلات اقتصادی، آموزش، بهداشت، تغذیه و افزایش قیمت مسکن، فرزندآوری را بار مالی سنگینی تلقی می‌کنند. آنها بر این باورند که نمی‌توانند زندگی مطلوبی را برای فرزند خود فراهم کنند. این نگاه به‌خصوص در طبقه متوسط شهری بسیار رایج است. تردید نسبت به آینده جامعه هم وجود دارد. مسائل کلان‌تری مثل بحران زیست‌محیطی، نگرانی از مهاجرت یا محدودیت‌های فرهنگی و بی‌ثباتی اجتماعی نیز در تصمیم‌گیری برای فرزندآوری موثر است. الگوی زن مدرن و تغییر نقش‌های جنسیتی را نیز باید به بقیه موارد اضافه کرد. زن ایرانی امروز، دیگر تنها در نقش «همسر» و «مادر»  تعریف نمی‌شود، بلکه نقش‌های اجتماعی، علمی، هنری و شغلی هم دارد. بسیاری از زنان می‌خواهند ابتدا به ثبات شخصی برسند و سپس درباره فرزندآوری تصمیم بگیرند. این ترجیح شخصی، باعث تأخیر در فرزندآوری یا گاه عدم تمایل به آن شده است.»

این پژوهشگر با بیان اینکه جامعه در آستانه بازاندیشی در ازدواج و فرزندآوری است، تصریح می‌کند: «جامعه ایران به سوی پارادایم جدیدی از خانواده و فرزندآوری حرکت می‌کند که در آن انتخاب، هویت فردی و کیفیت زندگی اهمیت زیادی دارد. البته این تغییرات بدون تبعات نخواهد بود. تأخیر در ازدواج و زادآوری، در بلندمدت می‌تواند به سالخوردگی جمعیت، کاهش نیروی کار و مشکلات رفاهی و اقتصادی گسترده منجر شود.»‌

آمار ازدواج در استان‌های مختلف متفاوت است

گزارش وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی نشان می‌دهد استان‌های خراسان جنوبی، کهگیلویه و بویراحمد، ایلام و سمنان کمترین آمار ازدواج را دارند. نظری معتقد است این آمار می‌تواند نشانه‌ای از رکود اقتصادی، محدودیت در فرصت‌های شغلی و فرهنگی و مهاجرت جوانان در این استان‌ها باشد. کاهش نرخ ازدواج در این مناطق می‌تواند باعث افزایش نسبت سالمندان و کاهش نرخ رشد جمعیت منطقه‌ای شود که در بلندمدت توسعه محلی را با مشکل مواجه خواهد کرد. از سوی دیگر استان سیستان و بلوچستان با کمترین سن در اولین ازدواج (زوج: ۲۵، زوجه: ۲۰.۸ سال) نشان می‌دهد در برخی از مناطق کشور هنوز الگوهای سنتی ازدواج وجود دارد.

در مقابل، استان تهران با بیشترین سن در اولین ازدواج (زوج: ۳۰.۶، زوجه: ۲۷.۱ سال)، به خوبی نشان‌دهنده تأثیر فشار اقتصادی کلان‌شهری، تحصیلات بالا، رقابت شغلی و مدرنیته بر الگوی تشکیل خانواده است. نظری می‌گوید: «این تفاوت‌ها بیانگر آن است که نمی‌توان با نسخه‌ای یکسان به مسأله ازدواج و فرزندآوری در کشور پرداخت. سیاست‌گذاری‌های جمعیتی و حمایتی باید با درک واقعیت‌های منطقه‌ای و بومی انجام شود؛ هر استان با شرایط اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خاص خود، به مداخلات هدفمند و محلی نیاز دارد. سیاست‌گذاران باید به جای توصیه‌های کلی و تبلیغاتی به اعتمادسازی اجتماعی، حمایت از زنان شاغل، اصلاح بنیادین زیرساخت‌های اقتصادی و کاهش ناامنی‌های جمعی روی آورند تا آمار جمعیت متعادل شود. یادمان باشد جمعیت هر کشوری حساس و هوشمند است و هوشمندانه رفتار می‌کند. هوشمندی جمعیت را می‌توان در رویارویی با تصمیم‌ها، سیاست‌گذاری‌ها و تغییر و تحولات مشاهده کرد. به همین دلیل هر گونه رویکرد منفی یا مثبت در برنامه‌ریزی یا سیاست‌گذاری جمعیتی تاثیرگذار است و جامعه بهای آن را خواهد پرداخت.»

روزنامه ایران