نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
در این ایام اخبار منفی و نامطلوب از حوادث طبیعی گرفته تا تصادفات و آسیب های اجتماعی زیاد منتشر می شود، به خصوص که فضای مجازی این اخبار بد را پررنگ می کند و موجب می شود خانواده ها ساعت ها در رابطه با موضوعات منفی در خانههای خود صحبت کنند. در چنین شرایطی با […]
در این ایام اخبار منفی و نامطلوب از حوادث طبیعی گرفته تا تصادفات و آسیب های اجتماعی زیاد منتشر می شود، به خصوص که فضای مجازی این اخبار بد را پررنگ می کند و موجب می شود خانواده ها ساعت ها در رابطه با موضوعات منفی در خانههای خود صحبت کنند. در چنین شرایطی با بچه ها چگونه باید برخورد کرد؟ آیا به سلامت روان آنها فکر می کنیم؟ اگر دغدغههای این چنینی دارید، خواندن این گزارش به شما توصیه می شود.
با ضربههای آرام دختر کوچکم متوجه می شوم که چیزی از من می خواهد. سرم را از روی کتاب بلند می کنم و متوجه می شوم که ناراحت و پریشان است. من هم نگران می شوم و علت ناراحتیاش را می پرسم. سرش را بلند می کند. به تلویزیون و اخباری که مدام باز پخش و زیرنویس میشوند، نگاه می کند و می گوید: «بابا ما همین روزها می میریم؟» تعجب میکنم. به او می گویم: «این چه حرفی است که می زنی، چرا اینطور فکر می کنی؟» او هم در پاسخ می گوید: «آخه تو اخبار تلویزیون می گفت که یک عالمه آدم تو تصادف مُردن، یه جا هم گفت که سیل اومده آدمهای زیادی رو با خودش برده، خب اونا کجا رفتن، حتما مُردن دیگه. اگه بارون بیاد ما هم می میریم. تازه یه جا هم تو یه کشوری تیراندازی شده بود و بچه ها کشته شده بودن، تو مدرسه داشتن دربارش صحبت می کردن»
دستش را می گیرم و او ساکت می شود، بعد به آرامی او را بغل می کنم و در حالیکه تلویزیون را خاموش می کنم، می گویم اینها اخبار منفی هستند که نباید به آنها توجه کند و اگر یک جای دنیا اتفاقی رخ داده، قرار نیست که همه بمیرند! بعد برای اینکه آرام شود، به او می گویم: «تا زمانی که من در کنار تو هستم، هیچ اتفاقی برایت نخواهد افتاد و من از تو و بقیه خانواده محافظت می کنم» دوباره دستم را محکم فشار می دهد و از من قول می گیرد که از او مراقبت کنم، بعد عروسکش را بر میدارد و به اتاقش می رود تا دوباره بازی کند.
به راستی چطور اجازه دادیم تا این اخبار نامطلوب ذهن کودکانمان را آنقدر درگیر کند که به حوادث تلخ فکر کنند و از بازی و شادی کودکانه خود دست بکشند؟ چرا اینقدر درگیر اخبار هستیم و هنگام غذا یا هر کار دیگری در رابطه با خبرهای منفی صحبت می کنیم؟ اینها همه سوالاتی است که پس از نگرانی های دخترم به ذهنم می رسد. چرا این گونه شد و حال باید چه کار کنیم؟
در این روزهایی که سیل بلایا و اخبار گوناگون از همه جای دنیا روانه خانه هایمان می شود، پدر و مادرها علاوه بر کنترل فشار روانی ناشی از اتفاقات کشور خودمان و دیگر کشورها، وظیفه سنگین دیگری نیز بر عهده دارند و آن هم مراقبت از روان فرزندشان در برابر اخبار منفی است. به هر حال والدین باید به این نکته توجه کنند که حق طبیعی آنهاست که در شرایطی مانند از دست دادن یک عزیز، یک اتفاق تلخ اجتماعی، واقعه ای طبیعی مثل سیل یا زلزله و از دست دادن تعدادی از هموطنان غمگین و سوگوار ، با این حال سوگواری و اضطراب در دنیای کودکان جایی ندارد.
سارا رحیم نژاد، روانشناس کودک در رابطه با این موضوع می گوید: «ممکن است فرزندانمان اخبار را نگاه نکنند و به آن توجه نکنند با این وجود آن را از افراد بزرگتر می شنوند، مضطرب میشوند و به همین دلیل ذهنشان پر از سوال های استرسزا می شود. سوالهایی مانند اینها:
-نکنه مامان که بیرون میره ، دیگه برنگرده؟
-نکنه جنگ بشه؟
-نکنه بابا که میره سفر هواپیماش سقوط کنه؟
بنابراین درست است که اخبار منفی مانند سیل، زلزله، کشته شدن افراد مختلف و حوادث دردناک و غم انگیز در همه جای دنیا وجود دارد، اما کودکان مستحق تجربه چنین اضطرابی نیستند».
با این وجود خانواده ها ممکن است سوال داشته باشند که با همه این اتفاقاتی که در اطراف ما رخ می دهد، چطور می توان هوشیار بود و کودکان را از خطرات و آسیبهای روانی مصون نگه داشت؟
۱-در حضور کودکان از اخبار صحبت نکنید
رحیم نژاد در این خصوص می گوید: «اخبار چه در تلویزیون، چه در روزنامه و چه در فضای مجازی «نباید» در حوزه دیداری یا شنیداری کودکان زیر ۱۲ سال قرار داشته باشد.» بعضی از خانواده ها تصور می کنند که چون کودک چیزی نمی گوید، به چیزی هم توجه نمی کند، با این وجود تلویزیونی که مدام روی شبکه خبر است و از دوران کرونا اخبار شیوع ویروس و تعداد کشته ها را پخش کرده قطعا بچه ها را نسبت به مرگ آسیب پذیر و مضطرب کرده و یا پخش خبر ویژه ای که به یک اتفاق خاص مانند قتل می پردازد، کودکان را در رابطه با این موضوعات حساس می کند. در نتیجه بهترین حالت این است که والدین در غیاب بچه ها یا هنگام خواب فرزندانشان اخبار را مشاهده کنند یا اینکه به تنهایی در فضای مجازی که در دسترس بچه ها قرار ندارد، برخی مسائل را دنبال کنند.
۲-لازم نیست در حضور کودکان تظاهر کنید
البته در ارتباط با مسائل مختلف اجتماعی و رخدادها طبیعی است که هر یک از ما غمگین و ناراحت باشیم و جلوی بچه ها درباره آن مسأله صحبت نکنیم و این به معنای تظاهر نیست. به عنوان مثال خانمی تعریف می کرد که هنگامی که فاجعه منا رخ داده بود، فضای منزلشان بسیار ملتهب شده بود، چرا که به دلیل حضور چند تن از اقوام که در مکه بودند و آن زمان به اعمال حج می پرداختند، مدام از طریق اخبار و تلفن پیگیر حال آنها بودند. آن خانم میگفت که فرزندان کوچکتر خانواده در آن دوره عادت به شب ادراری و ناخن جویدن پیدا کردند و مدتها طول کشیده تا آنها بتوانند این عادت را از بچه ها دور کنند.
رحیم نژاد می گوید: «ممکن است ما از یک اتفاق سر خورده شویم و یا حتی گریه کنیم. در این شرایط احتمالاً کودکان علت ناراحتی ما را میپرسند و ما در چنین مواقعی نباید دروغ بگوییم. با این حال نباید تمام حقیقت موجود در اخبار را هم برایشان بازگو کنیم.»
*پس چه چیز باید به بچه ها منتقل کرد؟
رحیم نژاد توضیح می دهد: «پاسخ به چنین سوالاتی بستگی به سن کودک دارد. به عنوان مثال برای کودک زیر ۵ سال دادن پاسخ کوتاه گزینه خوبی است. مثلا میتوانید به او بگویید: یادت میآید موقعی که ناراحتی، گریهات می گیرد؟ اشکالی ندارد که در آن مواقع گریه کنی. والدین هم گاهی با شنیدن اتفاقات ناراحت کننده گریه میکنند و اجازه دارند که گریه کنند. ما همدیگر را دوست داریم. تو را هم خیلی دوست داریم و گریه کردن هم خیلی طبیعی است.
برای آن بچههایی که سن و سال بیشتری دارند هم می توان توضیح بیشتری درباره مسائل ارائه کرد، با این وجود باید جزئیات دردناکی که موجب اضطرابشان می شود را حذف کنیم.»
۳-روتین زندگی کودک را تغییر ندهید
رحیم نژاد خاطر نشان می کند: «تغییر عادتهای روزمره و طبیعی کودک به دلیل اتفاقی که علتش برای او واضح نیست، می تواند بسیار اضطراب آفرین باشد. روتین زندگی فرزندتان را بر اساس اخبار یا حالت روحی ناشی از اخبار، تغییر ندهید.» به عنوان مثال درست است که در دوران کرونا همه ما دچار تغییراتی در سبک زندگی مان شده بودیم، با این وجود اضطراب این مسائل به مراتب برای بچه ها بیشتر بود و همه ما این امر را تجربه کردیم که کودکان دچار وسواس ها و اضطراب های بیماری شده بودند و یا به مرگ فکر می کردند. بهتر است که در موارد دیگر نیز چنین چیزی برای بچه ها اتفاق نیفتد. مثلا یک فردی در فامیل فوت است و شما برای شرکت در مراسم از صبح زود بچه ها را با خود به بهشت زهرا برده اید و یا در خانه آشنایان رها کردهاید و آنها وضعیت زندگی شان ثبات گذشته را ندارد. بهتر است در چنین مواقعی فرزندانتان را به یک فرد امین بسپارید و زمان کوتاهی را به شرکت در مراسمات سوگواری اختصاص دهید».
۴-با همسرتان بیشتر صحبت کنید
رحیم نژاد در ادامه می گوید: «خشم و غم ناشی از مسائل اجتماعی و یا خانوادگی و از دست دادن عزیزان ما را کلافه و بی حوصله می کند و ممکن است این وضعیت به درازا بکشد. بنابراین چنین چیزی طبیعی است، با این وجود اگر با یکدیگر گفتگو کنیم، پیش از اینکه بی حوصلگی و تنش باعث مشاجره و سوء تفاهم های دیگر شود، می توانیم از بسیاری از اتفاقات منفی جلوگیری کنیم. خیلی از مسائل ممکن است موجب آزردگی روان ما شود، بنابراین اگر با همسرمان در رابطه با این مسائل صحبت نکنیم تا بار روانی مان تخلیه شود، این ناراحتی ها به محیط خانه منتقل می شود و به فرزندان هم سرایت می کند. پس قبل از اینکه آرامش خانه از بین برود، با یکدیگر صحبت کنید.»
در پایان باید به این نکته توجه کرد که دنیای ما امروز بیش از هر چیز به آرامش و امنیت برای کودکان نیاز دارد. بچههایی که دائما به جنگ، بیماری و مرگ فکر میکنند، نمی توانند در آینده ایرانی امن و با آرامش و پیشرفت برایمان بسازند. امیدواریم که خانواده ها در چنین مواقعی بیش از پیش مراقب سلامت روان کودکانشان باشند.
فارس
گفتگوی جهانبانو با بانوان حاضر در مسیر مشایه
آشنایی با اولین موکب بین المللی زنانه
جملات کوتاه برای تشکر از بانوان خادم عراقی
چند توصیه برای مادران جهت در پیادهروی اربعین
به پاس ۱۰۰۰ روز خدمت
جریان مقاومت، جریانی است که باید همچنان خون تازه در آن دمیده شود
سختترین و سوزناکترین درد بشر، درد فراق است
مردم خوب میدانند چه کسی خدمتگزارشان است
یادبود بانوان آمل برای شهید رئیسی و شهدای خدمت