درخشش مستندساز مازندرانی در اسپانیا؛ مریم رزاقی با «خاتون ددا» جهانی شد‌

از دامنه‌های سوادکوه، مریم رزاقی، شاعر و مستندساز مازندرانی، مسیر هنری خود را آغاز کرد و با مستند «خاتون دِدا» زندگی مادر شهید قاسم شفیعی را بازنمایی کرده است؛ مادری که پس از ۲۷ سال با یاد فرزندش زندگی می‌کند و بخشی از محصول برنج خود را به بارگاه امام رضا (ع) اهدا می‌کند.

مریم رزاقی، شاعر، پژوهشگر و مستندساز مازندرانی، با مستند «خاتون ددا» موفق به درخشش جهانی شد. زندگی او از دامنه‌های کوهستانی سوادکوه آغاز شد و امروز نامش در عرصه‌های بین‌المللی به عنوان نمونه‌ای از زن توانمند و خلاق مطرح است؛ زنی که با تکیه بر هویت زنانه و نگاه هنری، مسیر خود را به سکوی پرواز تبدیل کرده است.

اوایل آذرماه ۱۳۵۴، مادری پرستار فرزندش را در سوادکوه به دنیا آورد؛ کودکی که در دامنه کوه و میان جنگل‌های سرسبز با آداب و رسوم ایرانی و اسلامی بزرگ شد. این کودک در دامن دو مادر پرورش یافت؛ یکی پرستار و دیگری شاعر از تبار سادات، که همین دوگانگی، نخستین گره زندگی او را رقم زد و پرورش در دو جهان متفاوت، با منطق و مراقبت در یک سوی و شعر و احساس در سوی دیگر، شکل گرفت.

از کودکی دفترچه‌ای کوچک همراهش بود؛ دفترچه‌ای پر از کلمات ساده اما پرشور. نخستین شعر او درباره باران بود و در جشنواره‌ای محلی جایزه گرفت. ورود به دانشگاه، همراه با نقدهای تند استادان و نگاه‌های اجتماعی، مسیر دشواری ایجاد کرد؛ بارها به او گفته شد که شعرهایش بیش از حد شخصی هستند و باید اجتماعی‌تر باشند. با این حال، زن بودن را مانع نمی‌دید و همین هویت زنانه باعث شد اعتماد زنان روستا برای ساخت مستند «خاتون ددا» جلب شود.

رزاقی زنان را در رسانه مانند خانواده می‌بیند؛ همان‌گونه که مادر رفتار خانواده را مدیریت می‌کند، زنان نیز در رسانه توانمند ظاهر شده و می‌توانند مسائل اجتماعی را از زاویه‌ای تازه حل کنند. مادر بودن برای او تجربه‌ای عمیق بود که نگاهش به شعر و هنر را تغییر داد و شعرهایش را لطیف‌تر کرد. او باور دارد که همه شعرهایش زنانه‌اند، اما غزل «ایران بانو» جایگاه ویژه‌ای دارد و بازتابی از نگاه زنانه او به وطن و هویت است.

از کودکی مادرش او را به انجمن شعر قائمشهر می‌برد و ساعت‌ها با صبوری همراهیش می‌کرد؛ صبری که در شعر، مدیریت و زندگی جاری شد. این بانوی فرهنگی بارها محضر مقام معظم رهبری رسیده است و بیشترین چیزی که در ذهنش مانده، دغدغه ایشان نسبت به زبان فارسی است. در یکی از جلسات، رهبر انقلاب شعر پریای شاملو را از بر خواندند؛ لحظه‌ای که اشراف ایشان به شعر معاصر را نشان داد و پیوند میان دغدغه‌های شخصی و نگاه کلان به زبان و ادبیات را نمایان کرد.

زندگی رزاقی سراسر رنج و شیرینی است و او معتقد است رنج‌ها می‌توانند پلی به سوی خالق باشند. این تجربه، شعر و مستندهای او را واقعی‌تر کرده است. رزاقی امروز با مجموعه‌هایی چون «اندوه مهربان»، «عصر یک اردیبهشت ناگهان»، «حق با تو بود» و «لیلی خانه‌دار» شناخته می‌شود و با مستندهایی چون «اویا»، «خاتون ددا»، «بی‌بال پریدن»، «زخمه»، «نووری»، «ری‌را»، «سو»، «اقیانوس بی‌پایان»، «پشت چراغ قرمز» و «میرکا» به شهرت رسیده است.

نقطه طلایی زندگی او، موفقیت مستند «اندوه جنگل» در جشنواره معتبر Suncine اسپانیا بود؛ جشنواره‌ای که آثار محیط‌زیستی برجسته جهان را معرفی می‌کند. این موفقیت، نشان داد زن بودن، مادری و هویت اسلامی نه مانع بلکه سکوی پرواز است.

مستند «خاتون ددا» روایت زندگی مادر شهید قاسم شفیعی است که پس از ۲۷ سال از دست دادن فرزندش، همچنان با یاد او زندگی می‌کند و نیمی از محصول برنج زمین‌شان را نیت فرزند شهید به بارگاه امام رضا (ع) اهدا می‌کند. رزاقی با همراهی یک‌ساله در کنار این خانواده، تلاش کرد نگاهی هنرمندانه به زندگی ساده اما پرمعنای آنان ارائه دهد؛ روایتی متفاوت از یک سرباز شهید که کمتر به آن پرداخته شده است.

رزاقی روزی خبرنگار بود، اما به پژوهش و مستندسازی روی آورد. پژوهش‌های او در مرکز تحقیقات صدا و سیما منجر به تولید سریال مستند «ری‌را» شد و برای هر اثر حدود یک سال پژوهش انجام شد؛ دقت پژوهشی که آثار او را ماندگار کرده است. زنان سهم عمده‌ای در مستندهای او دارند و روح زنانه آثار، نه به عنوان حاشیه، بلکه به عنوان جوهره اصلی جاری است. او باور دارد زن بودن امکان روایت صادقانه‌تر و نزدیک‌تر به زندگی واقعی را فراهم کرده است.

رزاقی معتقد است دنیا به سمت اخبار ساندویچی حرکت کرده و فرهنگ کتاب‌خوانی در حال فراموشی است. به باور او، تنها راه زنده نگه داشتن فرهنگ کتاب‌خوانی، بازگشت به اصل کتاب و فاصله گرفتن از سطحی‌نگری فضای مجازی است. جایزه ادبی برای او انگیزه‌بخش است، اما اگر ناداوری باشد، آسیب‌زا خواهد بود؛ چرا که خلق اثر برایش بر نقد اثر مقدم است.

خلق فیلم برای رزاقی تجربه‌ای زیباست؛ گاهی مادر پیرمردی هشتاد ساله و گاهی دوست پیرزنی هفتاد ساله می‌شود. وقتی کاراکترها می‌میرند، بخشی از وجود او خاک می‌شود، اما این تلخی، شیرینی فیلم‌سازی را دوچندان می‌کند. او می‌گوید هیچ‌گاه دیر نیست برای دنبال کردن استعدادها؛ زن ایرانی ترکیبی از عشق و عقل است و باید آغازگر دانایی وجود خود باشد.

رزاقی از دامنه‌های سوادکوه تا سالن‌های شعر و جشنواره‌های مستند، راهی پر فراز و نشیب پیموده است. زن بودن برای او نه مانع بلکه پلی به سوی اعتماد، رشد و تجربه است. روایت او، روایت نسلی است که با صبوری مادران، پروانگی مادری و عشق به زبان فارسی توانسته شعر و هنر را در چارچوب حجاب و ارزش‌های اسلامی به زندگی پیوند بزند. او نمونه‌ای از زن موفق پس از انقلاب است؛ مادری هنرمند و مدیری فرهنگی که دستاوردهایش الهام‌بخش نسل جوان خواهد بود.

 خبرگزاری فارس