نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
میدان نبرد تنها به جنگهای نظامی محدود نمیشود و مادر با حضورش، اقداماتی مؤثر در برابر جنگ روانی دشمن انجام داد. نشست تخصصی «خانواده، زنان و مقاومت» به همت مجمع ملی خانواده و با حضور چهرههای فرهنگی و خانوادههای شاهد و ایثارگر برگزار شد. در این نشست، شادمانی به ذکر خاطراتی از نقش مادریاش در همکاری با پدر شهیدش و الگوسازی برای فعالیتهای فعال بانوان پرداخت.
وی در این نشست، با اشاره به وقایع هفتم اکتبر و عملیات «طوفان الاقصی»، بیان کرد:
این رویدادها به ما فهماند که چه نوع کنشگری باید داشته باشیم و روایتهای مادرم از دوران جنگ برای ما ملموستر شد.
شادمانی با تأکید بر اینکه تمامی اقداماتش در راستای ادامه راه مادرش بوده و نه صرفاً تقلید، به تأثیرگذاری بیبدیل مادر در شکلگیری شخصیت پدر شهیدش اشاره کرد و افزود:
پدرم به هر مقامی که در عرصههای نظامی دست یافت، همواره خود را مدیون مادرم میدانست.
وی همچنین به فعالیتهای تربیتی و علمی مادرش در دهه پنجاه در همدان اشاره کرد و گفت:
مادرم با درک نفوذ عمیق گروههایی مانند مجاهدین خلق و بهائیت بر نوجوانان، به جای رویارویی مستقیم، با برگزاری جلسات دوستانه در منازل دانشآموزان سعی در تأثیرگذاری مثبت بر آنان داشت.
این فعال حوزه خانواده، فراموشی چنین شیوههای مؤثر در تربیت کودکان را نقطه ضعف امروز جامعه خواند و تصریح کرد:
وقتی این نوجوانان به دانشگاه میرسند، از آنان میپرسیم چرا چنین سبک زندگیای ندارند، در حالی که همان گروهها از سنین پایین، حتی از دوره راهنمایی، بر افکار کودکان کار میکردند.
وی یکی از مراحل مهم فعالیت مادرش را مقابله با نفوذ مجاهدین خلق در مدرسهای دانست که مدیر و معاون آن ضد انقلاب بودند و گفت:
مادر توانست دانشآموزان را برای حضور در تظاهرات هماهنگ کند و حتی در برابر اعتراض والدین با قاطعیت میگفت: «خودم خواستهام».
شادمانی در اشاره به ازدواج پدر و مادرش در سال ۱۳۵۹، خاطرنشان کرد:
خانواده مادرم با ازدواج او با یک پاسدار به دلیل احتمال شهادتش مخالف بودند، اما با اصرار مادر، این پیوند صورت گرفت و پدرم بلافاصله پس از عقد به جبهه بازگشت.
وی با بیان خاطرهای از حضور خانواده در پاوه در اوج درگیریها، گفت:
وقتی دشمن جنگ روانی را برای تخلیه شهر آغاز کرد، پدر و مادرم معتقد بودند حضور یک مسئول به همراه خانواده، به مردم دلگرمی میدهد. مادر با حضورش در آن شرایط سخت، اقدامی مؤثر در برابر جنگ روانی دشمن انجام داد.
دختر شهید شادمانی، با توصیف شرایط دشوار زندگی در ساختمانی که بخشی از آن انبار مهمات بود، از حملات هوایی به پاوه گفت و یادآور شد:
مادرم به دلیل شدت حملات موشکی دچار افتادگی کیسه صفرا شد و پس از آن با خدا عهد بست که سختترین شرایط را در کنار این رزمنده تحمل کند، اما زنده بماند تا فرزندانش را بزرگ کند.
وی به تشکیل اولین لشکر صدهزار نفری در کشور توسط پدرش در سال ۱۳۶۶ در همدان اشاره کرد و تأکید کرد:
در همدان، بانویی در کنارش بود که موجب شد پدرم به این مقام دست یابد.
شادمانی در پایان با اشاره به شهادت پدرش گفت:
هنگامی که میخواستم بر بالای پیکر پدرم سخنرانی کنم، از او درخواست کردم تا بهترین جملات را برایم بنویسد. همواره پدر را میدیدم که مجاهدتهایش بدون هیچ تغییری ادامه داشت و گویی مادر نیز همین نقش را ایفا کرده بود. مادر نیز مجاهدی خاموش بود.
وی در نهایت تصریح کرد:
اگر پدرم به هر مقامی رسید و به مقام شهادت نائل آمد، قطعاً خود را مدیون بانویی بزرگ میدانست. ما در تمامی لحظات، حتی در نقش مادر، همسر یا فرزند، باید کنشگرانی فعال باشیم.
پایگاه خبری پیام خانواده
گفتگوی جهانبانو با بانوان حاضر در مسیر مشایه
آشنایی با اولین موکب بین المللی زنانه
جملات کوتاه برای تشکر از بانوان خادم عراقی
چند توصیه برای مادران جهت در پیادهروی اربعین
به پاس ۱۰۰۰ روز خدمت
جریان مقاومت، جریانی است که باید همچنان خون تازه در آن دمیده شود
سختترین و سوزناکترین درد بشر، درد فراق است
مردم خوب میدانند چه کسی خدمتگزارشان است
یادبود بانوان آمل برای شهید رئیسی و شهدای خدمت