خبر شهادت را شنیدم، سجده شکر کردم

همسر شهید محمدرضا امیرخانی با چشمانی پر از اشک و دلی آرام، از روزی می‌گوید که شوهرش در نبرد با پهپادهای رژیم صهیونیستی به آسمان پرواز کرد. او در بیمارستان، پیشانی بر خاک گذاشت و برای شهادت همسرش سجده شکر به‌جا آورد و گفت: «شهادت، مرگ تاجرانه است؛ سودی که تنها عاشقان می‌برند.»

در روز عقد، عروس و دامادی که به‌جای تدارکات جشن، در راهپیمایی شرکت کردند و با تلفن‌های مکرر از آنان خواسته شد تا به جشن خود برگردند، اما آن‌ها با افتخار اعلام کردند که جشن انقلاب مهم‌تر است و بعد از آن به جشن عقد خود خواهند آمد.

زمانی که زمزمه‌های خواستگاری آقا محمدرضا در خانه پیچید، فرزانه خانم به‌عنوان یک دختر بسیجی که در خط مقدم فعالیت‌های فرهنگی و دفاع از آرمان‌های انقلاب اسلامی است، تنها یک سؤال از خواستگارش پرسید: «آیا او هم مانند من مدافع آرمان‌های انقلاب و مبانی اسلام است؟» آقا محمدرضا با اطمینان پاسخ داد: «من یک پاسدارم و همیشه مدافع آرمان‌های انقلاب و اسلام خواهم بود.»

این دو جوان با عشق و اعتقادات دینی و انقلابی به هم قول دادند که همیشه عاشق یکدیگر بمانند و روز ۲۲ بهمن، روز جشن انقلاب، را برای عقد خود انتخاب کردند. در این روز، آن‌ها پای سفره عقد نشستند و به نیت شهدای کربلا، ۷۲ سکه بهار آزادی مهریه فرزانه خانم شد.

فرزانه خانم که تا ۳۰ خردادماه همسر پاسدار بود، از ۳۱ خردادماه به همسر شهید محمدرضا امیرخانی تبدیل شد. آقا محمدرضا به‌عنوان پاسدار، در دفاع از کشور و اعتقاداتش جان خود را فدای وطن کرد و به جمع شهدا پیوست.

در دیدار با فرزانه خانم و فرزندان شهید، کوثر چهار‌ساله و طاها ۱۰ساله به ما سلام کردند و عطر حضور آقا محمدرضا در خانه به مشام می‌رسید. فرزانه خانم از ویژگی‌های همسرش می‌گوید و به حساسیت او نسبت به نماز اول وقت و کمک به امور خانه اشاره می‌کند.

او با افتخار از همسرش یاد می‌کند و می‌گوید: «محمدرضا همیشه در پی فرصتی برای شهادت بود و وقتی اخبار غزه را می‌شنید، از شدت خشم نمی‌توانست آن را تحمل کند.»

فرزانه خانم با یادآوری آخرین دیدارشان، از حرز امام جواد (ع) که به بازوی همسرش بست و قرآن را به دست دخترش داد، صحبت می‌کند و می‌گوید: «او نگران بود و شاید می‌دانست که این آخرین دیدار ماست.

او با تأکید بر اینکه همسران شهدا هیچ‌گاه دشمن‌شادکن نمی‌شوند، می‌گوید: «شهادت محمدرضا برایم افتخار است و من به این‌که همسرم از میدان جنگ فرار نکرد، می‌بالم.»

مراسم تشییع آقا محمدرضا با حضور مردم و عشق به شهادت برگزار شد و مادر شهید، صفوره جعفری، نیز با افتخار از پسرش یاد می‌کند و می‌گوید: «شهادت را بر زندگی با ذلت ترجیح می‌دهم.»

فرزانه خانم با تأسی به مکتب امام حسین (ع) و ایجاد گروه جهادی «رهروان علی (ع)»، به فعالیت‌های خود ادامه می‌دهد و از عشق و فداکاری همسرش به عنوان الگوی زندگی یاد می‌کند.

در پایان، او با صدای بلند فریاد می‌زند: «این حرف‌ها و ویدئوها را با خشم و نفرت بر سر اسرائیل جنایت‌کار بکوبید و فریاد بزنید.»

خبرگزاری فارس