نوزادی که بخاطر شغل مادرش معلول شد

باید عاشق کارت باشی تا بتوانی در سخت ترین شرایط و در دردناک ترین قسمت جهان به تهیه گزارش بپردازی، خبرنگاری آن هم از نوع خبرنگار نوار غزه باید جانت را در دست بگیری و با عشق به میدان بیایی تا صدای سرکوب شده مردم مظلوم فلسطین به جهان را برسانی.

اواخر سال ۲۰۰۸ بود، پسرش «اَنَس» ۳ ماه بیشتر نداشت و شیرخواره بود. ولی «اسراء البحیصی» بیشتر از این تحمل نداشت که از کارش فاصله بگیرد. از وقتی خبرنگار شبکه العالم شده بود، تمام تلاشش را می‌کرد تا حوادث غزه را به عالم مخابره کند او به غزه رفت تا روایت‌گر فریاد زنان و کودکان غزه باشد. هنگام رفتن، اسراء پسرش را پیش مادر گذاشت و برای پوشش میدانی به منطقه‌ای رفت که نخستین بار نظامیان صهیونیست در بمبارانش از بمب‌های شیمیایی استفاده کرده بودند،اسراء غافلگیر شده بود چند دقیقه نگذشته بود که سرفه‌هایش شروع شد کارش به بیمارستان کشید.

بعد از یک درمان سرپایی همین که نفسش بالا آمد، به خانه برگشت. ولی نمی‌دانست چه بلایی سرش آمده است. به محض اینکه رسید، پسرش را در آغوش گرفت، انَس گرسنه بود و بی‌تابی می‌کرد. مثل همیشه شیرش داد. اسراء نمی‌دانست که شیرش آلوده به مواد شیمیایی است و به پسرش منتقل می‌شود. دو سالی که گذشت، متوجه شد که پسرش با بچه‌های دیگر فرق دارد. انس دچار معلولیتی شده است که نه می‌تواند خوب صحبت کند و نه کنترل ادرارش را دارد. دنبال درمان انس افتاد ولی حرف همه دکترها یکی بود؛ «آلودگی شیمیایی باعث معلولیتش شده است.»

این معلولیت اسراء را تسلیم نکرد، او همچنان با شجاعت در میدان جنگ حاضر شده و به ثبت وقایع غزه می‌پردازد. داستان های زیر نمونه های از روایت گری این بانوی مجاهد می‌باشد:

مادری که همه زندگی اش را در پلاستیک ریخته بود

بعد از طوفان الاقصی و شکست سختی که رژیم صهیونیست خورد، علاوه بر بمباران مداوم، آب و غذا را بر روی آن‌ها بست. این کار، خبرنگاران را بر این داشت تا صدای مظلومین غزه را به گوش جهانیان برسانند. اسراء نیز از قافله خبرنگاران جا نماند او با وجود اینکه مادر بود و یکی از فرزندانش معلول اما خواست که فریادرس فلسطینیان باشد.

اسراء وقتی در بیمارستان بالای سر بچه‌ای می‌رسید که مادرش را از دست داده، برایش مادری می‌کرد و کودک یتیم بی‌تاب را آرام می‌کرد. این خبرنگار شجاع وقتی به مادری رسید که تمام بچه‌هایش شهید شده‌ بودند و تمام دارایی‌اش را در کیسه پلاستیکی ریخته بود، دیگر نتوانست اصل بی‌طرفی خبرنگاری را رعایت کند، با گریه داغ مادر را روایت کرد: «من نتوانستم بی‌طرف باشم چون اگر بی‌طرف بودم نمی‌توانستم فلسطینی باشم. من مادر هستم و با مادری مصاحبه می‌کردم که همه بچه‌هایش را ازدست داده و از تمام دنیا فقط یک کیسه برایش مانده بود.

او می‌گفت آخرین فرزندم رفت که خواهر و برادرهایش را دفن کند، وقتی رفت باز بمباران شد. او می‌گفت فقط می‌خواهم بچه‌ام را پیدا کنم و دفن کنم وقتی کسی با من این‌گونه صحبت می‌کند چگونه می‌توانم بی‌طرف باشم؟»

وقتی خانه اش ویران شد

سخت ترین صحنه ای که او شاهدش بود، آوار شدن خانه و از بین رفتن تمام خاطراتش جلوی چشمش بود اگر او و فرزندش خانه را ترک نمی‌کردند، حتماً شهید می‌شدند. ولی اسراء باز هم تسلیم نشد جلوی دوربین آمد و روایت کرد از گلوله‌هایی به قطر حدود نیم متر که به خانه‌اش به ویژه قسمتی از اتاق بچه‌هایش اصابت کرده بود.

اسراء البحیصی با گریه گفت: «لحظات بسیار سختی را پشت سر گذاشته‌ام و با دیدن خانه کاملاً ویران شده و اسباب‌بازی‌های فرزندانم در میان آوار خانه بسیار متاثر شدم. با فهرستی از لوازم مورد نیاز بچه ها سراغ خانه رفتم اما با انبوهی از آوار روبه رو شده و نتوانستم هیچ‌کدام از آن‌ها را برای بچه‌هایم ببرم. هیچ کس تلخی دردی که می‌کشم را نمی‌تواند احساس کند چرا که همه خاطراتم تبدیل به آوار شده اند. این درد را تنها کسی درک می‌کند که خودش به این وضعیت مبتلا شده است به خدا قسم نمی‌توانم احساس امروزم را توصیف کنم تصور کنید انسان طی ۲۰ سال کار پس‌انداز کرده و خانه بخرد اما آن را کاملاً ویران مشاهده کند، چه حالی می‌شود؟»

وقتی تیر اسرائیلی ها او را از پا درنمی‌آورد

اسراء البحیصی در یک پوشش خبری مورد حمله رژیم صهیونیست قرار گرفت، سربازان که نمی‌خواستند خبرنگاران تصاویر را ثبت کنند دست به اسلحه بردند و آن ها را به گلوله بستند. اسراء پایش مجروح شده بود، اما با همان وضعیت گزارشش را تمام کرد، بعد بر روی برانکارد به بیمارستان منتقل شد. خانواده‌اش که در حال دیدن برنامه بودند وقتی اسراء را روی برانکارد دیدند، فکر کردند که شهید شده است.

بخاطر شرایط سخت غزه و عدم دسترسی به دارو، عمل های جراحی در این منطقه بدون بیهوشی انجام میشود. اسراء که به تهیه گزارش از این بیماران پرداخته بود با جمله پسرش شوکه شد. پسر کوچکش به او گفت: «اگر زخمی شوم و بخواهید بدون بیهوشی پایم را قطع کنید، شما را نمی‌بخشم…!» این جمله و معلولیت فرزندش اسراء را بر این داشت تا از غزه خارج شود. حالا اسراءالبحیصی به خاطر شرایط فرزندانش مجبور شده است غزه را ترک کند و به مصر برود ولی هنوز در شبکه العالم فعال است و برای برگشتن به غزه لحظه شماری می‌کند.

از وقتی از غزه رفته است خودش و فرزندانش نه آب خنک می‌توانند بخورند نه غذای خوب، دلشان پیش خانواده‌شان در غزه مانده است. هر لحظه دلشان می‌لرزد که حالا و در این لحظه خانواده‌مان غذایی برای خوردن دارند یا نه؟ اصلا الان زنده هستند؟

حدودا ۱۰ ماه از زمان شروع تجاوز نظامی رژیم صهیونیستی به غزه می‌گذرد و تاکنون ۱۶۵ نفر از اصحاب رسانه در نوار غزه به شهادت رسیده‌اند تا روایت‌گر مردم مظلوم غزه باشند. تا این لحظه آخرین خبرنگارانی که در فلسطین به شهادت رسیدند، «اسماعیل الغول» خبرنگار الجزیره و «رامی الریفی» عکاس بودند. آن‌ها در حمله هوایی رژیم صهیونیستی در نزدیکی منزل شهید «اسماعیل هنیه» در اردوگاه الشاطئ در غرب شهر غزه به شهادت رسیدند.

فارس