یادداشت؛

حضرت رقیه؛ رسوایی ظلم از شام تا غزه

می‌گویند امروز، روز شهادت حضرت رقیه سلام‌الله‌علیهاست. اگرچه در منابع تاریخی اختلافاتی هست و اهل تحقیق خود می‌دانند که جزئیات این واقعه چقدر قطعی است، اما آنچه تردیدی در آن نیست، این است که ستم به اهل‌‌‌‌بیت علیهم‌السلام پس از عاشورا پایان نیافت.

یزید، با تمام قساوت و بی‌شرمی، به‌دنبال بیعت گرفتن از امام حسین علیه‌السلام بود؛ تا سلطنت ناحق خود را بر خاندان پیامبر تحمیل کند. امام نپذیرفت و در یک نبرد نابرابر، مردان بنی‌هاشم، همگی به شهادت رسیدند. اما ماجرای ظلم در کربلا به میدان جنگ ختم نشد.

زن‌ها و کودکان، که نه اهل جنگ بودند و نه قدرت دفاع داشتند، به اسارت گرفته شدند. کودکی سه‌ساله مانند حضرت رقیه، یا کودکی چون امام باقر علیه‌السلام که تنها چهار یا پنج سال داشت، باید زنجیر و خار و تحقیر را تجربه می‌کردند.آیا این جنگ است؟ این انصاف است؟ حتی عرب جاهلی نیز برای جنگ قاعده داشت؛ نمی‌جنگیدند در ماه حرام، نمی‌جنگیدند در حرم خدا، به زن و کودک کاری نداشتند. اما یزیدیان این حداقل‌های شرافت جاهلی را هم زیر پا گذاشتند.امروز هم تاریخ تکرار می‌شود. رژیم جنایتکار اسرائیل، که با حمایت و هدایت آمریکا پیش می‌رود، درست همان شیوه یزید را پی گرفته است: بدون اعلام جنگ، بدون رویارویی مردانه، با کودک‌کشی، با محاصره غذا و دارو، با گرسنگی دادن.

کامیون‌های حامل غذا پشت مرزها می‌مانند، در حالی‌که کودکان در غزه از گرسنگی می‌میرند.و باز هم این کودک است که رسوا می‌کند. آن‌گونه که حضرت رقیه در خرابه شام با اشک و مظلومیت، کاخ یزید را لرزاند، امروز نیز دختران و پسران کوچک غزه، با گریه، با گرسنگی، با تکه‌نان خشک، رسوایی رژیم صهیونیستی را فریاد می‌زنند. کودکی که جنگ بلد نیست، قدرتی ندارد، اما صدای مظلومیتش، طنین رسوایی ظالمان است.

و اینجاست که نقش حضرت رقیه جلوه‌گر می‌شود؛ نه‌فقط یک اسیر، بلکه یک فریاد رسواکننده، یک افشاگر بی‌پناهی حق در برابر ظالم.یاد حضرت رقیه، زنده نگه‌داشتن خط جهاد و افشاگری است. الهام‌بخش استقامت ماست. توسل ما به ایشان، نه صرفاً از سر عاطفه، که تجدید عهدی است با حقیقت. با مظلومان تاریخ، از شام تا غزه. ان‌شاءالله، در این مسیر حق و مقاومت، کوتاه نیاییم، کم نیاوریم، و با دعای حضرت، عاقبت‌مان ختم به خیر گردد.

جهان‌بانو