نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
قدیمیها اگر میخواستند بگویند که فلانی خیلی جوانمرد است، کارهای خیر و دستگیریهایش را در اتفاقات تلخ زندگی آدمهای اطرافش بازگو میکردند؛ همان کارهای دلی غیرتمندانه که بیسروصدا گره از مشکلات مردم باز میکرد، آن هم بدون اینکه کسی بفهمد. اما این روزها کافی است بحرانی رخ دهد، آن موقع است که سروکله بلاگرهای جوانمردنمای گوشی به دست در گوشه و کنار محیط بحران زده طوری پیدا میشود که دیگر نمیتوان جمعش کرد!
بحرانها چگونه هدایت میشوند؟
در همه کشورهای جهان اولین سازمانها و نهادهای مدیریت بحرانها، دولتی است و مردم نقش نسبتا کمتری در کنترل عواقب بحرانها دارند، با این وجود در کشور ما، با توجه به روح غیرت و همدلیای که از عِرق ایرانی و اسلامی مان سرچشمه میگیرد، افراد به صورت فردی و در گروههای مردمی، نقشهای مختلفی را برای هدایت بحرانها به یک نقطه امن ایفا میکنند.
همین موضوع باعث شده که برخی از افراد سوءاستفادهگر با پوشش همدلی و کمک، همواره در بحرانها حضور داشته باشند و تا دلتان بخواهد، با استفاده از رنج مردمی که آن را به نمایش میگذارند، فالوئر جذب کنند. درحالیکه بحرانها گاهی آسیبهای جبران نشدنیای به انسانها وارد میکند، حضور افرادی که فقط به دلیل دیده شدن در بحرانها حاضر میشوند، آسیبهای جدیتری را به حریم خصوصی و زندگی خانوادههای داغدار وارد خواهد کرد.
روایتگران حادثه با افراد سودجو چه تفاوتی دارند؟
در سقوط متروپل، ریزش معدن طبس، طوفان سیستان و سیل و زلزله خوزستان اگر شاهدان عینی آن بحرانها را در قاب دوربین ثبت نمیکردند، شاید درک عمق فاجعه برای کسی که در پایتخت و فرسنگها دورتر از آن جغرافیا نشسته بود غیرممکن بود، اما بین روایتگر حادثه و شاهد عینی بودن تا جستوجوی فالوئر هنگام مصیبت انسانها، فاصلهای به باریکی یک تار مو است که به این سادگیها نمیتوان زخمهای آن را فراموش کرد.
حوادث طبیعی
براساس گزارش جهانی کاهش خطر بلایای طبیعی، ایران جزو ۱۰ کشور بلاخیز جهان است و در قاره آسیا هم از این نظر چهارمین رتبه را دارد و این یعنی بهشت بلاگرها، اما گاهی خطاهای انسانی بلایای طبیعی را در شرایط سخت آن ناگوارتر میکند و باعث ایجاد بحرانهایی تازه و تنشزا برای آدمها میشود. اما آیا در این شرایط باید دوربین به دست بگیریم یا خیر؟ و این دوربین به دست بودن چه قواعدی دارد؟
امنیت روانی جامعه
کارشناسان رسانه بر این باورند که دوربین به دست گرفتن در شرایط بحرانی اشکالی ندارد و حتی در اکثر مواقع نیز لازم است، اما نباید امنیت روانی جامعه از بین برود. همچنین موضوع بازیگران مردمی گوشی به دست در بحرانها که تعدادشان کم هم نیست معمولا نادیده گرفته میشود، درحالیکه یک فیلم اشتباه میتواند بر سرنوشت تعداد زیادی از افراد تاثیرات مستقیم و غیرمستقیم بگذارد.
در کنار این موارد اینستگرامیها، ایتاییها و بلهاییهایی که پیوسته در جستوجوی حوادث خاص برای ترند شدن صفحات و کانالهایشان هستند، از بحرانها برای دیده شدن صفحاتشان استفاده میکنند و گاهی این دیده شدنها گران تمام میشود، چراکه هیچ نظارت رسانهای بر محتوای تولیدشده آنها وجود ندارد و دقیقا مشخص نیست که چه هدفهایی پشت این محتواهای زرد قرار دارد.
روایتگران فجایع طبیعی
در سیل خوزستان، من بهعنوان یکی از خبرنگاران شاهد عینی این حادثه در بعضی از روستاها حضور پیدا کردم و با مردم بحران زده به گفتوگو نشستم. با توجه به شرایط روحی، فرهنگی، جغرافیایی و حتی قومیتی، بعضی از زنها و حتی مردها و ریشسفیدها تمایلی به انتشار تصویر یا فیلمشان نداشتند چون احساس میکردند آبرویشان میرود. و تنها به همین شرط که صرفا حرفهایشان با اسمی مستعار یا کوچک منتشر شود حاضر به مصاحبه میشدند اما در همان شرایط شاهد حضور بلاگرهایی بودم که بدون اجازه ساکنان بومی منطقه، آنها را بازیگران اصلی لایوهایشان میکردند و در پاسخ مخالفتشان سوار خودروهای لوکسشان میشدند و با هزاران فالوئر تازهتر برمیگشتند!
حالا درست برخلاف این افراد، شاهد افرادی بودم که بی هیچ چشمداشت و حتی دوربینی، جانانه، بحران را به قدر توان جان و مالشان مدیریت میکردند و اصول حفظ حریم شخصی آدمهای بحرانزده را کاملا دلسوزانه و جوانمردانه رعایت میکردند چون خودشان را بازیگر دوربین کارگردان مهمتری یعنی پروردگارشان میدیدند.
دوربینت را کنار بگذار!
در مجموع، همانقدر که نمیتوان جلوی وقوع یک بحران را گرفت، نمیتوان هم مانع از گسترش و مطلع شدن بقیه از آن شد. بحران، پیشامدی است که به صورت ناگهانی و گاهی فزاینده رخ میدهد و به وضعیتی خطرناک و ناپایدار برای فرد، گروه یا جامعه میانجامد که باعث به وجود آمدن شرایطی میشود که برای برطرف کردن آن، نیاز به اقدامات اساسی و فوقالعاده است اما باور کنید تنها درخواست آدمهای بحرانزده در هر شرایطی این است که: «آقا و خانم بلاگر، دوربینت را از روی زندگی ما پایین بگذار!»
فارس
گفتگوی جهانبانو با بانوان حاضر در مسیر مشایه
آشنایی با اولین موکب بین المللی زنانه
جملات کوتاه برای تشکر از بانوان خادم عراقی
چند توصیه برای مادران جهت در پیادهروی اربعین
به پاس ۱۰۰۰ روز خدمت
جریان مقاومت، جریانی است که باید همچنان خون تازه در آن دمیده شود
سختترین و سوزناکترین درد بشر، درد فراق است
مردم خوب میدانند چه کسی خدمتگزارشان است
یادبود بانوان آمل برای شهید رئیسی و شهدای خدمت