نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
در این میان، شواهد فزاینده و مستند، از تبدیل شدن تجاوز جنسی به یک تاکتیک عمدی و سیستماتیک جنگی حکایت دارد. این خشونت تنها یک خسارت جانبی تصادفی نیست، بلکه ابزاری حساب شده برای نابودی کرامت، شکستن روحیه جوامع و انجام پاکسازی قومی است.
گروههای درگیر، به ویژه شبهنظامیان «قوات سريع التدخل»، به طور سازماندهیشده از تجاوز برای تنبیه جوامع حامی رقیب، ایجاد رعب و وحشت فراگیر و مجبور کردن خانوادهها به فرار از سرزمینشان استفاده میکنند. گزارشهای میدانی از دارفور حاکی از یورش به خانهها و اردوگاههای آوارگان با هدف مشخص تجاوز جمعی به زنان و دختران است.
قربانیان اغلب در برابر چشمان اعضای خانوادهشان مورد حمله قرار میگیرند تا حس شکنندگی و ترس به حداکثر برسد. بسیاری از زنان، پس از تجاوز، با ننگ و طردشدن از سوی جامعه خود نیز روبرو میشوند، که این امر زخمهای روانی آنان را عمیقتر میکند. «انات» ۲۱ ساله میگوید: «یکی از سربازان در برابر چشمان برادرزادهاش به او تجاوز کرد در حالیکه دو سرباز دیگر نگهبانی میدادند. التماس کردم که به من کاری نداشته باشند. به مقدسات متوسل شدم و گریه میکردم. اما دلشان به حالم نسوخت. به من تجاوز کردند.»
موارد خشونت جنسی در این منطقه عمدتا ثبت نمیشود، اما دادههای گردآوری شده نشان میدهد بین ژوئیه ۲۰۲۳ تا ماه مه ۲۰۲۵ هزاران گزارش تجاوز ثبت شده که قربانیان آن از هشت تا ۶۵ سال سن داشتهاند. تیگیست نیز که ۱۸ سال سن دارد تعریف میکند که شب هنگام بازگشت از کار به خانه، سه سرباز، او را در خیابان غافلگیر کردند و در پیادهرو به او تجاوز گروهی کردند. او به یاد میآورد: «خانوادهام مرا بیهوش کنار جاده پیدا کردند. مرا به درمانگاه بردند و پنج روز آنجا بستری بودم.»
«تیگست» میگوید از زمان حمله نتوانسته از خانه خارج شود، چون ترس از مردان و دنیای بیرون او را کاملا از پا انداخته است. ترس مرا از رفتن به کار بازمیدارد… وقتی سرباز یا هر مرد دیگری را میبینم وحشت میکنم و پنهان میشوم. نفرتانگیز است که زن به دنیا آمدهام اگر مرد بودم شاید کتکم میزدند و میرفتند، اما زندگیام را اینطور نابود نمیکردند.
در مراکز درمانی، از ۱۸ ژوئیه ۲۰۲۳ تا مه سال جاری میلادی، ۲۶۹۷ گزارش تجاوز ثبت شده است. ۴۵ درصد این موارد مربوط به کودکان کمتر از ۱۸ سال بوده است. همچنین نتیجه آزمایش کمی بیش از نیمی از قربانیان برای بیماریهای مقاربتی مثبت بود و بسیاری نیز باردار شدند و یا به آسیبهای شدید روانی دچار شدند. اما بسیاری از قربانیان خشونت جنسی هرگز وقوع جرم را گزارش نمیکنند یا به دنبال درمان نمیروند، زیرا از انگ اجتماعی یا از این که بفهمند به بیماری مقاربتی مبتلا شده یا باردار شدهاند، وحشت دارند.
از سوی دیگر زنان در سودان دیگر هیچ فضای امنی برای پناه بردن یا دسترسی به مراقبتهای اولیه روانی ندارند، تا جایی که بدن آنان به صحنه جرم تبدیل شده است. حتی نیازهای اولیه بهداشتی نیز به کالایی لوکس بدل شدهاند؛ در دارفور شمالی، یک بسته نواربهداشتی زنانه حدود ۲۷ دلار قیمت دارد، در حالی که کمکهای نقدی ماهانه برای یک خانواده شش نفره کمتر از ۱۵۰ دلار است.
در این بحران، زنان و دختران هستند که کمترین و آخرین نفر غذا میخورند. مادران اغلب وعدههای غذایی خود را حذف میکنند تا کودکانشان زنده بمانند، و دختران نوجوان معمولاً کوچکترین سهم را دریافت میکنند که این امر سلامت و تغذیه بلندمدت آنان را به شدت تضعیف میکند. در مناطقی مانند دارفور، زنان مجبورند برای یافتن مواد غذایی، ساعتها در زبالهها به جستوجو بپردازند.
این فاجعه در بستر تاریخی بیعدالتی عمیق جنسیتی در سودان رخ میدهد. اگرچه زنان سودانی در انقلابهای اخیر نقش پیشرو داشتهاند، اما قوانین محدودکننده و ساختارهای اجتماعی همواره مانعی سرسخت در راه دستیابی آنان به برابری کامل بوده است.
فاجعه سودان یک آزمون جدی برای وجدان جهانی است. اقدام شورای حقوق بشر سازمان ملل برای اعزام هیئت تحقیق، اگرچه ضروری اما اقدامی دیرهنگام است. جامعه جهانی نمیتواند در سایه تعارضات ژئوپلیتیک دیگر، شاهد نابودی یک نسل از زنان سودان باشد. هر روز تاخیر در عمل، به معنای از دسترفتن جانهای بیشتر و عمیقتر شدن زخمهای یک ملت است.
گفتگوی جهانبانو با بانوان حاضر در مسیر مشایه
آشنایی با اولین موکب بین المللی زنانه
جملات کوتاه برای تشکر از بانوان خادم عراقی
چند توصیه برای مادران جهت در پیادهروی اربعین
به پاس ۱۰۰۰ روز خدمت
جریان مقاومت، جریانی است که باید همچنان خون تازه در آن دمیده شود
سختترین و سوزناکترین درد بشر، درد فراق است
مردم خوب میدانند چه کسی خدمتگزارشان است
یادبود بانوان آمل برای شهید رئیسی و شهدای خدمت