جشن شهادت پسر؛ اگر شهید نمی‌شد، من می‌سوختم!

مادر شهید رضا سعیدی با افتخار از شهادت فرزندش یاد می‌کند و می‌گوید: «اگر شهید نمی‌شد، می‌سوختم»؛ روایتی تلخ اما پرصلابت از مادری که تابوت پسرش را نه با اشک، بلکه با آرامشی شگفت و لبخندی عاشقانه بدرقه می‌کند.

مادر شهید رضا سعیدی با آرامشی سنگین و بی‌کلام، در گوشه‌ای ایستاده است؛ آن‌چنان آرام که حتی اشکی بر چهره‌اش دیده نمی‌شود. با ورود تابوت، چادرش را مرتب می‌کند و با ذکر «یا علی» آماده استقبال می‌شود، گویی هر بار که آقا رضا بازمی‌گشت، به همین رسم به پیشوازش می‌رفت.

خادمان پیکر شهید را برای وداع آورده‌اند، اما با دل‌شوره‌های مادر چه باید کرد؟ اگر مثل همان وقت‌هایی باشد که برای یک لحظه دیر آمدن رضایش، زمین‌و‌زمان را به‌هم می‌ریخت، بعید نیست کسی بتواند آرامش کند، آن‌هم مقابل تابوتی که از رنج‌های پنهان پیکر فرزندش حکایت دارد.

مادر رضا، بی‌وقفه از زیبایی‌های چهره پسرش می‌گوید؛ از چشم‌های زیبا و ابروهای کمانش، با افتخاری که ریشه در سال‌ها مادری و فداکاری دارد. حالا که سرو تنومندش را از دست داده، فقط یک تابوت مانده تا چشمانش را خیره کند، با پیکری درهم‌شکسته که قرار نیست دلتنگی‌هایش را پایان دهد. خودش می‌گوید اگر یک ثانیه دیر می‌رسید، تا رسیدن رضا راه می‌رفت و راه می‌رفت. اما این بار او دیر رسید؛ خیلی دیرتر از تمام ثانیه‌های انتظار مادر.

مثل همیشه، دور تابوت می‌چرخد؛ درست شبیه همان روزهای کودکی رضا که لباس نو می‌پوشید و مادر، آرام نمی‌گرفت تا برایش آیةالکرسی نخواند، اسپند دود نکند و صدقه کنار نگذارد. اما حالا آرام‌تر از همیشه است، عجیب است اما واقعی.

امروز، فضای معراج شهدا و گلزار شهیدان، پر است از ناله‌ها، درد دل‌ها و اشک‌های مادرانه، پدرانه و خواهرانه. اما هنوز هم در میان این همه خاطره و داغ، حکایت‌هایی هستند که دل و جان را می‌لرزانند؛ مثل قصه حاج‌خانم سعیدی، مادر رضایی که خوشحال است فرزندش شهید شده.

او با صراحت می‌گوید: «اصلاً اگر شهید نمی‌شد، می‌سوختم!»

حاج‌خانم از اینکه پسرش فدایی رهبر شده، با افتخار لبخند می‌زند و می‌گوید: «هدیه رهبرم! شهادتت مبارک.»

در این دیار، زنان و مردانی هستند که بی‌هیچ تزلزلی، همه هستی خود را فدای ولایت می‌کنند. دشمن هم این را خوب می‌فهمد و از خشم به دندان‌قروچه افتاده، چراکه جان باختن فرزندانشان هم آنان را از راهشان بازنمی‌دارد.

این عاشقی، آن‌قدر در وجود مادران شهید ریشه دوانده که فراتر از سوگواری، به جشن شهادت تبدیل شده است.

خبرگزاری فارس