تیترها از تانک‌ها نمی‌ترسند؛ وقتی رسانه با دل می‌نویسد

زهرا قیداری، پرستاری که در هشت سال دفاع مقدس به خدمت مشغول بود، همسر و خواهر شهید نیز بود. او به دلیل ابتلا به ویروس کرونا به رحمت خدا رفته و همسرش، حسن نیکوقدم، از رزمندگانی است که در تاریخ ۱۶ اردیبهشت ۱۳۶۱ در عملیات بیت المقدس به شهادت رسید.

سارا، دانش‌آموز خبرنگار و جویای نام، در یک روزنامه به سردبیری یکی از رزمندگان دفاع مقدس مشغول به کار است و با راهنمایی‌های سردبیر خود به دنبال کشف داستان زندگی زهرا قیداری می‌گردد. او با یک سفر خیالی به جبهه‌ها می‌رود و در این سفر با خاکریزها و بیمارستان‌های صحرایی آشنا می‌شود. سارا به عنوان یک خبرنگار جوان، در کنار پرستاران بیمارستان، تجربه‌هایی شبیه به رزمندگان را از سر می‌گذراند و درک عمیق‌تری از ایثارگری‌های آنان پیدا می‌کند.

نویسنده در مورد پیشنهاد سردبیرش برای مطالعه درباره خانم قیداری می‌نویسد: «نیم ساعت آخر آن شب، فقط به صحبت‌های آقای برمکی گذشت. چه خاطراتی! به ویژه درباره عکسی که او از یک خانم محجبه نشان داد و بغض کرد. همه ما برای دقایقی ساکت ماندیم. چه دلیلی دارد که ما از این موضوع بی‌خبر باشیم؟» (صفحه ۳۰)

سارا پس از دریافت چند کتاب و منبع از سردبیر خود، با خود می‌اندیشد که اگر این کتاب‌ها درباره خانم قیداری است، پس چه نیازی به تحقیقات مجدد وجود دارد؟ اما به زودی متوجه می‌شود که این کتاب‌ها درباره خانم قیداری نیستند، بلکه یکی از آن‌ها با عنوان «زنان و دفاع مقدس» به نقش و حضور زنان در طول هشت سال جنگ تحمیلی پرداخته و کتاب دیگری شامل صدها عکس از جبهه‌ها، رزمندگان و شهداست. با این حال، او هنوز هم اثری از خانم قیداری در این منابع نمی‌یابد. (صفحه ۶۱)

سفر سارا به مناطق عملیاتی در نزدیکی میمه ادامه می‌یابد و او با زهرا خانم دست به دست هم می‌زنند و به رخت‌شوی‌خانه می‌روند. سارا درباره این مکان و خاطراتش فکر می‌کند و حس کنجکاوی‌اش در مورد وقایع تاریخی و انسانی که در آنجا رخ داده، او را به تفکر وادار می‌کند. (صفحه ۱۰۲)

کتاب «تیترها از تانک‌ها نمی‌ترسند» در ۱۳۶ صفحه و با تیراژ هزار نسخه توسط انتشارات ۲۷ بعثت منتشر شده و داستانی جذاب از نقش و ایثار زنان در دوران دفاع مقدس را به تصویر می‌کشد. این اثر نه تنها به روایت تاریخ می‌پردازد، بلکه به روحیه‌ و فرهنگ ایثار و فداکاری در نسل جوان نیز اهمیت می‌دهد.

ایرنا