نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
تعزیه یکی از مهمترین و زیباترین جلوههای هنر نمایشی در ایران است که از دیرباز به عنوان ابزاری برای بازسازی وقایع تاریخی و مذهبی، به ویژه زندگی اهل بیت پیامبر اسلام و بیان مفاهیم مذهبی و فرهنگی مورد استفاده قرار گرفته است.
تعزیهخوانی بانوان در دو روستای نوا و آب اسک، واقع در شهرستان آمل، داستان جذابی از حفظ و ترویج هنر مذهبی است که قدمتی بیش از هزار سال دارد. این دو روستا نه تنها به عنوان مراکز فرهنگی و تاریخی شناخته میشوند، بلکه به محلی برای حفظ و گسترش تعزیهخوانی بانوان نیز تبدیل شدهاند.
این سنت دیرینه، نشاندهنده پیوند عمیق جامعه محلی با فرهنگ اسلامی و تاریخ عاشورا است. یکی از ویژگیهای منحصر به فرد تعزیهخوانی در این مناطق، نقش کلیدی بانوان به عنوان بازیگران و راویان داستانهای مذهبی است.
بانوان در این تعزیهها به بررسی الگوهای زندگی اهل بیت و انتقال پیامهای اخلاقی و انسانی میپردازند. پیرغلام و پیشکسوتترین تعزیهخوان بانوان در این منطقه، خانمی متولد ۱۳۳۱، نماد استقامت و عشق به این هنر است.
او با تجربهای بیش از چند دهه در این زمینه، نه تنها به عنوان یک معلم و الگو برای نسلهای جوانتر فعالیت میکند، بلکه به ترویج این سنت در بین دختران و زنان جوان کمک میکند. به همین بهانه گفتگویی با او داشتیم.
تلاشهای او و دیگر بانوان باعث شده که این هنر در نسلهای مختلف ادامه یابد و به عنوان بخشی جداییناپذیر از فرهنگ محلی باقی بماند.
او خود را اینگونه معرفی کرد: محترم قربانی هستم و در سال ۱۳۳۱ در روستای آب اسک به دنیا آمدم. پدرم مداح تکیه اسک بود و از کودکی عاشق تعزیه بودم. پس از پایان هر تعزیه، به خانه میآمدم و از تعزیهخوانان تقلید میکردم و برای خودم تعزیه اجرا میکردم.
او ادامه داد: زمانهای قدیم، تعزیه بانوان مختص به دو روستای نوا و آب اسک بود و هرساله بانوان این دو روستا در ماههای محرم و صفر تعزیه برگزار میکردند. برای اینکه روایت واقعه کربلا به درستی نقل شود، هر کدام از این دو روستا قبل از اجرا به روستای دیگر میآمدند و با همفکری و بررسی روایات، آن را داوری و بررسی میکردند.
چگونه با تعزیه آشنا شدید؟
زمانی که ۱۰ ساله بودم، پدرم با دیدن علاقه زیاد من به این هنر اسلامی، مرا به زندایی خود که پیرغلام تعزیه بانوان آن زمان بود، معرفی کرد. از آن سال به یادگیری تعزیهخوانی پرداختم و تا ۱۴ سالگی فقط به پیشخوانی (درآمد آغازین مجالس تعزیه که به صورت نوحه اجرا میشود) مشغول بودم و به من نقش نمیدادند. پس از چهار سال، اولین نقش را در تعزیه امیرالمؤمنین (ع) که تنها چهار خط بود، اجرا کردم. با گذر زمان بر اجرای تعزیه تسلط پیدا کردم و روز به روز نقشهای سختتری را بر عهده گرفتم.
برپایی مجلس تعزیه آلالله با وجود سختیها
در سال ۱۳۴۸ و در سن ۱۷ سالگی ازدواج کردم. آن زمان دوره حکومت پهلوی بود و پدرشوهرم کدخدا و بزرگ محل بود و با محدودیتهای سختی مواجه بودیم. اما با تمام این مشکلات، به عشق اباعبدالله و خاندانش مجلس عزا برگزار میکردیم.
با گذشت زمان و آمدن انقلاب اسلامی و همزمان با گسترش تکنولوژی، افکار بازتر شد و رفت و آمدها راحتتر گردید. این امر موجب شد که هنر تعزیهخوانی بانوان که مختص به دو روستا بود، بتوانیم در سراسر کشور از جمله تهران، قم، کرمان و خوانسار برگزار کنیم.
خاستگاه و ریشه تعزیه بانوان در آمل است
آیا بوشهر هم همانند آمل تعزیه بانوان دارد؟
خیر، در واقع تعزیه بانوان اختصاصی برای شهرستان آمل و روستاهای نوا و آب اسک است. در تعزیه بوشهر، زن و مرد با هم تعزیه اجرا میکنند؛ مثلاً مردی نقش امام حسین و زنی نقش حضرت زینب را بر عهده میگیرد و با هم به اجرا میپردازند. اما در تعزیه بانوان آملی، به خاطر رعایت احترام به ائمه و سیره آنها و همچنین حفظ شئونات اسلامی، تمامی نقشها را بانوان اجرا میکنند و تماشاگران و مهمانان نیز بانوان هستند. این یک رسم اصیل با قدمتی بالا است.
امام حسین (ع) مهمانش را خودش انتخاب میکند
اولین بار چه شد که تعزیه بانوان را در استانهای دیگر برگزار کردید؟
حدود ۲۰ سال پیش، در یکی از روزهایی که در روستای آب اسک تعزیه داشتیم، خانم عدالتخواه که اهل تهران بودند، مهمان روستای ما بودند. زمانی که شنیدند این روستا تعزیه بانوان برگزار میکند، تعجب کردند و برای تماشا به تعزیه آمدند. پس از پایان مراسم، عاشق این مراسم شدند و از ما درخواست کردند که به مدت ۱۰ روز در منزلشان در تهران، تعزیه برگزار کنیم.
اولین بار ما هم به تهران رفتیم و مجلس تعزیه و عزای امام حسین (ع) را برگزار کردیم. این روند چهار سال مداوم در ایام محرم و صفر ادامه داشت. اما در سال پنجم، به دلیل استقبال بینظیر خانمها، دیگر در منزل خانم عدالتخواه جایی برای سوزن انداختن نبود و به خاطر کمبود جا برای اجرا، مجبور شدیم از ادامه مراسم در روزهای آینده صرفنظر کنیم.
خانم عدالتخواه پیشنهاد کرد که از این پس مراسم را در حسینیه سنگسری نظامآباد تهران برگزار کنیم. قبل از اجرا، خانم عدالتخواه بنری نصب کرده بود که در آن اعلام شده بود در این حسینیه تعزیه بانوان برگزار میشود و حضور آقایان، حتی پسر بچهها، مجاز نیست. برای همه تهرانیها عجیب بود که بانوان تعزیه اجرا میکنند و در همان اولین اجرا، حسینیه مملو از بانوان شده بود.
عشق به امام حسین (ع) در دل تعزیه بانوان
در یکی از همین روزها که در حسینیه سنگسری تهران مراسم داشتیم، دو خانم به عنوان بازرس از قم در مجلس حضور داشتند. پس از پایان مجلس، به سراغ ما آمدند و از ما مجوز فعالیت و برگزاری تعزیه را خواستند. از آنجایی که ما هیچ مجوزی نداشتیم و تنها از روی عشق به آلالله فعالیت میکردیم، هاج و واج مانده بودیم. در همین لحظه، خانم عدالتخواه با شوهرش که در یکی از دستگاههای اجرایی فعالیت داشت، تماس گرفت و با هماهنگیهای انجام شده، مشکل رفع شد.
آیا الان توانستید مجوزی برای فعالیت و اجرای تعزیه دریافت کنید؟
خیر. پس از آن اتفاق، به دنبال کسب مجوز فعالیت برای گروههای تعزیه بانوان بودم، اما متاسفانه هیچ ارگانی حمایت نکرد. آقای دریاباری، مسئول بسیج هنرمندان آمل، پس از اینکه به مشکل ما پی برد، بلافاصله برایمان کارت بسیج هنرمندان صادر کرد که این امر تا حدی از مشکلات ما برای برگزاری مراسم در سطح مساجد و حسینیههای شهرستان کاست.
ما تعزیه را برای کسب درآمد برگزار نمیکنیم و صرفاً از روی عشق به اهل بیت (ع) است، اما برای برگزاری یک مراسم تعزیه با مشکلات زیادی روبهرو هستیم. مثلاً برای اجرا در یک مکان از ما هزینه و اجاره آن مکان را میخواهند که این خود یک مشکل بزرگ است. ما بیمه آقا امام حسین (ع) هستیم، اما از طرف دولت هیچ حمایتی دریافت نکردهایم. از مسئولان خواهشمندیم که این هنر دیرینه ایرانی و اسلامی که در جهان اسلام نظیر ندارد را به ثبت برسانند و همچنین مکانی برای اجرا مشخص کنند تا بتوانیم در آنجا پیام حق امام حسین را به گوش بانوان برسانیم.
در ادامه ، به سراغ خانم راضیه شاکری، یکی از تعزیهخوان نسل جدید بانوان رفتیم. او با سالها تجربه و فعالیت در این زمینه، دیدگاههای ارزشمندی را با ما به اشتراک گذاشت.
از حال و هوای تعزیه بانوان بگویید؟
تعزیه تأثیر عمیقی بر تمامی افراد دارد و در ذهنها ثبت میشود. حدود ۱۵ سال پیش برای اجرای تعزیه بانوان به بهشهر رفته بودیم و قرار بود یک شب در حسینیه آنجا تعزیه اجرا کنیم. چون تعزیه بانوان در آن زمان امر رایجی نبود، برای خانمهای بهشهری عجیب بود. اما پس از پایان تعزیه و با اصرار بانوان آن شهر، این مراسم از یک روز به ۱۳ روز به طول انجامید و حتی پس از سیزدهمین روز که قرار بود برگردیم، بانوان ناراحت بودند.
کودکانی که در تعزیه نشسته بودند و تمام مراسم را دیده بودند، پس از پایان تعزیه در کوچهها به اجرای آن پرداختند و از روی صحبتهایشان میتوانستیم بفهمیم که سختیهایی که اهل بیت کشیدند را با تمام وجود درک کردهاند.
تعزیه بانوان آملی، نیازمند حمایت مسئولان
آیا شما به عنوان یک تعزیهخوان و ذاکر فعالیتی در جهت گسترش این فرهنگ و هنر اسلامی که خاص آمل است، انجام دادهاید؟
بله، آمل تنها شهری است که تعزیه بانوان را پایهگذاری کرده و گروههای ما به شهرهای مختلف رفته و تعزیه اجرا میکردند. در همین حین، هر بانویی که مشتاق یادگیری بود را با آغوش باز پذیرفتیم و به جمع خودمان آوردیم و به او آموزش دادیم. با گذر زمان، ما پیرتر میشویم و باید جایگزینی برای ادامه دادن این هنر کهن داشته باشیم.
تعزیهخوانها و ذاکرین باید این فرهنگ را گسترش دهند و خوشحال باشند که شاگردانی تربیت میکنند تا پس از آنها در راه گسترش و اشاعه فرهنگ تعزیهخوانی و ذکر مصیبت اهل بیت قدم بردارند. اکنون نیز در برخی شهرها مثل محمودآباد، با یادگیری و الگوبرداری از گروه تعزیه بانوان آملی، در شهر خود تعزیه بانوان برگزار میکنند و ما از این بابت بسیار خرسندیم که توانستهایم این فرهنگ و هنر اسلامی را به اندازه وسعمان گسترش دهیم.
از آنجایی که در هر شهری هیئتها و مساجد وجود دارد، میتوانیم از این ظرفیت استفاده کنیم و بانوان علاقهمند و مستعد را شناسایی کرده و به آنها آموزش دهیم، به شرط آنکه مسئولان ذیربط حامی باشند و این رویداد و هنر کهن را ثبت کنند تا بتوانیم به صورت رسمی فعالیت کنیم.
در همین راستا، برای دریافت نظرات و اقدامات آتی در زمینه حمایت و ثبت ملی هنر تعزیه بانوان آمل، به سراغ رضا کسبور، رئیس اداره فرهنگ و ارشاد شهرستان آمل، رفتیم.
میتوانید توضیح دهید که چگونه شهرستان آمل در حفظ و انتقال آیین و هنر تعزیه بانوان به عنوان میراث فرهنگی ناملموس تلاش کرده است؟
هنر ملی تعزیه یا شبیهخوانی یکی از آئینهای برآمده از عشق و ارادت مردم ایران به آلالله و به ویژه حضرت اباعبدالله حسین (ع) و نهضت جاودان عاشورا است.
در این آئین، یکی از موضوعاتی که در زمان خودش تأثیرگذار بود، انتقال پیامی بود که در این نهضت جهانی ایجاد شد. با توجه به شرایط آن روزگار، کارویژههای بسیار مهمی داشت که از مهمترین آنها میتوان به انتقال مظلومیت امام حسین (ع) و پیام حقی که امام حسین (ع) بهدنبال رساندن به گوش جهانیان بود، اشاره کرد.
ما در شهرستان آمل برای ثبت این آئین کهن در کشور، اقدام به طراحی تمبر و ثبت هنر تعزیه به نام آمل کردیم و اکنون این تمبر در موزه ملی تمبر ایران قرار گرفته و تا سالهای دراز برای نسلهای آینده به یادگار خواهد ماند.
تعزیه بانوان آمل، گنجینهای بینظیر
یک موضوع منحصر به فرد که مختص شهرستان آمل است، هنر تعزیه بانوان میباشد که بر اساس منابع مختلف، به ویژه کتاب “هنر نمایش ایران” اثر بهرام بیضایی، بهطور مستقیم به این موضوع اشاره شده و آمل را به عنوان تنها شهر برگزارکننده تعزیه بانوان معرفی کرده است.
این موضوع در جغرافیای شیعیان و دوستداران اباعبدالله حسین بینظیر است و میتواند به عنوان یکی از میراث فرهنگی ناملموس ثبت شود. ما آمادگی داریم که این هنر انحصاری را که ریشهای بیش از هزار ساله دارد، به تمبر تبدیل کنیم و آن را برای نسلهای آینده به یادگار بگذاریم.
بلاغ
گفتگوی جهانبانو با بانوان حاضر در مسیر مشایه
آشنایی با اولین موکب بین المللی زنانه
جملات کوتاه برای تشکر از بانوان خادم عراقی
چند توصیه برای مادران جهت در پیادهروی اربعین
به پاس ۱۰۰۰ روز خدمت
جریان مقاومت، جریانی است که باید همچنان خون تازه در آن دمیده شود
سختترین و سوزناکترین درد بشر، درد فراق است
مردم خوب میدانند چه کسی خدمتگزارشان است
یادبود بانوان آمل برای شهید رئیسی و شهدای خدمت