تصویر مفقود جوانان در تألیفات

نویسندگان کودک باید دنیای امروز بچه‌ها را درک کنند، نه دنیای دیروز خود را تکرار کنند!

یکی از مسائل مهم ما در حوزه نشر، به‌ویژه در زمینه کتاب‌های کودک و نوجوان، این است که چرا آثار ایرانی به جوایز معتبر جهانی مانند هانس کرستین اندرسن و آسترید لیندگرن راه پیدا کرده‌اند، اما هیچ‌یک از آن‌ها موفق به کسب این جوایز نشده‌اند.

حدیثه قربان، تصویرگر کتاب‌های گروه سنی خردسال، یکی از اصلی‌ترین دلایل جهانی نشدن ادبیات کودک و نوجوان را بیگانگی نویسندگان با فضای ذهنی و زبانی کودکان امروزی می‌داند و می‌گوید: یکی از ناشران معتبر کودک و نوجوان با من تماس گرفت و گفت که این متن را بخوان و تصویرسازی کن. من متن را خواندم و با خودم گفتم: این داستان چه ارتباطی با کودک امروز دارد؟ نویسنده در کجا و تحت چه شرایطی زندگی می‌کند که هنوز زندگی سنتی برایش جذاب است؟ باور کنید که حتی بچه‌هایی که در شرایط فرهنگی کم‌بضاعت زندگی می‌کنند نیز درکی از این فضاها ندارند و اصولاً چنین حال و هوایی را نمی‌پسندند.

تصویرگر کتاب «پوشیدنی‌های ما» ادامه می‌دهد: من به عنوان تصویرگر گروه سنی خردسال و نوپا، متن‌های زیادی برای تصویرسازی دریافت می‌کنم. باورتان نمی‌شود، به نظر می‌رسد داستان‌ها در ۱۰ دقیقه نوشته شده‌اند. نه زیبایی دارند، نه خلاقیتی، و نه حتی شناختی از مخاطب و خواسته‌های او.

به گفته قربان، سرعت تغییرات در دنیای امروز بسیار بالاست. من به عنوان یک فرد متولد دهه ۶۰ از خواندن کتاب‌هایی که برای بچه‌های یک دهه قبل نوشته شده بود لذت می‌بردم، اما کودک امروز حتی از خواندن کتابی که دو سال پیش منتشر شده نیز خوشش نمی‌آید و این موضوع کار نویسندگان و تصویرگران را دشوار می‌کند زیرا باید با بچه‌ها ارتباط مستمر و پیوسته برقرار کنند و خود را به‌روز نگه دارند.

تصویرگر کتاب «دنیا پر از مورچه شده» معتقد است: تعداد نویسندگان توانایی که دنیای بچه‌ها را می‌شناسند و به‌روز هستند، بسیار محدود است. اگر یک کتاب نتواند با مخاطب داخلی ارتباط برقرار کند، چگونه می‌تواند در سطح بین‌المللی بدرخشد و دل بچه‌های خارجی که با زبان و فرهنگ ما بیگانه‌اند را به دست آورد؟

قربان بر این باور است که ما نباید فقط شعار بدهیم و پیام‌های عجیب و غریب وطنی داشته باشیم، بلکه باید یک پیام ساده را با تخیل خود ترکیب کنیم و در قالب یک داستان با فراز و فرودی جذاب برای بچه‌ها روایت و سپس تصویرسازی کنیم. اما هر روز که می‌گذرد، داستان‌ها ضعیف‌تر می‌شوند. به نظر می‌رسد نویسندگان دیگر ایده‌ای ندارند و خلاقیتی در کارشان مشاهده نمی‌شود.

تصویرگر «آفتاب مهتاب چه رنگه؟» نوشتن و تصویرسازی برای بچه‌های امروز را چالشی بزرگ می‌داند و می‌گوید: کتاب‌خوان کردن کودکان در دنیای امروز با وجود بازی‌های اینترنتی و پویانمایی‌های جذاب، کار آسانی نیست. بچه‌های امروزی متن‌های ساده را نمی‌پسندند. پیام داستان باید ساده و در عین حال جذاب باشد. این بچه‌ها از صبح تا شب گوشی در دست دارند و با گرافیک‌های قوی سرگرم می‌شوند.

قربان در پاسخ به این پرسش که نبود قانون کپی‌رایت و آژانس‌های ادبی قوی چه تأثیری بر جهانی نشدن ادبیات کودک و نوجوان ما داشته، می‌گوید: این عوامل قطعاً تأثیرگذار هستند، اما اصل داستان چیز دیگری است. اصل داستان، آن روایتی است که به دل بچه‌ها نمی‌نشیند. وگرنه ما چند آژانس خوب داریم که بیشتر بر ترجمه متمرکز هستند.

این تصویرگر کتاب‌های کودک و نوجوان به پرسش مهمی می‌پردازد که چرا نوجوانان ما تمایلی به خواندن تألیفات ندارند؛ زیرا خود را در آن نمی‌بینند. به‌راستی نوشتن برای بچه‌هایی که زبان انگلیسی‌شان خوب است و می‌توانند نسخه اصلی کتاب‌های جذاب را بخوانند یا فیلم ببینند، دشوار است.

قربان، ارتباط مستمر با کودکان و نوجوانان را برای نوشتن ضروری می‌داند و می‌گوید: نویسندگان امروز ما فضای ذهنی و زبانی بچه‌ها را نمی‌شناسند. ممکن است پدر یا مادر یا حتی معلم باشند، اما باید به‌روز شوند. ما باید با فضای ذهنی کودکان و نوجوانان همراه شویم.

کودک پرس